محبوبترینها
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826062386
گفت و گو با جمشید مشایخی
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: فقط عشق بود که مرا 33 سال در این حرفه پا برجانگاه داشت
جمشید مشایخی، چهرة آشنا و دوستداشتنی تئاتر و سینما، نخستین گامهای هنریش را در صحنه تئاتر برداشت، با تئاتر زندگی كرد و به تئاتر عشق ورزید، ولی سرانجام راهی سینما شد. چرا؟ شاید از بد حادثه، یا بخاطر جاذبة مالی و یا ... چه میدانم! پیشداوری نكنیم و از خودش بشنویم:از كی و چگونه وارد كار تئاتر شدید؟ـ من از بچگی در مدرسه، كار تئاتر میكردم. چون عاشق این هنر بودم. حتی خودم نمایشنامه مینوشتم و كارگردانی میكردم و با دكورهای كاملاً ابتدائی آنها را به اجرا میگذاشتم.پس از اتمام تحصیلم، به خدمت نظاموظیفه رفتم ولی عشق كار هنری همچنان با من بود تا اینكه در سال 1336 همزمان با اتمام خدمت نظاموظیفهام، ادارهای در تهران تأسیس شد به نام «اداره هنرهای دراماتیك» كه به تشویق یكی از دوستانم در آن اداره استخدام شدم، در حقیقت من اوّلین كسی بودم كه به استخدام این اداره درآمدم.در ابتدا كار من صرفاً تمرین چند نمایشنامه به همراهی اسماعیل شنگله و ركنالدّین خسروی بود كه میتوانم بگویم الفبای تئاتر را از این دو آموختم. خوب بیاد دارم؛ زمانی كه این اداره رسماً شروع به فعالیّت كرد، قرار شد نمایشنامهای به نام «وظیفة پزشك» اثر پیر اندللو به كارگردانی علی نصیریان به روی صحنه برود. در این متن نقش زن مسنّی وجود داشت كه متأسفانه آن زمان هیچ خانم جوانی حاضر به ایفای این نقش نبود و یافتن خانم مسنّی هم كه مناسب این نقش باشد مشكل بود. به ناچار زن مسن را تبدیل به مرد مسن كردند. نصیریان دنبال شخصی میگشت كه این نقش را به او محول كند: شنگله از من خواست كه خودم را آزمایش كنم در این آزمایش پذیرفته شدم. این اولین كار صحنهای من پس از استخدام در این اداره بود. ضمن تمرین این اثر، نمایشی نیز به كارگردانی عباس جوانمرد به نام «افعی طلائی» نوشتة نصیریان، برای پخش از تلویزیون تهران آماده میشد. به پیشنهاد جوانمرد در آن نیز بازی كردم و اینبار هم در نقش یك پیرمرد ... با این دو نمایش بهطور جدّی وارد كار تئاتر شدم.پس شروع كار حرفهای شما، همزمان بود با تأسیس تلویزیون در تهران ...ـ بله. و چون ادارة ما در آن زمان سالن نمایشی در اختیار نداشت، محلّ فعالیت ما بیشتر در تلویزیون بود البتّه توجّه دارید كه منظور كانال خصوصی تلویزیون است كه سال 1337 در تهران افتتاح شد. بعدها هم كمكم تئاتر سنگلج یا تالار فرهنگ و یكی دو سالن دیگر را در اختیار ما گذاشتند.قطعاً در آن زمان، كه نوار مغناطیسی وجود نداشت و برنامههای تلویزیون زنده پخش میشد، خودتان را چندان جدا از فضای سالن تئاتر احساس نمیكردید. اینطور نیست؟ـ دقیقاً همینطوراست. ما حتی زمان پخش برنامه از تلویزیون، تماشاگرانی داشتیم كه در سالن پخش مینشستند و برنامه را تماشا میكردند و ما حس میكردیم كه برای آنان برنامه اجرا میكنیم و بنابراین همان دقّت و وسواس روی صحنه تئاتر را داشتیم. امّا با یك تفاوت، كه وقتی تصویر پخش میشد، عیب و نقصهائی در اجرا دیده میشد كه مربوط به خود تلویزیون بود، چون به هرحال تلویزیون پدیدهای نوپا بود و متخصصین ما هنوز با آن كاملاً آشنا نبودند.بعدها چطور؟ بعدها كه هنوز برنامهها ضبط میشد و حس بازیگر ناگزیر بارها و بارها، طی ضبط برنامه قطع میشد، دیگر حال و هوای صحنة تئاتر وجود نداشت. آن موقع چه؟ باز هم فكر میكردید كه هنوز از سالن تئاتر جدا نشدهاید؟ـ اوائل این جدائی احساس میشد، ولی بعدها به صورت عادت درآمد بهخصوص وقتی كه وارد سینما شدیم سینما این حسن را دارد كه بازیگر تئاتر را آماده میكند كه احساسی را كه حین كار بدلایل تكنیكی قطع میشود، كنترل كند و دوباره به آن تداوم بخشد. چون من همان موقع در سینما هم مشغول فعالیت شدم، زودتر توانستم خودم را به این معضل عادت دهم.چطور شد كه به سینما رو كردید؟ـ من كار سینمائیام را حدوداً از سال 1342 با دو كارگردان شروع كردم كه هر دو از روشنفكران و تحصیلكردگان آن زمان بودند. اولیّن بار در فیلم كوتاهی به نام «جلد مار» به كارگردانی هژیر داریوش شركت كردم كه متأسفانه چندان كششی را در من نسبت به سینما بوجود نیاورد. دیگری فیلم داستانی بود به كارگردانی ابراهیم گلستان. البته هر دو كارگردان به من كمك بزرگی كردند كه راه و رسم سینما را بیاموزم ولی كار كردن با گلستان برایم بسیار لذّتبخش بود؛ چون با تمریناتی كه برای هر صحنه انجام میدادیم و با راهنمائیهای دقیق او برای ایفای نقش، هنوز فكر میكردم كه از تئاتر خیلی دور نشدهام.آیا بعد از بازی در این دو فیلم، توانستید تصمیم خود را بگیرید و سینما را جایگزین كنید؟ـ نه به هیچوجه ... چون فكر میكردم كه در كنار كار بازی در صحنه، میشود گهگاه گریزی هم به چند فیلم خوب زد ... البته چند سالی وقفه در كار سینما داشتم ... فكر میكنم سال 1347 بود كه داریوش مهرجوئی به ایران آمد و تصمیم به ساختن فیلم گاو گرفت. نقشی در این فیلم به من پیشنهاد شد، كه ابتدا برایم جالب نبود ولی مهرجوئی مرا قانع كرد كه میتوان با بازی خوب جلوهای به یك نقش بیرنگ داد. البته بازی در این سه فیلم هیچكدام برایم حكم یك حرفه مستقل و جدا از تئاتر را نداشتند. تا اینكه در سال 1348 اختلافاتی با مسئولین وقت اداره هنرهای دراماتیك پیدا كردم و رسماً استعفا دادم و آنگاه بلافاصله با فیلم قیصر مسعود كیمیائی بهطور جدی وارد كار سینما شدم. از آن پس حركت برعكس شد و در كنار سینما، گاهی هم گریزی به چند تئاتر خوب میزدم.از آخرین نمایشی كه روی صحنه بازی كردید چند وقت میگذرد؟ـ آخرین باری كه روی صحنه بودم سال 1356 بود، با نمایشی بهنام «نمایش طولانی» نوشتة آقای رادی به كارگردانی جعفر والی كه در تئاتر سنگلج روی صحنه آمد. بعد هم، البته در همان زمان، در نمایشنامه كوتاه ترجمهای بهنام «آغاز و انجام» به كارگردانی والی شركت كردم كه در شهرستانها به اجرا درآمد. اینها مربوط میشود به قبل از انقلاب. بعد از انقلاب هم من مدتی مسئول اداره تئاتر بودم و در آن موقع قرار بود نمایشنامهای به نام «ولد كشته» به كارگردانی و نویسندگی صادق هاتفی به روی صحنه برود. در این متن نقش كوچكی وجود داشت كه به علت همین كوچكی، گویا كسی حاضر به پذیرفتن آن نبود. من چون مسئول اداره بودم و باید كاری هم میكردم، تصمیم گرفتم خودم نقش را بازی كنم ولی بعد از مدتی به علت بیماری و گرفتگی صدا موفق به ادامه آن نشدم.در تلویزیون چه؟ آیا بعد از انقلاب نمایشنامهای برای تلویزیون اجرا كردهاید.ـ بله ... یك تئاتر برای یكی از كارگردانها به نام «سبز در پائیز» كه صرفاً به خاطر علاقهای كه به این متن و آن كارگردان داشتم این كار را قبول كردم.منظورتان از «صرفاً به خاطر علاقه ...» یعنی چه؟ـ چون به تئاتر همیشه بیاعتنائی شده است. مثلاً اگر دستمزدی به بازیگری بابت یك مجموعه تلویزیونی داده میشود، به مراتب بیشتر از دستمزدی است كه بابت یك نمایشنامة تلویزیونی به او میدهند.بنابراین یكی از عوامل گرایش شما به سینما را میتوان بعد مادی قضیّه دانست، اینطور نیست؟ـ چرا همینطور است. یكی از عوامل مهمّ آن بشمار میرود. آخر بدون برآوردن حداقل نیازهای مادی چگونه میتوان زندگی كرد؟ ... شما میتوانید؟و سینما، توانست این نیازها را برآورده كند؟ـ خیر. متأسفانه سینما هم سنگینی باری را كه بر دوش یك بازیگر است حس نكرده است. یك بازیگر یعنی جوابگوی یك فیلم خوب یا بد در مقابل تماشاگر. چهرة آشنای بازیگر همیشه در معرض سیلی انتقاد تماشاگری است كه گاهی فیلمی را فقط با نام او و چهره او میشناسد. پس حق بدهید كه بازیگر متوقع سهم بیشتری از درآمد یك فیلم باشد.تأكید را از مسئله مادی برمیداریم. عوامل دیگر گریز (یا محتاطانهتر) رویكرد شما به سینما چه بوده؟ـ بهتر است مرحله به مرحله با مشكلاتی كه سر راه این هنر قرار گرفته پیش برویم. قبل از ما پیشكسوتانی در تئاتر بودند كه در طی زمان تجربیاتی بسیار ارزنده در این خصوص كسب كرده بودند ولی به یكباره و ناگهانی از این هنر كناره گرفتند و نوبت را به ما دادند. ما هم متأسفانه بدون كسب تجربهای از آنان این راه را مجدداً پیمودیم؛ بیهیچ نوآوری و هیچ ابتكاری كه لااقل خستگی راه را از تنمان دور كند. فقط یك درجا زدن بیهوده بود. طبیعتاً این پیشكسوتان دچار دلشكستگی جبرانناپذیری شده بودند. كه در حقیقت تا به امروز هم دامنگیر تئاتر ماست. باید متأسّف بود كه رابطه مریدی و مرادی، شاگردی و استادی كاملاً درهم ریخته است. وقتی این رابطهها از بین برود خیلی چیزها هم از بین میرود. چرا هیچكدام از ما نپذیرفتیم كه دنبالهرو تجربیات آنان باشیم؟ اگر خطایی كردند جبران كنیم و اگر راهی را درست رفتند آن را دنبال كنیم. نه اینكه همه چیز را دگرگون كنیم. خوب این بیمهری از سوی جوانان تازهكار برای آنان بسیار گران تمام شد. البته این را هم باید اذعان داشت كه بعضی ـ البته بعضی ـ از پیشكسوتان ما هم گاهی بیتوجّهی و بیعلاقگی به جوانان نشان دادند و به قول معروف آنان را به بازی نگرفتند. پس این انتقاد تقریباً به هر دو طرف وارد است.این قبول نداشتنها، این تخطئه كردنها، این محكوم كردن یكدیگر به ندانستن و عدم درك، ضربه بزرگی به جامعه هنری میزند.از سوی دیگر؛ اصولاً از ابتدا به تئاتر توجّه درخوری مبذول نشده است. تئاتر هنری است بسیار والا و بسیار ارزنده كه حفظ و اشاعة آن نیاز به اقداماتی جدّیتر و برخوردی فعّالانهتر دارد. در بسیاری از كشورها، دولت چه از نظر مادی و چه از نظر معنوی، به تئاتر كمك میكند تا آنرا حفظ نماید. ما در ایران چنین چیزی نداشتیم. البته چندی پیش با آقای منتظری صحبتی داشتیم. ایشان نسبت به این امر بسیار دلسوز و علاقمند هستند و در راه بهبود وضع تئاتر كشور دست به اقداماتی مثبت زدهاند. امیدواریم این را در حدّ یك تعارف و یا خوشامدگوئی تلقّی نكنید، چون شخصاً معتقدم كه یك هنرمند باید فارغ از تمام این مسائل باشد و صرفاً به دنبال حقیقت برود.نكته مهمّ و اساسی دیگر اینست كه هنر و بویژه تئاتر و سینما باید انتقادگر باشد. انتقاد ركن اصلی سازندگی است. بگذارید عرض كنم كه هیچ آدم پست و خائنی نمیتواند هنرمند باشد. هنرمند كسی است كه نسبت به كشور، جامعه و مذهب خود تعهّد دارد. بهمین دلیل هم خیلی زود تحت تأثیر كاستیها و كمبودها قرار میگیرد. با این حساب انتقاد یا یادآوریهای به جای او جنبه تخطئه یا جوسازی ندارد. آیا جامعهای یافت میشود كه تمام كارمندان، پلیسها، معلّمها، دكترها و وزیران آن كاملاً مبرا از هرگونه خطا و لغزشی باشند؟ آنها هم انسانند و جایزالخطا. پس هنرمند خود را ملزم میداند كه معضلات جامعة خود را مطرح كند و این یادآوری و تذكر مسلماً بدور از بدخواهی و كینهتوزی است و به همین دلیل نباید از آن جلوگیری شود و مهمتر از آن اینكه نباید شرایطی بوجود آورد كه هنرمند روحیّة انتقادگر خود را شخصاً خفه كند. این عمل یعنی نابودی تفكّر و نوآوری.كار نمایش در تلویزیون را چگونه میبینید؟ـ چطور بگویم؟ تئاتر تلویزیونی نیمبند است، یعنی نه تئاتر است و نه فیلم: چیزی است كه هنوز من از آن سر در نیاوردهام.شاید علتش این باشد كه ما هنوز به قول معروف «تله پلی»نویس نداریم یعنی كسی كه نمایشی مخصوص تلویزیون بنویسد.ـ دقیقاً. این یكی از نكتههای بسیار اساسی است. ما خوشبختانه كارگردانان فنی خوبی در تلویزیون داریم ولی تا به امروز كسانی را كه بتوانند مخصوص تلویزیون متن بنویسند یا نداشتهایم یا بسیار كم بودهاند: و میدانید كه جذابیّت و گیرایی یك نمایش تلویزیونی ارتباط به متنی دارد كه تمام شرایط و امكانات در آن ملحوظ باشد.این قصّه سر دراز دارد. بنابراین از آن میگذرم و از شما به عنوان یك بازیگر سینما میپرسم كه سینمای امروز را چطور میبینید و چه انتظاراتی از مسئولین دارید؟ـ در مورد سینما هم همان نظری را دارم كه در مورد تئاتر و همهی هنرهای نمایشی دارم ما در حال حاضر شاهد یك سینمای پیشرو در این مملكت هستیم: كارگردانان، فیلمبرداران، بازیگران و خلاصه تمام دستاندركاران ما تبدیل به هنرمندانی شدهاند كه عاری از عیوب فیلمهای گذشته دست به ساختن آثار خوب و بیادماندنی میزنند كه حتی در سطح جهانی مطرح شود. ما امروز با هنر ناب، كه خوشبختانه كاملاً مدّ نظر قرار گرفته، حتی میتوانیم صحنههای عاشقانهای بیافرینیم كه از نظر لطافت و معصومیت، با لبخند كودكی به مادرش برابری كند. اگر نگرشی درست به اصل ماهیّت داشته باشیم دیگر مشكلی بوجود نمیآید.سینمای ما میتواند روزی برای خیلی از كشورها الگو قرار گیرد؛ امّا با امكانات درست چه از نظر رفاهی و چه از نظر احساسی. سینما نباید محدود باشد به موضوعاتی كه صرفاً قصد قصهگویی، عقدهگشایی و یا ... دارند. سینما یعنی به تصویر كشیدن خلاقیّتها. فكر كنید اگر فیلم «رویا»ی آقای كوراساوا را یك كارگردان ایرانی میساخت چه میشد. انتقادها و ناسزاهایی بود كه به او داده میشد كه چرا خوابهای خودت را فیلم كردی! هنر نمایشی نیاز به فراغ خاطر و آسودگی فكر دارد. البته منظور من ابتذال نیست. من معتقد به سادهگیری و سادهاندیشی نیستم. و با هرچه اخلاق جامعهای را به فساد بكشاند و با ذوق و سلیقة بومی و فرهنگی این مملكت بازی كند مخالفم و آنرا جدا از هنر میدانم. پس صحبت از «هنر» است. یعنی خلاقیت، كه ضد ابتذال است. بیائید به این حقیقت برسیم كه «هنر» پاك و بیآلایش است.هنر شما در زندگی خصوصیتان چه تأثیراتی داشته است؟ آیا گاهی فكر كردهاید كه اگر به كار دیگری میپرداختید، رفاه بیشتری به خانوادهتان میدادید؟ـ البته این یك جواب كاملاً خصوصی است كه به شما میدهم ولی دوست دارم منعكس شود: بله، گاهی فكر میكنم كه كاش حرفه دیگری داشتم. چون این حرفه نه شهرتش برایم چندان دندانگیر بوده و نه درآمدش!پس از شهرت و محبوبیت خود چندان راضی نیستید ؟ـ نمیدانم چطور بگویم. شهرت همیشه هم چیز خوبی نیست. گفتم كه صورت ما بازیگران همیشه در معرض سیلی قرار گرفته، البتّه تشویقها و نوازشها، هم بوده ... شهرت چیز خوبی نیست من عقیده دارم اگر روزی كسی قرار باشد كه به این كار رو كند باید عاشق باشد؛ باید عاشق كاری باشد كه میخواهد انجام دهد. آدم عاشق با مسائل بهتر كنار میآید. وقتی به دنبال شهرت رفت، هم به خود و هم به جامعهاش لطمه میزند. این فقط عشق بود كه 33 سال مرا در این حرفه پابرجا نگاه داشت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 766]
صفحات پیشنهادی
گفتگو با جمشید مشایخی
گفتگو با جمشید مشایخی. گفتگو با جمشید مشایخی گفتگو با مردی که سالهای زیادی را در تاریخ گذشته سپری کرده است هم شیرین بود و هم دشوار. او خاطراتی داشت به ...
گفتگو با جمشید مشایخی. گفتگو با جمشید مشایخی گفتگو با مردی که سالهای زیادی را در تاریخ گذشته سپری کرده است هم شیرین بود و هم دشوار. او خاطراتی داشت به ...
مشایخی تا یک ماه و نیم دیگرکارنمی کند
جمشید مشایخی روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار سینمایی باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران "ایسکانیوز"، گفت: بعد از حادثه ای که سه شنبه هفته گذشته در یکی از ...
جمشید مشایخی روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار سینمایی باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران "ایسکانیوز"، گفت: بعد از حادثه ای که سه شنبه هفته گذشته در یکی از ...
"خانواده ارنست" فردا کلید می خورد
جمشید مشایخی در گفتگو با خبرنگار سینمایی گروه فرهنگی هنری باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران "ایسکانیوز" گفت: در حال حاضر قرار است در یک فیلم سینمایی ...
جمشید مشایخی در گفتگو با خبرنگار سینمایی گروه فرهنگی هنری باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران "ایسکانیوز" گفت: در حال حاضر قرار است در یک فیلم سینمایی ...
9 سينماگر در مستند «خسرو شكيبايي
«سام مشایخی» مدیر تولید پروژه مستند خسرو شكیبایی در گفت و گو با خبرنگار ... عوامل این فیلم مستند عبارتند از: تهیهكننده: جمشید مشایخی - جمشید شاهمحمدی، ...
«سام مشایخی» مدیر تولید پروژه مستند خسرو شكیبایی در گفت و گو با خبرنگار ... عوامل این فیلم مستند عبارتند از: تهیهكننده: جمشید مشایخی - جمشید شاهمحمدی، ...
گفت و گو با نیوشا ضیغمی؛ بازیگر «در چشم باد»
گفت و گو با نیوشا ضیغمی؛ بازیگر «در چشم باد» ... خداداد، محسن تنابنده، محمود پاک نیت، میرطاهر مظلومی، جمشید مشایخی، اکبر عبدی، علی صادقی و رضا رویگری در ...
گفت و گو با نیوشا ضیغمی؛ بازیگر «در چشم باد» ... خداداد، محسن تنابنده، محمود پاک نیت، میرطاهر مظلومی، جمشید مشایخی، اکبر عبدی، علی صادقی و رضا رویگری در ...
"گاو حسن" فردا روی آنتن شبکه چهار
در این مستند با تعدادی از بازیگران فیلم از جمله عزتالله انتظامی، جمشید مشایخی، مهین شهابی و عزتالله رمضانیفر گفتگو کردهایم و شاهین فرهت نیز درباره موسیقی ...
در این مستند با تعدادی از بازیگران فیلم از جمله عزتالله انتظامی، جمشید مشایخی، مهین شهابی و عزتالله رمضانیفر گفتگو کردهایم و شاهین فرهت نیز درباره موسیقی ...
گفتگو با بازیگر نقش «ژنرال گاردان» در «تبریز مه آلود»
گفتگو با بازیگر نقش «ژنرال گاردان» در «تبریز مه آلود» ... در این سریال به همراه جمشید مشایخی، محمد مطیع، محمدرضا شریفینیا، حسام نوابصفوی، الهام حمیدی، داریوش ...
گفتگو با بازیگر نقش «ژنرال گاردان» در «تبریز مه آلود» ... در این سریال به همراه جمشید مشایخی، محمد مطیع، محمدرضا شریفینیا، حسام نوابصفوی، الهام حمیدی، داریوش ...
اکران سه فیلم جدید در سینماها
وطن امروز در صفحه فرهنگ و هنر میپردازد به گفتگو با محمدعلی کشاورز، نشست خبری ... لحظه به لحظه با جشنواره فیلم فجر، گپی با جمشید مشایخی، فیلم "شبزده" فرزاد ...
وطن امروز در صفحه فرهنگ و هنر میپردازد به گفتگو با محمدعلی کشاورز، نشست خبری ... لحظه به لحظه با جشنواره فیلم فجر، گپی با جمشید مشایخی، فیلم "شبزده" فرزاد ...
«رشیدپور» وهفتهنامه «گلدون»
... هنری «جمشید مشایخی» برنامهای در خانه هنرمندان برگزار خواهد شد و ما پخش مجله خود با عنوان ... در حال طراحی سایت اخبار هنری هستیم رضا رشیدپور در ادامه گفت و گو با ...
... هنری «جمشید مشایخی» برنامهای در خانه هنرمندان برگزار خواهد شد و ما پخش مجله خود با عنوان ... در حال طراحی سایت اخبار هنری هستیم رضا رشیدپور در ادامه گفت و گو با ...
نیمه پنهان دستمزد بازیگران!!
وی در گفت و گو با ایسنا افزود: ارائه چنین آماری به ضرر سینمای ما و تهیه .... این بازیگر به ذکر خاطره ای از «جمشید مشایخی» میپردازد و میگوید: به قول مشایخی در تمام ...
وی در گفت و گو با ایسنا افزود: ارائه چنین آماری به ضرر سینمای ما و تهیه .... این بازیگر به ذکر خاطره ای از «جمشید مشایخی» میپردازد و میگوید: به قول مشایخی در تمام ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها