تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران شناخته می‌شود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
تعمیرگاه امداد خودرو کرمان موتور
تعمیرگاه امداد خودرو کرمان موتور
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1819098952
يه حبه قند و يك دنيا شيريني
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش روز جمعه خبرنگار فرهنگي ايرنا،فيلم يه حبه قند ساخته رضا ميركريمي قصه اي بسيار ساده با شخصيت هاي متعدد با محتوايي كاملا بومي داشته كه شخصيت هايش از دل جامعه برآمده است. ميركريمي كه پيش از اين در هيچ يك از ساخته هايش كاري به اين شلوغي نداشته و اساسا به فيلم هاي كم بازيگر شهرت يافته، در اينجا تكنيك را كاملا در خدمت محتوا به كار گرفته و به تعريف درست سينماي ملي بسيار نزديك شده است. وي درفيلمنامه اش به درونيات شخصيت ها توجه نشان داده و آنها را از تيپ بودن خارج كرده است.در عين حال، وي براي آشنايي كامل تماشاگر با شخصيت ها بيست دقيقه ابتدايي را كاملا بدان اختصاص داده و شتابزدگي هاي مرسوم را به كناري گذاشته است. در اين بخش دامادهاي خانواده -به استثناي جعفر -از لابلاي گفتگوهاي زنان خانه شناخته شده و در بخش هاي بعدي تماشاگر با آنها احساس صميميت مي كند كه به عنوان نمونه مي توان به هرمز و حميد اشاره كرد. فضاي شوخ و شنگ نيمه اول فيلم و شادي خانواده براي ازدواج دختر كوچكشان چنان طراوتي به كار بخشيده تماشاگر گذر زمان را حس نكرده و خود را در قالب يكي از سكنه خانه مي بيند. ميركريمي در بخش يادشده از دوربين روي دست بهره هوشمندانه اي گرفته و دوربين را به عنوان ناظر وارد داستان كرده كه بخش عمده اي از موفقيت فيلم بدان بازمي گردد.شخصيت پردازي در فيلم هاي اينچنيني معمولا به دو گروه تقسيم شده:نخست آثاري كه به واسطه تعدد شخصيت ها، به تيپ پردازي روي آورده و به آن وجوه كليشه اي بخشيده است. دوم فيلم هايي كه نويسنده با ظرافت و وسواس فراوان به هر يك از شخصيت ها هويت بخشيده و آن را از تيپ هاي كليشه اي متمايز ساخته است.يك حبه قند كه در گروه دوم جاي مي گيرد سرشار از شخصيت هاي شناسنامه داري است كه هريك گوشه اي از قصه را گرفته و روايت مي كنند. در اين بين داستانك هايي هم مانند:توهم حميد مبني بر وجود گنج در زير زمين خانه، ابتلاي حاج ناصر به سرطان و ...در فيلمنامه گنجانده شده و بر جذابيت هايش افزوده است. شخصيت جعفر -داماد بزرگ خانواده- از معدود شخصيت هاي يك حبه قند است كه نمونه مشابه اش را در فيلم هاي ايراني بسيار ديده ايم كه بازي شيرين رضا كيانيان در اين نقش نيز اين شباهت ها را پررنگ تر كرده است. اما در كنار او شخصيت هاي ديگري مثل:حميد،حاج ناصر و دايي خانواده را داريم كه شخصيت حميد درخشش خيره كننده اي دارد. مردي كاملا ايراني كه تركيبي است از كليه صفات بشري كه هر لحظه رگه هايي از آن را به رخ كشيده و همچون فيوز برق خانه قديمي نوسان دارد!.اما همين شخصيت در پايان فيلم و جايي كه روضه اي سوزناك براي گرياندن مادر همسرش مي خواند،جلوه ديگري پيدا مي كند. شخصيت دايي نيز به عنوان شخصيتي حاشيه اي كه در بخش پاياني كنش مند مي شود،عالي طراحي شده و در صحنه مرگش فاجعه و كمدي با يكديگر درآميخته و تماشاگر را به واكنش هاي متضادي وامي دارد. مير كريمي در يك حبه قند همراه با افشين هاشمي گروه مناسبي از سه نسل بازيگران سينماي ايران را گردهم آورده و بازي هاي رواني را از آنها گرفته كرده است.پرهيز از جلوه گيري هاي مرسوم و نزديك كردن بازي ها به زندگي واقعي، فرم دلنشيني به بازي ها بخشيده است كه در راس شان سعيد پورصميمي،هدايت هاشمي و ريما رامين فر قرار دارد. پورصميمي كه در اين سالها بسيار كم كار شده با همين نقش كوتاه نشان داد كه بازيگر مثل تفنگ شكاري است كه حتي پس از مدتها آويزان بودن روي ديوار اتاق پذيرايي خانه با كمي تميز كاري مي تواند قابليت شليك به هدف را دارد. پورصميمي نيز ثابت كرد كه هنوز همان ملول ناخدا خورشيد 25 سال پيش است كه تنها گرد پيري بر چهره اش نشسته است. هدايت هاشمي همچون بندبازي ماهر روي لبه باريك نقش خود راه رفته و با تسلط خاصي از سقوط به ورطه لودگي پرهيز نموده است. در ميان بازيگران زن نيز ريما رامين فر پس از مدتها در نقشي سينمايي ظاهر شده و تيپي جذاب و بسيار آشنا را با چاشني لهجه يزدي با استادي تمام خلق كرده كه نقش چشمگيري در پيشبرد داستان دارد. تنها ايراد يك حبه قند به دو پايان داشتنش برمي گردد كه در كارهاي ميركريمي سابقه داشته و تا حدودي تماشاگر را سردرگم مي سازد.با اين حال پايان فيلم يكي از بهترين پايان بندي هاي فيلم هاي بخش مسابقه جشنواره بيست و نهم تا به امروز است. يك حبه قند ثابت كرد كه مي توان فيلمي قصه گو با شخصيت هاي دوست داشتني را بدون اداهاي روشنفكرانه و جشنواره پسند روايت كرد به گونه اي كه طيف هاي متفاوتي از تماشاگران را مجذوب خويش ساخت. از:محمد جليلوند فراهنگ**1983
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 727]
-
گوناگون
پربازدیدترینها