تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیرهای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1865207288


در پي واكنش شيرين عبادي؛ مستندات سخنراني «شيرين عبادي» در بهمن 56 منتشر شد
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: در پي واكنش شيرين عبادي؛ مستندات سخنراني «شيرين عبادي» در بهمن 56 منتشر شد
خبرگزاري فارس: در پي انتشار مطالبي درباره سخنراني شيرين عبادي در سال 56 كه اعلام كرده بود "آماده جانبازي در راه شاهنشاه آريامهرم"، وي اين سخنراني را كذب خواند. اين در حالي است كه كيهان طي دو روز اخير اقدام به انتشار اين مستندات كرده است.

به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، به دنبال انتشار يادداشتي با عنوان "اراذل و اوباش چه كساني هستند؟" در روزنامه كيهان كه در آن از سخنراني شيرين عبادي برنده جايزه صلح نوبل در سال 1356 و در حمايت از محمد رضاشاه و اهانت به انقلابيون سخن به ميان آمده بود، شيرين عبادي در گفتگو با خبرگزاري فارس، ضمن كذب خواندن اين خبر اظهار داشت: " مرده شور شاهنشاه آريامهر را ببرد؛ من در هيچكجا نگفتهام كه جانباز شاهنشاه آريامهرم".
وي گفت: من هميشه افتخار مي كنم كه حامي انقلاب اسلامي ايران بودهام.
پس از انتشار مصاحبه شيرين عبادي در خبرگزاري فارس، پيام فضلينژاد نيز طي گفتگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس اعلام كرد "مستندات سخنراني شيرين عبادي در سال 56 در روزنامه كيهان منتشر ميشود".
روز سهشنبه پنجم مردادماه اولين بخش از اين مستندات با عنوان "حامي كدام انقلاب؟" منتشر شد و امروز چهارشنبه ششم مردادماه 87 نيز بخش دوم اين مستندات در معرض ديد عموم قرار گرفت.
متن كامل پاسخ مستند كيهان به شيرين عبادي به شرح زير است:
«قسمت اول؛ حامي كدام «انقلاب»؟!
انتشار يادداشت «اراذل و اوباش چه كساني هستند؟!» در روزنامه «كيهان» (1 شهريور 1387) كه در آن يكي از سخنرانيهاي «شيرين عبادي» در سال 1356 را بازخواني كرديم، سبب سرگشتگي اردوگاه اپوزيسيون شد. يك روز پس از نشر اين يادداشت، «شيرين عبادي» در گفتوگويي با «خبرگزاري فارس» گفت:
«من هيچوقت و در هيچ كجا نگفتهام كه جانباز شاهنشاه آريامهرم. من هميشه افتخار مي كنم كه حامي انقلاب اسلامي ايران بودهام... مرده شور شاهنشاه آريامهر را ببرد. درسال 1356 اميدوار بودم فضايي كه در ايران به وجود خواهد آمد، فضايي حاكي از صداقت و پاكدامني سرچشمه گرفته از آموزه هاي اسلام باشد.»
عبادي در اين گفتوگو همچون گذشته روزنامه «كيهان» را تهديد به شكايت كرد و اظهار داشت: «نشر اكاذيب با پول بيت المال قابل پيگيري است. قطعا از اين روزنامه (كيهان) و سايت هايي كه به انتشار اخبار كذب عليه من دست زده و مي زنند شكايت مي كنم.»
مدعاي ما در يادداشت «اراذل و اوباش چه كساني هستند؟!» همان بود كه «شيرين عبادي» روز يكشنبه (2 شهريور 1387) آن را به صراحت تكذيب كرده است: «جانبازي در راه شاهنشاه آريامهر» و مدعاي جديد و حيرت انگيز خانم عبادي اكنون اين است كه «همواره حامي انقلاب اسلامي ايران بوده» است! روايت هاي تاريخي كه از آن روزگار به جا مانده را مروري مي كنيم تا اين دو ادعا در معرض افكار عمومي، به محك آزمون گذاشته شود. با كدامين مستندات و چرا چنين قضاوت كرديم كه برنده جايزه صلح نوبل، «جانبازي» براي محمدرضا شاه بوده كه در اوج انقلاب اسلامي ايران، از انقلاب شاه و ملت تجليل كرد و از انقلابيون مسلمان «ابراز تنفر و انزجار» نمود؟
در آن مقاله گفتيم كه روز 17 دي ماه 1356، روزنامه «اطلاعات» مقاله اي را تحت عنوان «ارتجاع سرخ و سياه در ايران» و به امضاي مستعار «احمد رشيدي مطلق» منتشر كرد كه در آن ساحت قدسي حضرت امام خميني(ره) مخدوش شد. دو روز بعد، قيام 19 دي ماه مردم قم در اعتراض به اين اهانت بي سابقه رخ داد؛ قيامي كه شاه آن را وحشيانه سركوب كرد و زنان و مردان انقلابي را به خاك و خون كشيد. متعاقباً روز 27 دي ماه، بازار تهران در واكنش به قتل عام هاي خونين شاه، سياه پوش و تعطيل شد.
پس از تعطيلي بازار تهران، حضرت امام خميني(ره) در مسجد شيخ انصاري (نجف اشرف) سخنراني اي را به مناسبت «فاجعه كشتار مردم قم» ايراد فرمودند. رهبر كبير انقلاب، ضمن تشريح جنايات رژيم پهلوي، به تحليل ماهيت سياه «انقلاب سفيد» پرداختند و موضوع «آزادي زن» را تبيين كردند. ايشان از هتك حرمت بانوان گفتند و فرمودند كه بر اساس اين سياست ها، «حجاب انسانيت» دريده شد. امام(ره) «آزادي زن» پديد آمده از «انقلاب سفيد» را يك «مضحكه» خواندند و فرمودند: «اين ها از اين طرف آدم كشي مي كنند... از آن طرف فشار مي آورند به زن ها كه بايد بي حجاب بشويد، از آن طرف آزادي نسوان، آزادي نسوان! اين ها مضحكه است، اين آزادي مضحكه است. آزادي نيست... گريه دارد اين و حيا در كار نيست. اصلاحاتشان هم يك همچو اصلاحاتي است كه همه آن مفسده است. آن وقت مي گويند كه همه علما موافق با اصلاحاتي است كه ماكرديم و با انقلاب سفيد. در تمام ايران اگر يك عالم تو پيدا كردي كه موافق با انقلاب خونين تو باشد، حق داري بگويي همه علما!»(1)
سخنراني امام خميني(ره) كه درآستانه جشن هاي «انقلاب سفيد» در نجف اشرف ايراد شد، دربار پهلوي را در بهت و شوك فرو برد. فعالان حوزه زنان در رژيم به سركردگي «مهناز افخمي» (وزير مشاور زنان در كابينه هويدا و دبيركل سازمان زنان) كوشيدند تا با برگزاري اجتماعاتي نشان دهند كه اكثريت زنان ايراني به اصول برآمده، از «انقلاب سفيد» پايبندند.
از اين رو، روز دوم بهمن 1356، روز «قدرداني بانوان كشور از فرآيند هاي انقلاب شاه و ملت و تجليل از خدمات ارزنده دودمان پرافتخار پهلوي» لقب گرفت و روزنامه هايي چون «رستاخيز» (ارگان رسمي حزب رستاخيز ايران) اعلام كردند كه «جامعه زنان ايران در اجتماعات بزرگي به منظور پاسخگويي به فعاليت هاي ارتجاعي عليه نهضت زنان» شركت خواهد كرد. اين اجتماعات ادامه همان خط تبليغاتي شاه از روز 17 دي 1356 بود كه واژه «ارتجاع سياه» را به انقلابيون مسلمان ايران، اطلاق مي كرد.
روز دوم بهمن 1356 چنانكه روزنامه «رستاخيز» نيز در شماره 823 (2 بهمن 1356، صفحه 1) خودروايت كرده است، «سازمان زنان ايران» كميته هاي خود را در نهادهاي دولتي رژيم فعال كرد تا مراسم «قدرداني زنان از انقلاب سفيد» از سوي زنان حامي سلطنت پهلوي برگزار شود و به مثابه مراسمي عليه «فعاليت هاي ارتجاعي» خود را به رخ زنان انقلابي و مسلمان بكشند! آن هنگام «شيرين عبادي» مسئول «كميته زنان دادگستري» بود و وظيفه برپايي اين مراسم را در «كاخ دادگستري» رژيم ستم شاهي برعهده داشت. متعاقباً روزنامه «رستاخيز» نوشت:
«از سوي گروه هاي مختلف زنان در سراسر كشور، امروز دوم بهمن ماه به عنوان روز اعتراض عمومي عليه مخالفان نهضت آزادي و تساوي حقوق زنان انتخاب شد. زنان كشور با تشكيل اجتماعاتي در وزارتخانه ها و سازمان هاي مملكتي، كارگاه ها و سازمان هاي بخش خصوصي و دولتي و همچنين در سازمان زنان و جمعيت هاي وابسته به آن در تهران و نقاط مختلف ايران، به عنوان اعتراض به تبليغات بيگانگان و عوامل استعمار و ارتجاع سياه، اقدامات استعماري را براي تخطئه كردن حقوق زنان محكوم مي سازند.»(2)
همزمان با انتشار خبر تجمع زنان حامي سلطنت عليه زنان انقلابي ايران، صبح روز دوم بهمن 1356، حضرت امام خميني(ره) پيامي را با موضوع «نويد پيروزي» خطاب به ملت ايران صادر كردند. در ابتداي اين پيام، ايشان با اشاره به تجمعاتي كه توسط حاميان اندك شاه در حمايت از سياست هاي رژيم پهلوي برگزار مي شود، فرمودند: «مضحك و بسيار رسوا، اين مانورهاي وقيحانه و بچه گانه است كه پس از داغ باطله از طرف عموم ملت خوردن، به راه انداخته اند و مشتي سازماني و اراذل و اوباش از خودشان و جمعي ضعفا و بيچارگان را با زور سرنيزه، از اطراف جمع آوري مي كنند و در شهرها به فرياد و جنجال جاويد شاه وادار مي كنند.»(3)
در آن پيام تاريخي كه همزمان با مراسم تجمع زنان سلطنت طلب صادر شد، امام خميني(ره) با اشاره صريح به دسيسه هاي رژيم شاه عليه بانوان و زنان مبارزه ايران، نوشتند:
«ملتي كه حتي بانوان محترمه اش با تظاهرات محجوبانه، بيزاري خود را از رژيم شاه اعلام مي كنند، پيروز است. ملتي كه مادران و خواهران شيردلش افتخار به مرگ جوانان برومندش مي كند كه در صف شهدا هستند، پيروز است.»
روز دوم بهمن 1356، دو طايفه از «زنان» رو در روي يكديگر صف كشيده بودند. يك طايفه كه اكثريت زنان ايراني را نمايندگي مي كردند، مخاطبان پيام تاريخي رهبر كبير انقلاب اسلامي ايران بودند و طايفه ديگر حاميان سلطنت به شمار مي رفتند. اقليتي محدود كه با فضاسازي تبليغاتي، تهديد و تطميع، مي كوشيدند تا عده اي از زنان شاغل در دولت را گردهم آورند و مراسم آن روز را تحت عنوان «مبارزه با فعاليت هاي ارتجاعي عليه آزادي زنان» و «ستايش از انقلاب سفيد» را سامان دهند.
روز دوم بهمن 1356 زنان حامي سلطنت عليه زنان انقلابي «اعلام جهاد» كردند! آن روز «شيرين عبادي» كه اكنون مدعي است «همواره حامي انقلاب اسلامي» بوده و «جانباز شاهنشاه» نبوده است، كجا ايستاده بود و تعلق خاطر به كدام طايفه داشت؟
روز سوم بهمن 1356، روزنامه «رستاخيز» (شماره 824) تيتر دوم روي جلد خود را به گزارش اجتماعات حمايتي زنان حامي سلطنت از سياست هاي رژيم ستم شاهي اختصاص داد و نوشت: «براي پاسخگويي به تحركات دشمنان ايران: تظاهرات عظيم زنان در سراسر كشور برگزار شد.» در وزارتخانه ها و سازمان هاي دولتي، كميته هاي زنان ايراني كه متشكل از زنان وابسته به دربار ستم شاهي بودند، فعال شدند و هر كميته دبيري داشت تا اين مراسم را سازمان دهد. گفتيم كه در دادگستري، آن روز «شيرين عبادي» دبير كميته زنان بود.
روزنامه «رستاخيز» براي روايت تجمعات دوم بهمن 1356، يك صفحه رابه گزارش اين رخداد اختصاص داد. «شيرين عبادي» در كنار «ميمنت چوبك» (بازپرس دادسراي تهران) راهي سالن اجتماعات «كاخ دادگستري» شد تا در گردهم آيي «پاسخگويي به فعاليت هاي ارتجاعي عليه نهضت زنان» سخنراني كند. آن روز كه روز «قدرداني بانوان كشور از فرآيندهاي انقلاب شاه و ملت و تجليل از خدمات ارزنده دودمان پرافتخار پهلوي» نيز بود، روزنامه «رستاخيز» (شماره 824، صفحه 4) در گزارشي ويژه نوشت:
«... خانم شيرين عبادي، رئيس شعبه 24 دادگاه شهرستان و دبير كميته زنان دادگستري، مطالبي در مورد اهميت نقش زنان در پيشبرد اصول انقلاب مقدس شاه و ملت بيان داشته و ضمن ابراز تنفر از تحريكات ضد ايراني دشمنان وطن و عوامل آن ها، يكبار ديگر آمادگي خود را براي جانبازي در راه شاهنشاه آريامهر و وطن اعلام داشتند.(4)»
گزارش اين سخنراني را خبرگزاري «پارس» (پانا) نيز در آن روز مخابره كرد. «شيرين عبادي» در اوج انقلاب اسلامي ايران، براي دستيابي به مناصب بالاي قضايي در رژيم ستم شاهي راه خود را انتخاب كرده بود. او از زنان نجيب مسلماني كه راه خود را در انديشه امام خميني(ره) يافته بودند، «ابراز تنفر» كرد و انقلاب سياه و خونين شاه (انقلاب سفيد) را كه دنبال تئوريزه كردن فحشاي زنانه بود، ستود.
اما اين پايان ماجرا نبود. آن روز رسانه ها، بيانيه «مهنار افخمي» مشاور هويدا را در كسوت «دبير كل سازمان زنان ايران» از طرف جامعه زنان به «پيشگاه شاهنشاه آريامهر» منتشر كردند. چنانكه روايت شد، اين سازمان در نهادهاي دولتي شاه، كميته هايي را مانند «كميته زنان دادگستري» پديد آورده بود كه محافظي تبليغاتي و كنترلي براي اعمال اجباري سياست هاي رژيم در حوزه زنان به شمار مي رفت؛ محافظي كه مسئولانش هويت ديني زن ايراني را مسخ و نسخ مي كردند و در پيام تاريخي 56.11.2 حضرت امام(ره) تعبير به «مشتي سازماني و اراذل و اوباش» شده اند.
در اين بيانيه كه روز سوم بهمن 1356 و در كنار خبر سخنراني «شيرين عبادي» در روزنامه «رستاخيز» منتشر شده، از زنان مسلمان انقلابي با عنوان «سياه پوشش هاي زبوني آفرين» ياد شده است! دبير كل «سازمان زنان ايران» در آن بيانيه با «اعلام جهاد» عليه زنان انقلابي ايران مي نويسد:
«ما زنان با همبستگي كامل در گروههاي متشكل و منظم در سراسر كشور، براي تحكيم موقعيت سياسي و اجتماعي خود و براي ابراز انزجار از وقايعي كه بر عليه نهضت آزادي زنان رخ داده است، روز دوم بهمن را برگزيده ايم تا به مرتجعين و عمال بيگانه كه خواستار بازگشت زن به دوران دوزخي گذشته هستند، با صداي رسا اعلام جهاد كنيم.(5)»
بنابراين، در روز دوم بهمن كه دو طايفه، يكي اكثريت زنان (انقلابيون مسلمان به عنوان مقلدان امام) و ديگري اقليت حاميان سلطنت (شاغلان در رژيم و جانبازان شاه) رو در روي يكديگر ايستادند، «شيرين عبادي» اردوگاه اقليت را برگزيد. او نه تنها از انقلابيون «تنفر» داشت، بلكه در كنار چهره هايي چون «مهناز افخمي» ايستاد، كسي كه به نمايندگي از اجزاء «سازمان زنان ايران»- كه عبادي نيز جزيي از آن بود- عليه زنان مبارز ايران كه آن روزها زير چكمه هاي دژخيمان پهلوي لگدمال مي شدند، «اعلام جهاد» كرد. همه اين ها، روايت هاي تاريخي است كه روز دوم و سوم بهمن 1356 در روزنامه هايي چون «رستاخيز» و خبرگزاري پارس به تفضيل منتشر شده است.
ديري است كه پرسش هاي ما از «شيرين عبادي» (به عنوان يكي از كارگزاران فمينيسم افراطي در ايران) بي پاسخ مانده است. هرگاه كه روزنامه «كيهان» يادداشت و پژوهشي را پيرامون «پروژه آمريكايي فمينيسم راديكال در ايران» منتشر مي سازد، وي به جاي ارائه پاسخي مستند پيرامون آن نوشتارها، با راه انداختن يك جنگ رواني جديد، رويه فحاشي به آقاي شريعتمداري را پي مي گيرد يا مدعي مي شود كه اگر كشته شود، «كيهان» قاتل اوست! اين جنگ رواني كه براي انصراف «كيهان» از بازخواني «نيمه پنهان» وابستگان به اردوگاه استكبار جهاني است، تاكنون ناكام مانده است و ليست پرسش هاي بي پاسخ ما از «شيرين عبادي» همچنان باقي است:
1- خانم عبادي! چرا دروغ مي گوييد؟! چرا تاريخ را جعل مي كنيد؟! چرا تاريخ را به روايت دلخواه خود منتشر مي كنيد؟! شما حامي كدام «انقلاب» بوديد؟! «انقلاب سفيد» يا «انقلاب اسلامي ايران»؟! مي گوييد آن روزها دل به «آموزه هاي اسلام» بسته بوديد كه فضايي نيكو را به وجود آورد! آموزه هاي عملي شما همان بود كه حضرت امام خميني(ره) به صراحت آن را توطئه شاه براي اغفال مردم خواندند و طرد كردند. اسناد بر جاي مانده از عصر پهلوي، به تصريح بيانگر آن است كه شما نه تنها حامي انقلابي بوديد كه امام خميني آن را «انقلابي خونين» براي دريدن «حجاب انسانيت» خواندند، بلكه شما «جانباز» شاه مخلوع براي اهداف خونينش بوديد و در كنار سلطنت طلباني چون «مهناز افخمي» وزير مشاور هويدا عليه زنان انقلابي ايران «اعلام جهاد» كرديد!
2- خانم عبادي! خانم «افخمي» كه در حال حاضر رياست بنياد مطالعات ايران وابسته «اشرف پهلوي» را برعهده دارد، آن روزها به نمايندگي از زنان سلطنت طلب كه شما نيز جزيي از آن بوديد، عليه اسلام و انقلاب «اعلام جهاد» كرده بود. وزير مشاوري كه البته پس از اعلام جهادش، به سرعت از ايران گريخت!!! اما، شما چرا، شما هنوز هم در تعامل با «مهناز افخمي» و «بنيادهاي وابسته به فرارياني» هستيد كه با حمايت دشمنان اين ملت به مبارزه با آن برخاسته اند، تا جايي كه در سال 1375 نيز به دعوت «بنياد اشرف پهلوي» در كنفرانسي در شهر سياتل آمريكا هم صدا با آمريكا گفتيد كه قانون اساسي جمهوري اسلامي، سراسر نقض حقوق بشر و حقوق زنان است و مدعي شديد كه به اين دليل گريه مي كنيد؟!
3- چرا به اركان نظام و احكام اسلام حمله ميكنيد؟! چرا در مهر 1378 كه «كميته خطر جاري» در آمريكا حمله به اركان نظام و تخريب سپاه پاسداران و بسيج را در دستور كار خود گذاشت، شما گفتيد كه «بسيج» تشكيلاتي است كه با روح صلح طلبي منافات دارد و مخالف كنوانسيون حقوق كودك است! چرا براي نسخ مجازات هاي ضروري اسلام، چون اعدام و قصاص داد و فريادهاي بيهوده ميكنيد؟! چرا از ناقضان امنيت ملي، تروريستها، اشرار و فواحش حمايت ميكنيد و وكالت آنان را «مجاني» برعهده ميگيريد؟!
و «چرا»هاي بسيار ديگر كه در اين مجال نمي گنجد، اما خانم عبادي! ما دوست داريم، نه شما كه همه فعالان اپوزيسيون را از زاويه اي كه روز يكشنبه (3 شهريور 87) در مصاحبه با «خبرگزاري فارس» گشوديد ببينيم. اي كاش، سي سال پيش كه مرده شور شاه را بردند، صادقانه چنين مي گفتيد! امروز لگد زدن به مرده، آسان است. گرچه حيرت انگيز نيز به نظر مي رسد! چرا كه شما در سفرهاي سالهاي اخير به خارج با بازماندگان و وابستگان رژيم شاهي نظير خانم افخمي و احسان يارشاطر بهايي ملاقات كرده و عكسهاي يادگاري نيز ميگيريد. خانم عبادي! به اربابان شاه كه زنده هستند و شما اكنون سر سفره آنان و پشت به اين ملت مبارز نشستهايد، لگد بزنيد. شما كه ميدانيد: از پايان راه رفته نيز ميتوان بازگشت.
پانوشتها:
1- صحيفه امام، جلد سوم، ص 305
2- روزنامه رستاخيز (ارگان حزب رستاخيز) 1356.11.2 صفحه 1
3-صحيفه امام، جلد سوم، صص 317-316
4- روزنامه رستاخيز 1356.11.3، شماره 824 صفحات 4 و 1
5- همان
انتهاي پيام/
چهارشنبه 6 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 244]
-
گوناگون
پربازدیدترینها