واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: هنر فقط عواطف نيست، فن هم هست
خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا): حسن معظمي - - بازي در سينما به عنوان نماي غالب جذابيت در ايجاد ارتباط با مخاطب است و وجود بازيگران صاحب سبك و محبوب در يك اثر بصري ضامن توفيق آن به شمار مي رود.
"رضا كيانيان" از جمله اين بازيگران است كه در سينماي پس از انقلاب اسلامي به همراه تعداد انگش شماري ديگر از فعالان اين عرصه توانسته در نقش هاي مختلف خوش درخشد و استعداد ذاتي خود در عرصه بازي را به رخ بكشاند.
كيانيان كه روز 29 خردادماه 57 ساله مي شود ، بازيگري را جزيي لاينفك از بودن در كنار احساس متفاوت در زندگي مي داند.
او كه سال 1330 در تهران متولد شد ه ، دانش آموخته رشته تئاتر از دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران است .
كيانيان فعاليت هنري خود را از سال 1345 با حضور در عرصه تئاتر، فعاليت در سينما از سال 1368 با حضور در فيلم "تمام وسوسه هاي زمين" ساخته حميد سمندريان آغاز كرد.
اين بازيگر در باره بازيگري مي گويد: حضور در بازيگري يعني بودن و ديده شدن. يعني آيا بازيگر جداي از كارهاي عجيب و غريب و خرق عادت، روي صحنه يا روي پرده ديده ميشود يا نه؟ اين نكته يعني حضور، يكي از ركنهاي اصلي بازيگري است كه ميتواند خدادادي و ناخودآگاه باشد. اما در ادامه بايد آگاهانه تربيت شود. يا اينكه از همان اول با تربيت و آموزش ايجاد شود و سپس بازيگر بايد بياموزد چگونه ميتواند اين آموخته خود را در نقشهاي متفاوت ببرد و نقشها را حضور بخشد.
نقشهايي هستند كه در روي كاغذ، يعني در مرحله فيلمنامه ديده ميشوند، اين نقشها وقتي به بازيگر متوسطي هم سپرده شوند، ديدهشدني خواهند شد و همين نقشها اگر به بازيگر خوبي سپرده شوند بيشتر ديده ميشوند و به يادماندني خواهند شد.
اما نقشهايي هستند كه اين اضافات را ندارند. ماجراهايي كه بستر نقش هستند سادهاند. به جاي پيچشهاي بيروني، پيچشهاي دروني دارند. به جاي اينكه اتفاقات و فيزيك بازيگر بخواهند توضيحدهنده باشند. بايد نگاه بازيگر و حضور او با تماشاگر ارتباط برقرار كند و تماشاگر را جذب كند.
به عقيده كيانيان ، اين نقشها متكي به بازيگر هستند، اگر حتي بازيگر متوسط نقش را بازي كند، نقش قرباني ميشود. اين نقشها در صورتي ديده ميشوند و زنده ميشوند كه بازيگر آموزشديده، آنها را بازي كند.
دنياي هنر، مقولات را بايد معنا كنيم. بايد ريز و جزيي كنيم. بايد پژوهش كنيم، هنر فقط عواطف نيست، فن هم هست. در توضيح هنر فقط نبايد شعر گفت. شعر هم فن دارد كه بايد در مورد فن آن، علمي و جزيينگر بود. از بس در مورد هنر و هنربازيگري بهخصوص، شاعرانه گفتيم و نوشتيم كه جاي خود را گم كردهايم چون مرز ميان هنر و بيهنري بههم ريخته است. از بس همه عاشقيم، بيچاره شديم. تا عشق را معني نكنيم و به جزئيات تبديل نكنيم، چارهاي نمييابيم.
اما اين بازيها در رقابت با نقشهاي بيروني كمتر ديده ميشوند. در صورتي كه سختتر بازي شدهاند و به هنر بازيگري احتياج بيشتري داشتهاند.
نمي خواهم هنر كارگرداني، هنر فيلمبرداري و هنر تدوين و هنر طراحي را در نشان دادن نقش و بازيگري ناديده بگيرم. هرگز. هر كدامشان ميتوانند به بازيگري و نقش غنا ببخشند.
كيانيان با ارايه تك نقش هاي ماندگار مرز هنر و بي هنري را در حوزه بازيگري مشخص كرده و فيلم هايي چون صداها (????) ، هفت و پنج دقيقه (????) ، خاك آشنا (????)، صد سال به اين سالها (????) ، هميشه پاي يك زن در ميان است (????) ، سه زن (????) ،اسب (????) ، باغ فردوس، پنج بعد از ظهر (????) ، زاگرس (????) ،كارگران مشغول كارند (????) ، يك بوس كوچولو (????) ، جايي براي زندگي (????) ، ماهي ها عاشق مي شوند (????)، يك تكه نان (????) ، قدمگاه (????) ، رأي باز (????) ، فرش باد (????) ،گاهي به آسمان نگاه كن (????) و خانه اي روي آب (????) را در كارنامه خود ثبت كرده است .
عروس رومشكان (????) ،عيسي مي آيد (????) ،چتري براي دو نفر (????)، سگ كشي (????)، بوي كافور، عطر ياس (????) ، روبان قرمز (????) ، آژانس شيشه اي (????) سنما سينماست (????) ، سلطان (????) ، مادرم گيسو (????) ، درد مشترك (????) ، كيميا (????)، مرد ناتمام (????) ، ايليا، نقاش جوان (????) ، پاتال و آرزوهاي كوچك (????) و تمام وسوسه هاي زمين (????) ديگر فيلم هايي است كيانيان در آن ايفاي نقش كرده است.
دوشنبه 27 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 184]