واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: خفاشان جهان مجازي به قتل عام انگيزهها مشغولند اين هراس زدگان ميهراسند جهان مجازي در دايرهي انساني بماند و همهي زندگي را از آن خود كند. آنها نميخواهند وبلاگ تسكيني باشد در جهان بيتسكين. نوجوانان و جواناني بسياري به جاي ولگردي در كوچه و پس كوچههاي ناهنجاري، وبگردي ميكنند. تازه نوشتن را تجربه ميكنند. آداب نوشتن را ميآموزند، تاثير كوچك خود را ميطلبند. «خفاشان جهان مجازي به قتل عام انگيزه ها مشغولند.از واژه ها خنجر مي سازند....» محمد آقازاده در وبلاگاش به نشاني http://aghazadeh.blogfa.com در ادامه نوشته است: با نام ناآشنا پيغام ميگذارند و ميروند. حتي با نام آن ديگري فحاشي خود را به ثبت ميرسانند. آنها بيمارند. دگر آزاري آن روي سكهي خود آزاري است. در ظلمت خود را پنهان مي كنند. دشنام ميدهند و ميروند. از روشنايي ميهراسند. وبلاگ آشيانهي كوچكي است كه همهي ما در آن مامن گرفتهايم. آرامجايي است كه بهانه ميدهد زخمهاي زمانه را تاب بياوريم. حرف خود را بزنيم و بسنده كنيم چند خواننده بخوانند و بدانيم در اين جهان كه صداها گم ميشوند كسي است كه در انبوه هياهيوها ما را بخواند. روانشناسان بايد باب جديدي بگشايند و به ما بگويند كدام زخمهاي روح است كه اين خنجر كشي در ظلمت را ممكن ميكند و از كساني خفاش ميسازد و آنها را وا مي دارد حيثت افراد را بر باد دهند. اين هراس زدگان ميهراسند جهان مجازي در دايرهي انساني بماند و همهي زندگي را از آن خود كند. آنها نميخواهند وبلاگ تسكيني باشد در جهان بيتسكين. نوجوانان و جواناني بسياري به جاي ولگردي در كوچه و پس كوچههاي ناهنجاري، وبگردي ميكنند. تازه نوشتن را تجربه ميكنند. آداب نوشتن را ميآموزند، تاثير كوچك خود را ميطلبند. پيغام محلي است كه هر كدام از ما بايد نشان دهيم كه احترام اين تاثير را به جا ميآوريم. بسياري را ميشناسم كه به خاطر زخم اين پيغامها يا وبلاگنويسي را رها كردهاند و يا اين فرصت را فراهم نميآورند كسي واكنش خود را بيان كند و يا مانع ايجاد ميكنند بين مخاطب و پيغام گذار. اين فرايندي است كه زندگي عادي و بده و بستان تعالي بخش جهان مجازي را در هم ميريزد. بايد با اين بيماري روبرو شد. افشايش كرد. در موردش سخن گفت. آسيبشناسانانه با آن مواجه شد. خفاشان جهان مجازي بيمارند و چون همهي بيمارها، نياز به درمان دارند. بايد آنها را شناخت و به آنها آموخت كه لذت در آفرينش هست نه در ويرانگري. اگر از كسي زخمي هستيم انتقام گيري را به سود يك فضاي انساني رها كنيم و يا آن را به محلي ديگر وا بگذاريم. با نام حقيقيمان بنويسيم. اگر خطايي ديديم با زباني مهرورزانه آن را يادآوري كنيم. بيشترين آسيب اين پيغامها ي درنده خو آن است كه جريان زندهي نقد را تبديل به جسد ميكند و هيچكس كه نقدي و حرفي دارد نمينويسد تا متهم نشود كه با اين پيغامگذارن بيقلب همراه است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 375]