واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ضد ارزشی به نام حسد (6)مراتب حسدبزرگان علم اخلاق براى «حسد» مراحل مختلفى ذكر كردهاند از جمله دو مرحله كاملا متمایز زیر:1- وجود حسد در درون دل و در اعماق روح، به گونهاى كه انسان آن را كنترل كند و اثرش در گفتار و رفتار او ظاهر نگردد.2- وجود حسد در درون به گونهاى كه از كنترل او خارج شود و با سخنان و اعمال شیطانى بروز كند و براى انتقامگیرى از محسود و زوال نعمت او تلاش كند.از بعضى روایات استفاده مىشود كه همه (یا غالب) مردم رگههاى حسد در درون جانشان وجود دارد، ولى تا آن را در گفتار و رفتار خود ظاهر نكنند، گناهى بر آنان نوشته نمىشود!از بعضى روایات استفاده مىشود كه همه (یا غالب) مردم رگههاى حسد در درون جانشان وجود دارد، ولى تا آن را در گفتار و رفتار خود ظاهر نكنند، گناهى بر آنان نوشته نمىشود!از جمله در حدیثى از پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله نقل شده كه فرمود: «سه چیز است كه هیچ كس از آن رهایى نمىیابد: گمان بد، فال بد و حسد؛ و من راه نجات از آنها را براى شما بازگو مىكنم، هنگامى كه به کسی گمان بد بردى، ترتیب اثر به آن نده و هنگامى كه فال بد زدى اعتنا مكن و به كار خود ادامه بده و هنگامى كه به كسى حسد پیدا كردى ستم مكن (و در گفتار و اعمال با حسد هماهنگ مشو)»! (47)در حدیث دیگرى آمده است: « قََلَّ مَن یَنجو مِنهُنَّ؛ كمتر كسى از این سه صفت نجات مىیابد!» (48)از این تعبیر استفاده مىشود كه این حكم عمومى نیست و انبیاء و اولیاء را شامل نمىشود، چرا كه اگر آنها در ظاهر و باطن از حسد پاك نشوند هرگز به آن مقامات والاى روحانى و معنوى نمىرسند، به همین دلیل حدیثى را كه مىگوید: «هیچ كس از حسد خالى نیست حتى انبیاء» به عنوان محسود واقع شدن تفسیر كردهاند، یعنى حسودان در برابر همه كس حتى پیامبران الهى ظاهر مىشوند كه نسبت به مقامات آنها حسد مىورزند.مرحوم «نراقى» در «معراج السعادة» در این زمینه مىگوید: «هر گاه حسد آدمى را به افعال و گفتار ناپسند وادار كند تا زبان به غیبت و بدگویى بگشاید و... گناه كرده، همچنین اگر از اظهار و ابراز آن خویشتن دارى نماید و از رفتار و گفتارى كه دلالت بر حسد نماید پرهیز كند، ولى در باطن زوال نعمت محسود را طالب و به درد و رنج او راغب باشد و از این نظر احساس ناراحتى نكند و بر خود خشمگین نباشد باز گناه كرده است.»به هر حال، در این كه صفت حسد از رذایل اخلاقى است خواه به مرحله ظهور و بروز برسد یا نه شكى نیست، سخن در این است كه آیا اگر به مرحله ظهور و بروز نرسد گناه و عقوبتى بر آن نوشته مىشود یا نه؟ ظاهرا دلیلى بر گناه بودن آن در مرحله عدم ظهور و بروز نداریم، هر چند صفت نكوهیدهاى است.مرحوم «نراقى» در «معراج السعادة» در این زمینه مىگوید: «هر گاه حسد آدمى را به افعال و گفتار ناپسند وادار كند تا زبان به غیبت و بدگویى بگشاید و... گناه كرده، همچنین اگر از اظهار و ابراز آن خویشتن دارى نماید و از رفتار و گفتارى كه دلالت بر حسد نماید پرهیز كند، ولى در باطن زوال نعمت محسود را طالب و به درد و رنج او راغب باشد و از این نظر احساس ناراحتى نكند و بر خود خشمگین نباشد باز گناه كرده است.» (49)ولى ظاهرا دلیلى بر حرام بودن قسم دوم وجود ندارد.به این ترتیب مرحله عدم ظهور و بروز باز دو حالت دارد: حالتى كه صاحبش از وجود آن ناراحت نباشد و در رفع آن نكوشد بلكه در درون با آن هماهنگ گردد و حالتى كه چنین نباشد، گناه بودن حالت اول بعید به نظر نمىرسد هر چند دلیل قاطعى بر آن نداریم.پینوشتها:47- محجة البیضاء، ج 5، ص 325.48- همان.49- معراج السعادة، ص429.برگرفته از کتاب:اخلاق در قرآن، جلد اول، آیت الله مكارم شیرازى .لینک : - حسد از ضد ارزش هاست (1) - حسد از ضد ارزشهاست(2) - ضد ارزشی به نام حسد (3) - ضد ارزشی به نام حسد (4) - ضد ارزشی به نام حسد (5) - حسادت
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 528]