واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: جامعه > خانواده - این مدرس حوزه علمیه قم که از فعالان مبارزاتی در دوران انقلاب اسلامی بوده است، دلایل منتقدان حضور زنان در کابینه را توضیح داده است. مهدی خاکیفیروز: معرفی سه زن برای حضور در کابینه دهم، واکنشهای متفاوتی در جامعه به دنبال داشت. گروهی از نمایندگان مجلس و فعالان سیاسی، این کار را اقدامی نمایشی برای جلب نظر زنان به سوی جناح حاکم تلقی کردند. گروهی نیز آن را یک موفقیت بزرگ برای ارتقای نقش بانوان در ساختار سیاسی کشور به شمار آوردند. اکثر علمای قم نیز این کار را خلاف شرع تشخیص دادند. هر چند آنطور که برخی سایتهای اینترنتی نوشتند، این مسئله با استدلالهای فقهی رهبر معظم انقلاب و موافقت ایشان همراه شد. آیتالله محمدعلی گرامی یکی از منتقدان حضور زنان در کابینه به عنوان وزیر است. وی که از فعالان اصلی نهضت امام خمینی در سالهای پیش از انقلاب به شمار میآید به دلیل مبارزه با رژیم گذشته بارها به زندان افتاد و یا تبعید شد و مورد آزار و اذیت آن حکومت قرار گرفت. با این حال هیچگاه دست از مبارزه بر نداشته و در هنگام تبعید نیز به بیان دیدگاههای منتقدانه خود میپرداخت. آیتالله گرامی از شاگردان مبرز حضرت امام (ره) است که در 40 سال اخیر با نگارش دهها کتاب و ارائه صدها مقاله و سخنرانی علمی، به احیای اندیشه دینی در حوزههای مختلف اجتماعی و سیاسی و همچنین اقتصادی اهتمام ورزیده است. او هماکنون به تدریس برخی دروس مرتبط با اقتصاد اسلامی به اندیشمندان قم مشغول است. نظر شما راجع به فعالیت زنان به عنوان وزیر کابینه چیست؟ به نظر من روشن است که این مشروع نیست. قرآن در داستان ملکه سبا تکلیف ما را روشن کرده است. وقتی از هدهد در برابر سلیمان نقل میشود، به دو مطلب عجیب و غیرعادی اشاره میشود؛ یکی اینکه قوم سبا خورشید پرستند. یکی هم اینکه رئیس آنها یک زن است هدهد از این ماجراها با تعجب و به عنوان مسائل غیرعادی یاد میکند. حضرت سلیمان و خدا هم حرف هدهد را رد نمیکنند. این مسئله جزء احکام تأییدی اسلام است. همچنین آیه صریح قرآن تأکید دارد که «الرجال قوامون علیالنساء» مردها بر زنها قوامیت دارند. قوام را به هر معنا که بگیرید متضمن سلطه ریاست و نگهبانی است. بعضیها گفتهاند منظور از «قوامون» یعنی مردها نگهدار و خادم زنان باشند و خرج آنها را بدهند. غافل از اینکه خدا دو نکته میگوید و به خاطر آنها میگوید مردها بر زنان قوام دارند. یکی اینکه که مردها خرجی زنها را میدهند، دوم اینکه «بما فضلالله بعضم علی بعض» خدا مردها را به زنها فضیلت داده است. دلیل این فضیلت معلوم است و در کتابها هم بررسی شده است. مثل اینکه حجم مغز زن کمتر از حجم مغز مرد است. حالا فرض کنیم که سلولها و حجم مغز هم فرق نداشته باشد، ولی عواطف و احساساتی که در زنان وجود دارد در مردان نیست. در نتیجه عقل آنها مغلوب احساس میشود. حالا ممکن است یک زنی پیدا شود که بگوید من هیچ احساسی ندارم و یک مردی هم پیدا شود که هیچ عقلی نداشته باشد. اینها استثناء است و قانون تابع استثناها نیست. در قانون، شرایط عام را باید در نظر گرفت. بنابراین مردان قائم بر زنان هستند به معنای سلطه و ولایت. ولی شاید منظور از این قوامون، محیط خانواده است، نه فضای سیاسی؟ انصاف باید داد که اگر خدا در محیط سه چهار نفره خانواده راضی نیست که زن در رأس باشد، آیا راضی است در محیط 70 میلیون نفری جامعه زن در رأس باشد. از آقایانی که وزیر را زن انتخاب میکنند میپرسم چه اشکالی دارد که رئیسجمهور و رهبر هم زن باشد. آیا اینها را قبول میکنید؟ اگر قبول ندارید که اینها رئیس مملکت باشند، چطور رضایت میدهید رئیس وزارتخانه باشند. وزیر اگر هم دستوری از بالا بگیرد، یک کلیات است. در چارچوب این کلیات، خودش تصمیم میگیرد. برخی میگویند وزیر خادم مردم است. به یک معنا همه خادم هستند. مرحوم امام (ره) هم میگفت من خدمتگزار مردم هستم. اما همه میدانند منظور از این تعبیرات، خدمتگزاری توأم با ریاست و حکومت است نه خدمتگزاری ساده و بیاختیار. از برخی آیات دیگر میتوان ناپسند بودن ریاست زنان را نتیجه گرفت که از آن میگذریم. مخالفت شما با حضور زنان به عنوان وزیر، یک نظر و سلیقه شخصی است یا برای آن استدلال فقهی هم دارید؟ روایات متعددی برای نفی ولایت زنان نقل شده است. شیعه و سنی از پیامبر اکرم نقل کردهاند که «لن یفلح قوم ولیتهم امراه» مردمی که یک زن رئیس آنها باشد، به رستگاری نمیرسند. کتابچهای به نام «حاکمیت و قانون اساسی» از ابوالعلا مودودی عالم پاکستانی هست که من در زمان تبعید امام(ره) به ترکیه در سال 1343 که دو هفته حوزه تعطیل بود آن را ترجمه کردم. این کتاب بارها چاپ شده است. ساواک برخی عبارتهای آن را حذف کرده بود که در چاپهای اخیر، اصلاح شده است. در این کتاب، استدلالهای فقهی متعددی برای رد ولایت و قضاوت زنان نقل شده است. در فقه شیعه و سنی مسلم است که زن قاضی نمیشود. اجماع در این مسئله است. فقط در قضاوت زن بر زنان برخی احتمال دادهاند که بشود. روایت عمر ابن حنظله در خصوص شرایط قاضی میگوید: «انظروا الی رجل منکم...» دنبال یک مردی باشید که احکام را بلد باشد، چنین و چنان باشد تا او را قاضی قرار دهید. آیتالله یزدی رئیس اسبق قوه قضائیه سالها پیش در قوه قضائیه گفت کلمه رجل در این روایت، دخالت بر رجولیت ندارد و منظور آن نه مرد، بلکه فردی است که شرایط قضاوت را داشته باشد. مثل اینکه در روایت است اگر مردی بین رکعت 3 و 4 شک کند باید بنا را بر 4 بگذارد. از نظر وی مخاطب این روایت قضاوت مردان و زنان است نه فقط مردان. هر کلمهای که در یک عبارت میآید، ظهور قوی دارد در دخالت آن کلمه مگر آنکه خلاف آن ثابت شود. در روایت شک، خلاف آن ثابت شده است. ولی در این روایت قضاوت، وفاق آن ثابت شده است و همه فقها بر مرد بودن قاضی تأکید کردهاند. آقای احمدینژاد در مصاحبه خود برای دفاع از حضور زنان وزیر در کابینه، به این موضوع اشاره کرد که 50 نفر از 313 صحابه اصلی امام زمان را زنان تشکیل میدهند. ما نفهمیدیم که ایشان این مطلب را از کجا استخراج کردهاند. روایت معتبر خیلی صریح در کتابهای معتبر هست که هر 313 صحابه امام، مرد هستند. یک کسی گفت در کتاب فارسی منتهیالامال آمده است که 50 یار امام زن هستند. یک فردی هم گفت آقای احمدینژاد با یک طیفی در قم وصل هستند. شاید این روایتها را از آنها گرفته است. روایت صریح داریم که «ثلاث مائه و ثلاث عشر رجل» همراه آقا هستند که فرماندهان و رؤسای ایشان به شمار میآیند. حتی اگر استدلالهای آقای احمدینژاد هم چندان معتبر نباشند، به هر حال حضور زنان در کابینه میتواند... برخی خانمهای تحصیلکرده به ما میگویند تعجب میکنیم چطور نوشتههایی از جاهای مختلف و گاهی حوزه در میآید که راجع به این مسائل تشکیک میکنند. آنها خودشان میگویند که زنان احساسی هستند و با احساسات خودشان، خیلی چیزها را خراب میکنند. اگر طلاق به دست زنان بود، تمام خانوادهها به هم میریخت. از مذاق اسلام معلوم است که میخواهد مردان در میدان باشند و زنان حتیالمقدور در کنار باشند. این که یک زن را وزیر کنند و مردها دنبال او حرکت کنند، به صلاح نیست چون آن زن طبق تأثیر عاطفی، دور و بریهای خودش را میآورد. زنان دیگر را سر کار میگذارد و آن اداره و وزارتخانه میشود خانه زنان. مثل همه جاهای دیگر که زنان هستند... نهجالبلاغه را ملاحظه کنید. یک وقتی نهجالبلاغه را آنقدر بالا میبرند که گویی قرآن است ولی گاهی آن را فراموش میکنند. «افتومنون ببعض الکتاب و تفکرون ببعض؟» یک جای آن را قبول دارید و یک جای آن را قبول ندارید؟ امام علی میگوید زنان نقص عقل و نقص دین دارند. نقص دین که مشخص است، چون چند روز در ماه نماز نمیخوانند. در چنین روزهایی، یاد خدا کمتر در قلب آنهاست و لذا در روایت گفتهاند حالا که نماز نمیخوانند، مستحب است بر سر سجاده بنشینند و تسبیحات اربعه بگویند که کمتر کسی این کار را میکند. البته این کلمات حضرت امیر (ع) بعد از جنگ جمل گفته شده است و شاید منظور ایشان نه همه زنان بلکه افرادی خاص باشند.مگر فقط آن زنان بودند که یک هفته در ماه نماز نمیخواندند؟ تغییر حکم خدا خیلی کار بدی است. گناه آن از خوردن هزاران بشکه شراب هم بیشتر است. نظر فقهی من این است که انتخاب زنان برای وزارت و رأی دادن به آن، خلاف شرع است. هر کس حق دارد نظر خودش را بدهد. آنها که این نظر را قبول ندارند، لابد پیش خدا میتوانند از نظر خود دفاع کنند ولی ما که این کار را قبول نداریم، باید حرف خود را بگوییم. آیا بین فقهای قم در این خصوص در روزهای اخیر همفکری شده است؟ این حرفها در کتابهای فقهی همه آقایان ذکر شده است. علمای قم قبلاً این حرفها را در کتابهای خود نوشتهاند و دور هم نشستن ضرورتی ندارد. دولت از قم در این خصوص نظری نخواسته است؟ هیچگونه نظری از قم نخواستهاند. حتی یک نفر فقیه صاحب رساله، این کار را تأیید نکرده است. افراد صاحب علم زیر بار نرفتهاند. حالا ممکن است یک نفر هم در یک گوشهای نظری بدهد که نظر علما به حساب نمیآید. خدا خودش از دین خود حفاظت میکند. ما هم این کلماتی که گفتیم از باب تذکر است. «اذا ظهرت البدع، فللعالم یظهر علمه». اگر بدعتی رخ دهد، علما باید نظر خود را بدهند. قهر و کدورتی نداریم ولی لازم است نظر خود را بگوییم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 555]