واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: انتهاي بخش شمالي خيابان شهيد بهشتي زاهدان در نزديکي گلزار شهداي بهشت مصطفي، وارد کوچه اي باريک، قديمي و خاکي مي شويم که ديوارهاي آن کاهگلي و تيربرق هاي آن چوبي است. در ميانه کوچه حجله قرمز رنگ شهيد گلدوي و پارچه سياه عزا روي در خانه خودنمايي مي کند، وقتي به چهره آرام بخش شهيد در قاب عکس داخل حجله نگاه مي کنيم، انگار به ما خوش آمد مي گويد. شهيد گلدوي همان شهيدي است که در حادثه انفجار تروريستي مسجد جامع زاهدان با از خودگذشتگي اجازه نداد نخستين عامل انتحاري از در مسجد داخل شود و خود را به جمعيت برساند و با اين ايثارش جان دهها نفر را نجات داد. آرايش خانه و اسباب و اثاثيه مختصر و ساده، گوياي ساده زيستي شهيد گلدوي است. هنگام ورود ما به داخل، مدعوين مشغول عزاداري در خانه شهيد بودند، خانواده داغدار و عزادار شهيد گلدوي از يک سو ميزبان مراسم عزاداري و از سويي ديگر حال و هواي منقلبي داشتند اما از خبرنگاران ايرنا استقبال کردند. نخستين جمله همسر شهيد گلدوي انگار آتشي به جان ما و سايرين انداخت: محمد، شب حادثه از گلزار شهدا به خانه آمد و شکلات هايي که در گلزارشهدا به او داده بودند را به من داد و گفت که قصد دارد براي شيفت کاري خود به مسجد جامع برود اما ديگر از مسجد برنگشت. همسر شهيد گلدوي درحالي که ياسين دختر کوچکش را روي پاهايش خوابانده و آرام آرام اشک مي ريزد، از اخلاق و رفتار شهيد و نحوه زندگيشان مي گويد. فريبا کفاش متولد 1362 زاهدان است و يادگار زندگي اش با شهيد گلدوي يک پسر چهار ساله به نام يزدان و يک دختر دو ماهه به نام ياسين است. وي در حالي که سعي مي کند جلوي ريختن اشک هايش را بگيرد از آرزوهايي که شهيد براي فرزندانش داشت و مي خواست که دکتر يا مهندس شوند و نيز تلاش خود شهيد براي ادامه تحصيل، گفت. او اظهارداشت: محمد همسري مهربان و فداکار بود و نهايت سعي خود را مي کرد که به من و بچه هايش سخت نگذرد. پدر شهيد نيز از مهرباني ها و اخلاق خوب شهيد حرف هاي زيادي گفت... فرزندم محمد در سوم خردادماه 1359 متولد شد و با توجه به اينکه خودم خادم و سرايدار مسجد جامع زاهدان بودم، دوران کودکي را به همراه خانواده در اين مسجد گذراند و از همان دوران خدمتگزار اهل بيت (ع) و نمازگزاران و عاشقان خدا، قرآن، پيامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) بود و همواره از رهنمودهاي علما و انديشمندان اسلامي بهره مند مي شد و در چنين فضايي رشد کرد. جواد گلدوي پدر شهيد محمد گلدوي 23 سال به عنوان خادم و سرايدار مسجد جامع زاهدان بود و در همين مکان مقدس به همراه خانواده زندگي مي کرد. او گفت: اينک چند سالي است که پس از سرايداري مسجدجامع پس از آن شغل ثابتي براي تامين معاش زندگي ندارم و هر روز براي يافتن کار به بيرون مي روم و برخي اوقات به عنوان کارگر آزاد مشغول به کار مي شوم. وي افزود: هشت پسر دارم که بزرگترين آنها محمد بود و همسرم چند سال پيش فوت کرد. گلدوي ادامه داد: خانه ام اجاره اي است و هر ماه براي پرداخت هزينه آن بايد تلاش زيادي کنم. پدر شهيد گلدوي باوجود سن و بالا با يک کليه زندگي مي کند و اغلب اوقات از پادرد زياد نمي تواند از خانه بيرون برود اما باز دست از زحمت و تلاش براي معاش خانواده دست نمي کشد. او در ادامه به شرح اخلاق و رفتار پسر شهيدش مي پردازد و مي گويد: محمد از هشت سالگي نماز مي خواند و روزه مي گرفت و در نوجواني به عضويت پايگاه امام خميني (ره) درآمد. جواد گلدوي اظهارداشت: محمد از همان ابتدا به بسيجيان علاقه وافري داشت و هميشه با آنان در محافل مختلف حاضر مي شد. وي گفت: مدرک تحصيلي محمد ديپلم بود و با علاقه و تلاش فراوان جوياي شغل مناسبي بود. يزدان، پسر شهيد گلدوي مدام عکس پدرش را مي بوسد و آن را در بغل مي فشرد، گمان مي کند پدرش به سفر خيلي دوري رفته و به اين زودي ها به خانه باز نمي گردد. شهيد گلدوي در خانواده اي مرفه بزرگ نشده اما با وجودي که از سطح زندگي ساده اي برخوردار بود کاري بسيار بزرگ، قهرمانانه به يادماندني انجام داد و نام خود را براي هميشه در ذهن مردم ايران ثبت کرد. خانواده شهيد گلدوي زندگي بسيار ساده اي دارند اما روح بلند و عشقشان به اسلام، انقلاب و ولايت آنان را قانع بار آورده و همين معنويت در زندگي، از فرزند اين خانواده نمادي از ايثار و شهادت ساخته است. بسيجي شهيد محمد گلدوي با در آغوش گرفتن تروريست عامل انتحاري از شهادت شمار زيادي از نمازگزاران مسجد جامع زاهدان جلوگيري کرد و ايثار، شهامت و شجاعت را به معني واقعي به منصه ظهور گذاشت و شهيد فهميده سيستان و بلوچستان شد. با توجه به دسيسه هاي دشمنان و براي جلوگيري از وقوع حادثه احتمالي، چند نفر از بسيجيان در محل در ورودي مسجدجامع هنگام برگزاري مراسم جشن ميلاد حضرت امام حسين(ع)، حضرت ابوالفضل(ع) و دعاي کميل، مشغول بازرسي از ميهمانان شرکت کننده در مراسم دعاي کميل و ميلاد ثارالله بودند که يکي از تروريست ها قصد ورود داشت. شهيد گلدوي هنگامي که متوجه هدف اين تروريست شد بلافاصله او را در آغوش گرفت و قصد داشت وي را به گوشه اي از مسجد هدايت کند، اما فرد مهاجم تلاش مي کند خود را به جمعيت حاضر در داخل مسجد برساند و چون موفق نمي شود اقدام به انفجار مي کند. فرمانده سپاه سلمان سيستان و بلوچستان ايثار و شهامت شهيد گلدوي را ستود و گفت: رشادت اين بسيجي از بروز يک فاجعه بزرگتر انساني جلوگيري کرد زيرا اگر فرد مهاجم مي توانست خود را به داخل مسجد برساند افزون بر صد نفر شهيد و زخمي مي شدند. سرتيپ عليرضا عظيمي جاهد افزود: پاسداران و بسيجيان همواره آماده جانفشاني در راه اسلام، انقلاب اسلامي و ولايت فقيه هستند و قاطعانه با دشمنان برخورد مي کنند. دو انفجار تروريستي 24تيرماه مقابل مسجدجامع زاهدان 27شهيد و 157مجروح برجاي گذاشت.ک/4 7315/653/569/659
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 404]