واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: پيش درآمد
امام علىبنالحسين(ع)، مشهور به زينالعابدين و سجاد بنا به نقل مشهور در سال 38 هجرى در مدينه به دنيا آمد.[1] در هنگام حادثه كربلا 22 يا 23 سال سن داشته و بنا به نظريه بيشتر دانشمندان اسلامى از برادر شهيدش حضرت علىاكبر، كوچكتر بوده است. 2
حيات اجتماعى، فرهنگى، سياسى و علمى امام سجاد(ع) از زواياى گوناگون قابل بررسى است. يكى از ابعاد زندگى امام سجاد(ع) همراهى او در قيام كربلا و پيام رسانى آن نهضت بزرگ است.
اين نوشته تنها از همين زاويه به زندگى امام ساجدان نگريسته و به مرور صحنههاى حضور و نقش سياسى آن حضرت در حادثه كربلا پرداخته است.
نهضت ماندگار
قيام بزرگ عاشورا ماندگارترين نهضت اسلامى است كه در محرم سال 61 قمرى روى داده است. اين نهضت داراى دو مرحله بود. برهه نخست، آفرينش و شكلگيرى و جهاد و جانبازى و دفاع از كرامت اسلامى و دعوت به اقامه عدل و احياى دين محمدى و سنت و سيره نبوى و علوى بوده كه به رهبرى امام حسين(ع) از نيمه ماه رجب سال 60 هجرى آغاز و در دهم محرم سال 61 هجرى به فرجام رسيد. مرحله دوم، دوره پيام رسانى و تثبيت ارزشهاى نهضت و عرصه جهاد فرهنگى و تبيين آرمانهاى آن قيام مقدس بود كه به رهبرى امام علىبنالحسين(ع) تداوم يافت.
امامت شيعه و رهبرى نهضت كربلا در عصرى به امام سجاد(ع) منتهى گشت كه او به همراه نزديكترين افراد خاندان آل على(ع) به اسارت مىرفتند. آل على(ع) آماج تيرهاى ستم و تهمت و افترائات سياستمداران بنىاميه قرار داشتند، ارزشهاى دينى دستخوش تحريف و تغيير امويان قرار گرفته، روحيه شجاعت و حميت اسلامى و باورهاى دينى مردم سست، احكام دينى بازيچه نالايقان اموى شده، خرافه گرى رواج يافته، روحيه شهامت و شهادت طلبى در زير شلاق و شكنجه و ارعاب امويان محو گشته بود. سختگيرىهاى بىحد و حصر، مصادره اموال و تخريب خانههاى آلهاشم، محروم ساختن آنها از امتيازات جامعه اسلامى، جلوگيرى مردم از هرگونه ارتباط با خاندان وحى و به انزوا كشاندن امام معصوم(ع) از مهمترين سياستهاى حاكمان اموى در مبارزه با اهل بيت عصمت و طهارت(ع) بوده است.[3[
امام زينالعابدين(ع) در چنين عصر و جوى رسالت و پيامبرى خود را آغاز كرد. در صورتى كه تنها سه تن پيرو واقعى داشت.[4] حركت جهاد فرهنگى و پرورش شخصيتها را در دستور كار خود قرار داد و با يك حركت عميق و دامنهدار به ايفاى نقش پيشوايى خود پرداخت اين رويكرد امام سجاد(ع) زمينه ساز انقلاب فرهنگى امام باقر(ع) و امام صادق(ع) گشت. از اين رو برخى از نويسندگان، آن حضرت را «باعث الاسلام من جديد» ناميدند.[5[
شاهد واقعه
در زمينه حضور امام سجاد(ع) در نهضت حسينى جاى ترديدى نيست. امّا از صحنههاى اجتماعى و سياسى امام سجاد(ع) در برهه آغازين نهضت، آگاهىهاى زيادى از تاريخ به دست نمىآيد، يعنى از نيمه رجب، نقطه آغاز نهضت كربلا تا شب دهم محرم، آخرين شب حيات امام حسين(ع) هيچگونه گزارشى در منابع تاريخى به چشم نمىخورد؛ آنچه كه هست از اين تاريخ به بعد است.[6[
اولين صحنه گزارش شده حيات اجتماعى و سياسى امام زينالعابدين(ع) در قيام حسينى، مربوط به شب عاشورا است. او خود مىگويد:
شامگاه شب عاشورا پدرم ياران خود را به نزد خويش فراخواند. من در حالى كه بيمار بودم نيز خدمت پدر رفتم تا گفتار او را بشنوم. پدرم فرمود: خدا را ستايش مىكنم و در تمام خوشى و ناخوشى او را سپاس مىگويم.... من يارانى بهتر و با وفاتر از اصحاب خود سراغ ندارم و اهل بيتى فرمانبردارتر و به صلهرحم پاىبندتر از اهلبيتم نمىشناسم. خداوند شما را جزاى نيك عنايت كند. من مىدانم كه فردا كار ما با اينان به جنگ خواهد انجاميد. من به شما اجازه مىدهم و بيعت خود را از شما بر مىدارم تا از سياهى شب براى پيمودن راه و دور شدن از محل خطر استفاده كنيد و هر يك از شما دست يك تن از اهلبيت مرا بگيريد و در شهرها پراكنده شويد تا خداوند فرج خويش را برايتان مقرر دارد. اين مردم تنها مرا مىخواهند و چون بر من دست يابند با شما كارى ندارند».[7[
امام علىبنالحسين(ع) در آن شب كه بيمار نيز بود، شب غريبى را سپرى مىكرد. و با چشمان خويش عظمت روح حسينبنعلى(ع) و شهامت و وفادارى اصحاب را ديد و خود را براى روزهاى واپسين آماده مىساخت.
در صحنه ديگر از آن شب مىخوانيم كه امام سجاد(ع) مىفرمايد:
شبى كه بامداد آن پدرم كشته شد من بيمار بودم و عمهام زينب پرستار من بود. پدرم در حالى كه اين بيتها را زمزمه مىكرد نزد من آمد:
يا دهر افٍّ لك من خليل كَمْ لَكَ فى الاشراق و الأَصيل
من طالبٍ و صاحبٍ قتيل و الدّهر لايقَنُع بالبديل
و انّما الأمر الى الجليل و كلُّ حىٍّ سالكُ سبيل[8[
من مقصود پدرم را از خواندن اين بيتها دريافتم و گريه گلويم را گرفت امّا گريه خود را باز داشتم و دانستم كه مصيبت فرود آمده است».[9[
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 292]