واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: ساعت وقوع حادثه 19 و 40 دقيقه بود بعد از ارسال خبر اوليه و تقريبا يك سطري درهمان دقايق اوليه، بلافاصله به همراه دو خبرنگار ديگر، راهي محل سانحه هوايي كه آدرس دقيق آن را نداشته و تنها از منطقه عمومي سقوط مطلع بوديم، شديم. تقريبا جزو اولين افرادي بوديم كه خود را با زحمت زياد در هواي برفي و كولاك آن شب اروميه، با چند كيلومتر رانندگي و پياده روي طولاني به محل سانحه رسانديم. امروز كه دو روز از آن حادثه مي گذرد، هنوز از شوك اوليه ديدن آن صحنه و حادثه و سنگيني غم آن خارج نشده ايم. هواپيماي سفيد رنگ با آرم ايران اير چند تكه شده در درون برف ها، چند پيكر پتوپيچي شده در كنار هواپيما، ناله مجروحي در كنار لاشه، امداد رسانان محدود، تعدادي روستايي كه آستين بالا زده و درتكاپو بودند، صحنه هاي اوليه هنگام رسيدن ما را تشكيل مي دادند. جمعي به همراه روستايياني كه پيش از ما خود را رسانده و در صحنه حضور داشتند، خالصانه و جانانه با تمام توان به امدادرساني و خارج كردن مجروحان و جان باختگان سانحه مشغول بودند. مانده بوديم مسووليت خبري را انجام بدهيم و يا وظيفه انساني كمك به حادثه ديدگان را، هر دو وظيفه به يك اندازه خطير و سنگين بودند. در اولين دقايق سانحه اميدهاي زيادي براي زنده ماندن بيشتر حادثه ديدگان مي رفت. نيم ساعت اوليه، بدون داشتن ابزار لازم نجات و با تلاش افرادي كه زود رسيده بودند تعدادي به صورت زنده از درون لاشه هواپيما خارج شدند. بارش برف كه هر لحظه بر شدت آن افزوده مي شد، اجازه رسيدن سريع وسايل خودرويي براي نجات مجروحان را نمي داد و مانعي براي كمك رساني اوليه بود كه با تلاش ماموران راهداري و انتقال به موقع وسايل سنگين خودرويي اين مشكل حل شد. آژير آمبولانس ها و وسايل امداد خودرويي كه بلند شد، اميدها براي انتقال سريع شدت يافت. در يك ساعت اوليه امدادرساني، تاريكي شب در محل حادثه با چراغ ماشين هاي امدادي كه خود را به آنجا رسانده بودند، شكسته شد. بعدها اين مشكل با همت برق استان و انتقال ژنراتورهايي حل شد. درنيمه هاي شب كه وزير راه وترابري براي بررسي علت سقوط واظهار همدردي بامسوولان اجرايي و تيمهاي كمك رساني اروميه به محل سانحه رسيده بود، گفت: برف و آب و هواي اروميه نعمتي بود كه از انفجار هواپيما جلوگيري كرد. اين ترس كه امكان آتش سوزي هواپيما در دقايق اوليه وجود داشت به نوعي در كلام كمك رسانان اوليه و حاضرين در صحنه گشت مي زد ولي ناله هايي كه از درون لاشه هواپيما شنيده مي شد مانع از فكر به اين موضوع بود. هر لحظه كه مي گذشت بر تعداد پيكرهايي كه از لاشه تكه تكه شده هواپيما خارج مي شد، اضافه مي شد. استاندار آذربايجان غربي و معاون سياسي اش و فرماندار اروميه نيز جزو اولين مسوولان ارشد استاني بودند كه در صحنه حاضر شده بودند و مديريت بحران را در دست گرفتند. حضور جلال زاده ، هم باعث دلگرمي عوامل ياري سان بود و هم بر سامان امور مربوط به انتقال جان باختگان و مجروحان با صدور دستورات سر صحنه كمك مي كرد. بسياري از مسوولان ديگر چون نمايندگان مجلس، فرماندهان نظامي و انتظامي، مديران دستگاه هاي اجرايي، خبرنگاران رسانه هاي جمعي نيز در صحنه حضور داشتند و در زمره ياري رسانان اين حادثه بودند. حجت الاسلام ذاكر نماينده اروميه را در جمع به زحمت شناختيم، بدون لباس روحانيت نديده بودمشان، دست هاي خونين و لباس هاي آغشته به خونش، نمايانگر تلاشش براي كمك به سانحه ديدگان بود. خودش جزو اولين ها در رسيدن به سر صحنه بود و گفت: تلاش مردم به خصوص روستاييان كه جان نثارانه در دقايق اوليه در سر صحنه حاضر شدند واقعا جاي قدرداني دارد. نوع هواپيما، تعداد مسافران، تعداد خدمه پروازي و اطلاعات اوليه در خصوص هواپيماي سانحه ديده را در سر صحنه به دست آورديم و مخابره كرديم. اطلاع از تعداد جان باختگان و مجروحان مشكل اوليه بود كه امكان دستيابي به آن در صحنه امكان پذير نبود. ساعت 12 شب كه بر مي گشتيم تقريبا خروج جان باختگان و مجروحان نهايي شده بود. در مقابل بيمارستان هاي اروميه كه جان باختگان حادثه و مجروحان به آنها منتقل شده بودند، مملو از جمعيت بود. در بيمارستان امام خميني (ره) كه در پذيرش مجروحان، مركزيت را داشت بر بالين مجروحي كه كمي هوشيار بود و خانم جوانش مراقبتش مي كرد به عنوان اولين خبرنگار حاضر شدم و گفت: خدا خواست كه زنده بمانم. حقيقي كه هراس سقوط هنوز در سيماي رنگ پريده اش نمايان بود از حال ديگر مسافران پرسيد، براي رعايت حالش نتوانستم اطلاعات اوليه اي را كه در خصوص جان باختن جمع كثيري داشتم برايش منتقل كنم. آخرين چيزي كه يادش بود جمله خلبان هواپيما بود كه خطاب به مسافران خواستار بستن كمربند براي فرود بود. ديگر مجروحان حال و روز چندان مساعدي براي گفت و گو نداشتند. ساعت از 5/1 نصف شب گذشته بود كه به همراه معاون سياسي و اجتماعي استاندار آذربايجان غربي براي سركشي به ساير بيمارستان ها از در بيمارستان امام (ره) اروميه خارج شديم. داشتن اسامي تعدادي از مجروحان را كه از بيمارستان گرفته بودم باعث شد جمعيت نگران زيادي كه آنجا بودند پيرامونم حلقه بزنند. ديدن اسامي افراد مجروح در سيماي برخي شوق و نديدن اسامي عزيزانشان در بين ليست حزني سنگين بر چهره ها حاكم مي كرد. آمديم و ديگراني كه مجروح داشتند و يا دل نگران مرگ و زنده بودن و مفقود شدن عزيزانشان بودند، ماندند... يك روز گذشت پيام هاي تسليت رييس جمهور، رييس مجلس شوراي اسلامي و ديگر مسوولان ارشد كه منتشر شد و مردم اظهار همدردي ها را ديدند و شنيدند، به قول استاندار آذربايجان غربي بخشي از آلامشان تسكين يافت. امروز روز ديگري بود. ميدان انقلاب اروميه مملو از جمعيت عزادار بود، آمده بودند كه 28 جان باخته شهرستان اروميه را تا ديار باقي مشايعت كنند. ضجه هاي بازماندگان لحظه اي قطع نمي شد، كودكي دنبال بابايش مي گشت و ... همه آمده بودند، پيام رييس جمهور و رييس مجلس كه در ابتداي اين مراسم توسط يكي از روحانيون اروميه قرائت شد، نشان از عمق تاثرشان از اين سانحه و همدردي عميق مسوولان ارشد كشوري نسبت به اين فاجعه را داشت. در ميدان انقلاب (ايالت اروميه) استاندار آذربايجان غربي كلمات حزن انگيزش را با تسليت گويي شروع كرد و با اندوه ادامه داد. نماينده ولي فقيه در آذربايجان غربي و امام جمعه اروميه در حالي كه مريض الاحوال بود پشت تريبون قرار گرفت و آنجا كه گفت: به نمايندگي از رهبر معظم انقلاب اسلامي تسليت مي گويم، بار سنگين غم را به مردمي كه محزونانه گوش مي كردند منتقل كرد. پروفسور رسول خدابخش، استاد برجسته دانشگاه هاي كشور كه دو عزيزش را در اين حادثه از دست داده كوتاه در جايگاه قرار گرفت و سخن گفت و از اين سانحه با عنوان امتحان الهي ياد كرد. غمگين ترين دقايق تشييع امروز قرار گرفتن 28 تابوت پرچم پيچي شده در تريلر انتقال به باغ رضوان اروميه بود. آنها كه پريشب از زير آهن هاي قطعه قطعه شده هواپيماي بويينگ خارج شده بودند امروز در جوار حضرت حق آرام گرفتند. تعدادي براي تدفين به زادگاهايشان انتقال يافتند. ضجه هاي زنان، مردان و كودكان از دست رفته اين حادثه در فضاي اروميه باقي ماند. ياد روزهايي افتادم كه سيل مردم پيكرهاي خونين هشت سال دفاع مقدس را در ميان شعارهاي انقلابي بدرقه مي كردند. جمعيت به همان اندازه آمده بودند و مسير انقلاب تا ميدان فرهنگ را پياده طي كردند. در ميدان فرهنگ خبرنگار تلويزيون اروميه، ميكروفون را كه براي صحبت كردن از احساساتم در مقابلم گرفت تا سخن بگويم بغض تنها اجازه داد بعد از تسليت براي بازماندگان و شفاي عاجل مجروحان بگويم: امروز غمگين ترين روز من و مردم اروميه و كشور است. خداوند روح بزرگوارشان را قرين رحمت بفرمايد. گزارش: از جواد زاهدي 581/587
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 493]