واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > رسانه - یکی از مهم ترین دلایلی که یک سازمان یا تشکیلات از هر نوع و شکلی که هست نمی تواند آنگونه که هست در میان مخاطبان یا خدمات گیران خود بروز و ظهور کند نقصان در سیستم روابط عمومی آن است. علی سلیمانی: یکی از مهم ترین دلایلی که یک سازمان یا تشکیلات از هر نوع و شکلی که هست نمی تواند آنگونه که هست در میان مخاطبان یا خدمات گیران خود بروز و ظهور کند نقصان در سیستم روابط عمومی آن است. درک درست ایراد در سیستم روابط عمومی هر دستگاهی خواه کوچک یا بزرگ و رفع آن با استفاده از مکانیزم ها و تکنیک های مدرن روز به سرعت منحنی رشد آن سازمان را در نمودار ارزیابی خدمات گیران بالا می برد و تاثیرات مثبت زیادی در داخل سیستم برجای می گذارد. برغم تصور بسیاری از مدیران که رسیدن به چنین جایگاهی را بسیار دور دست و سخت می بینند با تمهیدات مشخص و معینی این مقصد زودتر و راحت تر از آنچه که تصور می شود حاصل خواهد شد. به طور مثال روابط عمومی زمانی میتواند نقش راهبردی خود را در یک سازمان ایفا کند که در تشکیلات آن سازمانجایگاه مناسبی داشته باشد. معضلی که اکنون در بیشتر سازمان ها و نهادهای فعال کشورما و البته بیشتر در بخش دولتی دیده می شود بی اهمیتی به جایگاه روابط عمومی است. در بسیاری از ساختارهای سازمانی، مشاهده میشود که روابط عمومی به عنوان یک واحد فرعیامور اداری یا امور خدماتی منظور شده است. بدیهی است در چنین شرایطی روابط عمومی نمیتواند جایگاه و نقشراهبردی داشته باشد، زیرا شرایط احراز شغل مسئول روابط عمومی حتی از شرایط احراز شغلمدیر اداری پایینتر است. نگاهی به برون داد و نتایج حاصل از ارزیابی عملکرد در سازمانهایی که واحد روابط عمومی در جدول سازمانی بلافاصله زیر نظر مدیر عالی سازمان قراردارد موید این ادعاست که توجه به روابط عمومی به عنوان یک عنصر راهبردی نتایج چشمگیری به همراه دارد. با این همه متاسفانه هنوز نه تنها این جایگاه به دست نیامده بلکه دیده می شود در بسیاری از موارد، روابط عمومی عملا" نقش راهبردی خود را در سازمان ایفا نمیکند و نقش های بسیار ضعیفی به آن محول می شود که حتی قابل تفویض به یک واحد دیگر یا حتی یک متصدی امور خدماتی است. این مشکل ازدو جهت ناشی میشود: 1. عدم اطلاع کافی مدیران ارشد از نقش و اهمیت روابط عمومی به عنوان یک عنصر کمککننده به طرحریزیهای راهبردی و زمینهسازی تصمیمات، اجرا و ارزیابی عملکردبرنامههای راهبردی سازمان. 2. قرار نگرفتن افرادی با دانش و بینش و منش لازم در چنین جایگاه سازمانی که بتوانند سازمان رادر اعمال مدیریت راهبردی یاری کنند. در این صورت است که روابط عمومی فقط میتواند مراسم و جشنها را ترتیب دهد و پرچم، پوستر، پلاکارد، پانل و امثالهم را به در و دیوار داخل یا خارج از سازمان بزند. اگر بخواهیم روابط عمومی نقش راهبردی در یک سازمان داشته باشد،لازم است ضمن در نظر گرفتن جایگاهی مناسب در ساختار سازمانی برای این واحد و شرایط احرازشغلی متناسب با مدیران ارشد سازمان، روابط عمومی را مستقیماً در طرحریزیهای راهبردی دخالتدهیم. توصیه عمده دیگری که از لحاظ سازماندهی بر آن تأکید شده است، این که بهتر است تمام خدمات تخصصیمورد نیاز واحد روابط عمومی در داخل یک واحد سازمانی قرار گیرد و مسئولیت اصلی همه ایناقدامات به عهده مدیر روابط عمومی باشد. طبیعی است که تشکیلات سازمانی واحد روابط عمومی درسازمان های بزرگ با سازمان های متوسط و کوچک متفاوت و حصول اهداف آن متاثر از استقلال حرفه ای لازم برای این حرفه خواهد بود. اگر مدیرسازمانی هستید که احساس می کنید نتوانسته اید با داشته های انسانی، مالی و لجستیکی مناسب به اهداف مناسب دست یابید، شک نکنید که از بیماری پنهانی رنج می برید که ناشی از خلا یک روابط عمومی مقتدراست. کارشناس روابط عمومی و از نویسندگان کتاب "روابط عمومی و تدوین یک برنامهی عملیاتی"
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 631]