واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > تجسمی - محمود عبدالحسینی بهمن، سردترین ماه زمستان است و با تمام وجود سعی در به رخ کشیدن سرمای خویش دارد. امسال در این ماه پرهیاهو چندین رخداد مهم فرهنگی را شاهد بودیم؛ رخدادهایی که از سرمای سخت زمستان کاست و شور و گرما را به جامعه هنری پیشکش نمود. از جشنواره تئاتر، فیلم و موسیقی فجر گرفته تا جشن کتاب سال که از حق نگذریم باشکوه بود، جشنی که به سبب آن فرهیختگان این مرز و بوم گرد یکدیگر جمع شدند تا یادی از دنیای کتاب کنند و بهترینهای هر حوزه را معرفی نمایند. یکی از حاشیههای تامل برانگیز این جشن به بخش اهدای جوایز مربوط میشد. جالب است بدانید وقتی رسالت بوذری مجری خوب تلویزیون اعلام کرد: «برگزیدگان محترم میتوانند برای دریافت 50 سکه بهار آزادی به خارج از سالن مراجعه کنند» اشتیاق و هیجان وصف ناپذیری میان نویسندگان و فرهیختگان زبانه کشید و این عزیزان بی هیچ معطلی، سخن مجری را اجابت نمودند و خلاصه سَر معاون رئیس جمهور و عکاسان دوربین به دستی که در مقابل سن صف کشیده بودند تا لحظهای ماندگار را در عکسی دسته جمعی از اهالی فرهنگ و ادب به لنز دوربینها بسپارند بی کلاه ماند! یکی دیگر از رخدادهای فرهنگی بهمن 89، افتتاح سومین جشنواره هنرهای تجسمی فجر بود که چون سال گذشته در دو بخش «کاریکاتور و همایش علمی» مزین به واژه بین المللی بود. در این میان کشورهای هلند، ایتالیا، اتریش، فرانسه، سوریه و غنا در سه رشته کاریکاتور، پوستر و عکس، میزبان آثار برگزیده هنرمندان ایرانی شدند که این خود جای بسی خرسندی است و امیدواریم همچنان تعامل میان ایران و سایر کشورها تداوم یابد و هنرمندان نیز فارغ از هرگونه تقسیمات و مرزبندیها بتوانند در کشورهای میزبان حضور یابند و پاسخگوی پرسشگران اثر خویش باشند و البته مدیران نیز بایستی با جذب حداکثری هنرمندان در راستای معرفی هنر و هنرمند ایرانی و با هدف به اهتزار در آوردن پرچم مقدس ایران عزیز در عرصه فرهنگ و هنر تمام تلاش خویش را به کار گیرند. اما بخش پرحاشیه «هفت هنر، هفت هنرمند» جشنواره فجر را نیز نمیتوان از نظر دور داشت. نمایشگاه «هفت هنر، هفت هنرمند» بیانگر تواناییهای بیبدیل هنرمندان سرزمینمان بود و آثار به نمایش درآمده نشانگر این مهم که هنر ایرانی شایسته کسب بالاترین رتبه و جایگاه در جهان است و بی شک هنرمندان این آب و خاک توانایی تسخیر بازارهای جهانی را دارا هستند گرچه باید در نظر داشت تا جمله غنی و پرمفهوم «هنر نزد ایرانیان است و بس» ما را دچار توهم نسازد و گمان نبریم حرف اول و آخر را ایرانی جماعت میزند و بس! با این حال باید بدانیم چه ملاک و معیاری برای انتخاب هنرمند برگزیده در رشته عکاسی در نظر گرفته شده؟ به راستی تحصیلات آکادمیک، تالیف کتاب، سابقه تدریس، نشر مقالات مرتبط با هنر عکاسی، برپایی کارگاههای علمی، داوری مسابقات و جشنوارهها، حضور در مسابقات عکاسی و کسب رتبه و... در کجای این انتخاب نقش داشتند؟ آیا تنها به صرف فعالیت در دو حوزه عکاسی «جنگ و خبری» میتوان عنوان برگزیده را با خود یدک کشید؟ یعنی تمام توان عکاسی ایرانی در این دو بخش خلاصه میشود؟ آیا فرد منتخب، توازن و تعادل این مجموعه هفت نفره را به هم نزده است؟ با توجه به این که از بسیاری ملاک و معیارهای اساسی برای انتخاب عکاس برگزیده فاکتور گرفته شده است؛ عکاسان مجالس و عروسی نیز امیدوار باشند که در آینده ای نزدیک نشان عالی هنرهای تجسمی وزارت ارشاد را از آن خویش خواهند کرد! کاش هنرمندانی که در جشنواره ها صاحب نشان می شوند را بعد از موشکافیهای عمیق و ارزیابیهای هنری دقیق انتخاب میکردیم تا خدای ناکرده هنرمندی مظلوم واقع نشود و حق به حق دار برسد.54
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 592]