واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > انرژی - عاطفه تکلیف اوپک در سال 1960 با هدف ایجاد تعامل در بازار جهانی نفت بهمنظور تأمین منافع تولیدکنندگان و مصرفکنندگان تأسیس شد. مهمترین ابزار اوپک برای تحقق این هدف، استفاده از ذخایر عظیم نفتی و مازاد ظرفیت تولیدی در کشورهای عضو بوده است. تا سالهای اخیر، تحقق چنین هدفی با توجه به ساختار بازار جهانی نفت از یکسو و توانایی کشورهای عضو در بهرهبرداری از مازاد ظرفیت برای افزایش عرضه و یا اعمال سهمیهبندی برای کاهش عرضه از سوی دیگر، اساساً امری امکانپذیر بود و عملکرد تاریخی اوپک نیز کاشف از توفیقات این سازمان در مدیریت بازار در برخی مقاطع زمانی بوده است. با وجود این، تحولات بازار جهانی نفت در راستای تأثیر روزافزون نیروهای بازار در تعیین قیمت، توسعه سریع بورسهای نفتی به همراه کاهش چشمگیر مازاد ظرفیت تولیدی اوپک موجب شده است که از کارایی ابزارهای سنتی اوپک در مدیریت بازار به شدت کاسته شود. می توان گفت امروز وقت آن فرا رسیده که اوپک به عنوان سازمانی متشکل از صادرکنندگان بزرگ نفتی، استراتژی بلندمدت خود را با توجه به شرایط جدید بازار تغییر دهد. بنابراین، به جای تمرکز بر تحقق تعادل پویا بین قیمت و سهم بازار، اوپک بایستی وارد مرحله جدیدی در تدوین استراتژیهای بلندمدت خود شود که مبتنی بر همکاریهای اقتصادی و فنی با کشورهای غیراوپک است. در این راستا توجه ویژه به سیاستهای بهبود ازدیاد برداشت و روندهای آتی قیمت نفت خام که تحت تأثیر کمیابی ذخایر هیدروکربوری است، ضروری است. با توجه به شرایط جدید بازار جهانی نفت و وضعیت مخازن نفتی در کشورهای عضو اوپک، سیاست بهینه اوپک تجدیدنظر در الگوی سنتی رهبری قیمت از طریق توازن بهینه بین سهم بازار و سطح قیمتها برای جلوگیری از نفوذ گستردهتر غیراوپک و مدیریت روند رشد انرژیهای غیرفسیلی از یکسو و تأمین منابع ارزی مورد نیاز برای توسعه اقتصادی کشورهای عضو است. برای رسیدن به اهداف فوق نخست، اوپک باید این حقیقت را بپذیرد که نقش نیروهای بازار در تعیین قیمت نفت خام به صورت فزایندهای افزایش یافته است. متأسفانه هنوز اوپک کم و بیش در چارچوب اساسنامه 50 سال گذشته خویش میاندیشد که میبایستی از طریق مدیریت قیمت بتواند بازار جهانی نفت را به نفع تولیدکنندگان و مصرفکنندگان مدیریت کند. تجدیدنظر دوم این است که هیچ ضرورتی ندارد اوپک معیار حفظ سهم تولید را در مقایسه با غیراوپک در اولویت سیاستگذاریهای خود قرار دهد، هرچند که وجود ذخایر بسیار عظیم نفتی در کشورهای عضو اوپک بهویژه گروه PG5 (پنج عضو بزرگ حوزه خلیج فارس یعنی ایران، عربستان، کویت، امارات و عراق) اوپک را در موقعیت انحصار طبیعی به جهت حفظ سهم بازار قرار داده و خواهد داد. اما نکته اصلی این است که اوپک میتواند از این موقعیت برای همکاریهای فنی و اقتصادی با کشورهای صنعتی غیراوپک در راستای حداکثرسازی منافع ملی هر یک از اعضا در چارچوب تقویت بنیه اقتصادهای ملی استفاده کند. با این تحول اساسی در اهداف اوپک، این نهاد میتواند علاوه بر حفظ موقعیت انحصار طبیعی خود به لحاظ دارا بودن درصد بسیار بالای ذخایر هیدروکربوری جهان در مقایسه با کشورهای غیراوپک، همکاریهای فنی و اقتصادی را با کشورهای بزرگ صنعتی که تولیدکننده یا مصرفکننده نفت خام هستند، محور اصلی استراتژی بلندمدت خود قرار دهد. شاید تنها بدین وسیله است که میتوان به توسعه اقتصادی کشورهای متکی به درآمدهای نفتی امیدوار بود و به داستان قدیمی نفت به عنوان طلای سیاه یا بلای سیاه و یا جدال دائمی نفت به عنوان نعمت یا نقمت پایان داد و از حصار نظریههای «شکست صنعتی شدن مبتنی بر منابع» خارج شد. تجربه صد ساله تولید و صادرات نفت خام در کشور ما به روشنی نشان داده است که با درآمدهای حاصل از صدور نفت خام نمیتوان به توسعه اقتصادی دست یافت، زیرا توسعه اقتصادی کالایی نیست که بتوان آن را در بازارهای جهانی خریداری کرد. آنچه دستمایه توسعه است، رسیدن به مرزهای دانش فنی و جذب و توسعه آن از طریق پیوند دانش فنی با نظام تولیدی و عملکردهای اقتصادی است و لذا تغییرات اساسی در استراتژی بلندمدت اوپک در این راستا مدخلی برای حل معمای توسعهنیافتگی کشورهای در حال توسعه نفتی است. کارشناس اقتصاد و انرژی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 455]