واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: تعهدات زناشویی، قربانی فیلمهای کثیف زن جوان نفس عميقي کشيد و افزود: چند ماه ديگر هم گذشت و منصور روز به روز نسبت به مسائل اعتقادي و تعهدهاي زناشويي مان بي تفاوت تر مي شد تا اين که فهميدم با زن ديگري نيز ارتباط برقرار کرده است. خراسان: تماشاي يکي از شبکه هاي ماهواره اي که فيلم ها و سريال هاي خانوادگي را پخش مي کرد، باعث شد تا آتش به زندگي ام بيفتد و شوهرم را از دست بدهم. من خودم از همسرم خواستم تا يک دستگاه ماهواره بخرد و تصور مي کردم با اين وسيله سرگرم خواهم شد، اما اعتراف مي کنم که اشتباه کرده ام. زن جوان در مرکز مشاوره پليس خراسان رضوي افزود: با ورود ماهواره به زندگي ام، شوهرم در مدت کوتاهي تغيير کرد و توجه بيش از حد او به فيلم هايي که در آن خيانت همسران به همديگر عادي جلوه داده مي شد، آزارم مي داد. من پس از گذشت ۶ ماه از شوهرم خواستم اين دستگاه لعنتي را از جلوي چشمانم دور کند ولي او زير بار نرفت و کم کم به ديدن فيلم هاي بي محتوا و مبتذل اعتياد پيدا کرد.روزي که فهميدم همسرم با زني نامحرم ارتباط مخفيانه برقرار کرده است خيلي دلم گرفت و از او به دليل اين کار خطا توضيح خواستم. شايد باورتان نشود مردي که روزهاي اول زندگي مان ابراز عشق و علاقه مي کرد، خيلي راحت سعي داشت کارهاي خودش را مانند آن چه از فيلم هاي کثيف ياد گرفته بود عادي نشان دهد و حتي به نوعي از حرف هايش متوجه شدم که دنبال هوس بازي و عياشي است. زن جوان نفس عميقي کشيد و افزود: چند ماه ديگر هم گذشت و منصور روز به روز نسبت به مسائل اعتقادي و تعهدهاي زناشويي مان بي تفاوت تر مي شد تا اين که فهميدم با زن ديگري نيز ارتباط برقرار کرده است. تحمل اين وضعيت برايم خيلي دشوار بود و دوباره با شوهرم گفت وگو کردم و به او گفتم اگر به راستي قصد ازدواج مجدد داري مردانه حرف دلت را بگو و خودت را گناهکار نکن. اما منصور که شرم و حيا را در وجودش قرباني هوس هاي شيطاني خود کرده بود، به چشمانم خيره شد و خيلي بي شرمانه مرا با بازيگران چند فيلم شرم آور مقايسه کرد و از تيپ و قيافه ام ايراد گرفت. شنيدن اين حرف ها برايم خيلي شکننده بود و مدتي تحت نظر يک مشاور قرار گرفتم تا اگر ايراد و ضعفي دارم برطرف شود اما افسوس که منصور در بيراهه هوس هاي خودش سردرگم شده بود و هيچ نتيجه اي نگرفتم. من به پيشنهاد يکي از دوستانم تصميم گرفتم از شوهرم انتقام بگيرم و با اين تفکر احمقانه متاسفانه با پسر جواني که براي تنظيم و نصب دستگاه ماهواره به خانه ما رفت و آمد مي کرد ارتباط برقرار کردم و ...! نمي دانم چرا زندگي ام اين چنين از هم پاشيد و به جايي رسيد که ديگر من و منصور راه برگشتي نداريم. پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1373]