واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: در یادداشتهای قبلی (خلاصی از پیله تجرد ، 10زنگ خطر جدی...) از اهمیت دوران عقد و معیارهایی که باید در این مرحله مورد توجه و ارزیابی قرار گیرد، صحبت کردیم و 5 مورد از این معیارها را به اختصار توضیح دادیم که شامل همگونی در عقاید دینی، اهداف مشترک، محبت متقابل، احترام متقابل و دستیابی به حس همدلی می شد. و اما پنج معیار بعدی: اعتماد متقابل قطعا یکی از مهمترین عواملی که باعث استحکام زندگی مشترک می شود، داشتن اعتماد متقابل میان زن و شوهر است. اعتماد به معنای این است که به تعهد همسر خود در زمینه اخلاقی، رفتاری و ارتباطی و ... ایمان داشته باشیم و با آرامش خاطر در کنار او زندگی کنیم. متأسفانه امروزه به علت برخی تغییرات در روش انتخاب همسر(مانند انتخاب های نسنجیده در فضای خارج از خانواده، دوستی ها و ازدواج های اینترنتی، عدم رعایت اصول اخلاقی در ارتباطات قبل از ازدواج و...) باعث از بین رفتن این حس میان برخی از همسران شده است. یعنی علی رغم اینکه دختر و پسر با هیجان زیاد برای ازدواج با هم اقدام کرده و حتی به شدت خانواده ها را برای حصول نیت خود تحت فشار قرار می دهند، اما به علت گذشته ای که هر دو و یا یکی از آنها داشته اند و همچنین عدم رعایت اصول لازم در دوران دوستی، اعتماد و اطمینان لازم را نسبت به یکدیگر از دست می دهند. این امر خود سرآغاز راهی است که موجب ناپایداری در زندگی مشترک شده و جایی برای اعتماد باقی نمی ماند. در هر حال توجه به این اصل مهم در دوران عقد بسیار مهم و مؤکد است و لازم است که طرفین در امر انتخاب همسر اصول و شرایط لازم را در نظر بگیرند تا دچار این نوع احساسات و افکار منفی نشوند. اعتماد به معنای این است که به تعهد همسر خود در زمینه اخلاقی، رفتاری و ارتباطی و ... ایمان داشته باشیم و با آرامش خاطر در کنار او زندگی کنیم - احساس رضایت مندی منظور از احساس رضایتمندی این است که زن و مرد از انتخاب یکدیگر راضی باشند؛ یعنی هر چه از مدت ارتباط، شناخت و زندگی شان در دوران نامزدی و عقد و سپس ازدواج رسمی شان بگذرد، بیشتر از انتخاب خود راضی و خشنود بوده و هر چه پیش می رود بیشتر به این نتیجه برسند که این فرد همان کسی است که می توانسته مرا خوشبخت کند و حتی اگر امکان بازگشت به زمان عقب تر(پیش از ازدواج) را داشت، مجددا همین فرد را به همسری بر می گزید. به طور قطع این هدف جز از طریق شناخت صحیح و درست و منطقی در جلسات آشنایی و خواستگاری، انجام تحقیقات دقیق و همه جانبه از یکدیگر و داشتن ارتباطات و رفت و آمد کافی با طرف مقابل و خانواده وی، امکان پذیر نمی باشد. هر چه درجه شناخت ما از طرف مقابل بیشتر شود، به نقاط تفاهم و سازگاری بیشتری دست یافته و میوه این تلاش دقیق را بعد از ازدواج خواهیم چید. دست یافتن به آرامش مهم ترین نیازی که بر اثر ازدواج تأمین می شود، نیاز به آرامش و احساس امنیت و آسودگی است این نیاز که در سرشت آدمی ریشه دارد، چنان مهم است که خداوند در بیان فلسفه ازدواج می فرماید: «از آیات و نشانه های خداوند این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی قرار دادیم تا در کنار آنان آرامش یابید»(سوره روم آیه 21). بنابراین، همسر موجب آرامش و امنیت خاطر زن و مرد قرار داده شده است. در اوایل جوانی احساس تنهایی، بیهودگی و نداشتن پناهگاه انسان را فرا می گیرد. ازدواج و قرار گرفتن در کنار همسری شایسته و دلسوز این احساس را از بین می برد و او را به آرامش روحی میرساند. این احساس آرامش به ثبات فکری و روحی، وقار، احساس ارزشمند بودن و لذت می انجامد. در واقع دست آفرینش نوعی کشش درونی میان زن و مرد به ودیعت نهاده تا هر کدام در سنین خاص خواهان یکدیگر شوند و اضطراب وپریشانیشان از طریق ازدواج به سکونت و آرامش تبدیل گردد. - پاسخ به نیازهای فیزیولوژیک یکی از موضوعات غیر قابل انکار در زندگی زناشویی آن است که زن و مرد به ارضای نیازهای فیزیولوژیک و غریزی یکدیگر توجه داشته باشند. البته این مسأله بسیار حائز اهمیت است که تا زمینه های لازم مهیا نشود، این ارتباط نیز کارکرد طبیعی خود را نخواهد داشت. برای مثال همسرانی که رابطه گفتاری و رفتاری مساعدی با یکدیگر ندارند، حرمتها را حفظ نمی کنند، به خواسته ها و نیازهای مهم هم توجه ندارند و به طور کلی در مهارتهای زناشویی ضعیفند مسلما در کیفیت و کمیت رابطه جنسی شان نیز با مشکلات متعددی مواجهند. بنابراین توجه به این معیار نیز در دوران عقد بسیار مهم و حائز اهمیت است. - شادکامی به طور قطع یکی دیگر از اهداف مهم ازدواج این است که طرفین به احساس شادکامی برسند و حداقل اگر شادکامی و نشاط شان از زندگی تجردی بیشتر نشود، کمتر هم نشود. به طور قطع شاد کردن دیگران به خصوص همسر یک مهارت و توانایی است و کسی که وارد زندگی مشترک می شود باید تلاش خود را در جهت آن انجام دهد. البته باید به این مسأله توجه کرد که برای شاد کردن همسر باید به دو مؤلفه توجه داشت: - شناخت ویژگی های کلی جنس مخالف(یعنی آشنایی کلی با دنیای زنان و مردان) - شناخت ویژگی های منحصر به فرد همسر برای رسیدن به هدف اول لازم است که قبل از ازدواج یک جوان با روحیات جنس مقابل خود، توانایی ها، گرایش ها درخواست ها و ... او آشنا شود. مثلا یک مرد باید بداند که زنان تمایلی ندارند که از روی رفتار و یا به طور تلویحی متوجه عشق و توجه همسرشان بشوند و یک زن هر قدر هم که به عشق و تعلق خاطر شوهر خود ایمان داشته باشد اما باز هم تمایل دارد که همسرش به طور کلامی و رفتاری ابراز محبت و علاقه کند. برای رسیدن به هدف دوم نیز لازم است هر کدام از شما با کمی ریز بینی و نکته سنجی بیشتر، علایق، گرایش های و ترجیحات همسرش را بشناسد. تهیه هدیه، به سفر رفتن، خوش خلقی و حفظ احترام، احترام به اقوام یکدیگر و ... از جمله مواردی است که باعث ایجاد شادکامی میان همسران می شود. و در نهایت اگر شما جوانی هستید که در دوران عقد به سر برده و به طور کلی در این ده معیار ذکر شده به یک اطمینان لازم رسیده اید و مشکل خاصی را مشاهده نمی کنید، می توانید تا حد زیادی مطمئن باشید که با موفقیت وارد زندگی مشترک خواهید گذاشت و انتخابتان درست بوده است. اما به این مسأله هم توجه کنید که بررسی تنها این ده معیار کافی نیست و باید با کمک مشاوره های حضوری و مطالعه کتب مرتبط، به بررسی دقیق تری بپردازید. irantrack.com
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 619]