واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: آقای توكلی! تضعیف مجلس و فرهنگ و اقتصاد و ولایت خطرناكتر است یا چند شورش خیابانی؟ اگر آقای دكتر توكلی و بقیه دوستان، آنقدر شناخت در مورد احمدی نژاد داشتند كه رای به او را حرام دانستند، و پیش بینی قطعی می كردند كه او صلاحیت لازم برای اداره و مدیریت كشور را ندارد و قوای درون حاكمیت را به اصطكاك می اندازد و حتی باعث تضعیف جایگاه ولی فقیه می شود، با چه منطقی حتی اضطرارا به او رای دادند؟ آیا تضعیف مجلس و قوه قضائیه و قانونگذاری و فرهنگ و اقتصاد و در راس همه، جایگاه والای ولایت مطلقه فقیه خطرناك تر است یا چند شورش خیایانی؟ و مگر در دوران هشت ساله اصلاحات از این شورش های اجتماعی كم داشتیم كه نظام با درایت آنها را رهبری كرد؟ در پی استدلال احمد توكلی درباره "رای اضطراری به احمدی نژاد" سایت توكلی نقد مرتضی فاطمی به این استدلالها را منتشر كرد: استدلال جناب آقای دكتر توكلی و برخی دیگر از دوستان اصولگرا در خصوص علت رای دادن به آقای دكتر احمدی نژاد و عدم رای به موسوی در انتخابات 88، واجد یك پیش فرض قابل مناقشه است كه با ید در خصوص آن كمی واكاوی شود. البته در طول دو سال گذشته نیز می باید این بحث ها صورت می گرفت اما شرایط زمانی اجازه این كار را نداد و هم اكنون كه اندكی پرده ها بالا رفته است می توان راحت تر صحبت كرد. استدلال آقای دكتر توكلی این است كه اگر موسوی رای می آورد،امكان و زمینه تحریك اجتماعی و به خیابان آوردن طرفداران خود در مقابل ولی فقیه را داشت. اما چون آقای احمدی نژاد فاقد چنین پایگاه اجتماعی بود،لذا در صورتیكه قصد و برنامه ای داشت، امكان بروز آن وجود نداشت و چون اولویت اول برای اصولگرایان حفظ جایگاه و اقتدار ولایت فقیه است ، اظطرارا به آقای احمدی نژاد رای دادند اگرچه آن را برخود حرام دانستند! اما مناقشه ما در خصوص این دیدگاه به شرح زیر است: الف: در عمق استدلال ایشان ، این هراس نهفته است كه خطر اصلی برای نظام اسلامی، به خیابان ریختن طرفداران فلان شخصیت است و اگر بخشی از مردم به خیابان ها نیایند و اصطلاحا فاقد پایگاه اجتماعی برای تحركات باشند، خطر جدی برای نظام برطرف می شود و یا كاهش پیدا می كند.بدین ترتیب جایگاه نظام و رهبری آسیب كمتری می بیند.به نظر می رسد كه این استدلال كمی سطحی انگارانه است و قائلین آن بر این باورند كه شورش های اجتماعی بزرگترین عامل برای مخاطره یك نظام سیاسی است.اما اگر نظام سیاسی از درون دچار چالش های جدی می شود و اقتدار آن نزد افكار عمومی داخلی و در سطح بین الملی دچار بی ثباتی و تزلزل سیاسی می شود و یا اگر به دلیل سوء تدبیر ها و سوء مدیریت ها اقتصاد ملی با بحران مواجه می شود، مخاطره كمتری برای نظام دارد. اگر آقای دكتر توكلی و بقیه دوستان، آنقدر شناخت در مورد احمدی نژاد داشتند كه رای به او را حرام دانستند، و پیش بینی قطعی می كردند كه او صلاحیت لازم برای اداره و مدیریت كشور را ندارد و قوای درون حاكمیت را به اصطكاك می اندازد و حتی باعث تضعیف جایگاه ولی فقیه می شود، با چه منطقی حتی اضطرارا به او رای دادند؟ آیا تضعیف مجلس و قوه قضائیه و قانونگذاری و فرهنگ و اقتصاد و در راس همه، جایگاه والای ولایت مطلقه فقیه خطرناك تر است یا چند شورش خیایانی؟ و مگر در دوران هشت ساله اصلاحات از این شورش های اجتماعی كم داشتیم كه نظام با درایت آنها را رهبری كرد؟ دوستان به این سوال پاسخ دهند كه در حال حاضر نظام اسلامی را با خطر بیشتری مواجه می بینند و یا اگر چندین شورش اجتماعی و غیره به وقوع می پیوست؟ و مگر این شورش های خیابانی و تحركات قشر خاصی از مردم در دوسال پس از انتخابات در حد اعلای خود صورت نگرفت؟چه شد؟ ضمن اینكه فرضا اگر موسوی رئیس جمهور می شد،قطعا با این چالش ها در این حد مواجه نبودیم.بالا بودن نرخ بیكاری و تورم و كاهش شدید رشد اقتصادی و درگیری مستمر میان قوای حاكمیتی مستمر است یا مواجهه با چند تحرك اجتماعی و سیاسی؟ اشتباه نشود، به هیچ وجه نمی خواهیم جواز رای دادن به موسوی در انتخابات 88 را صادر نمائیم اما نوع استدلال دوستان را برای رای دادن به آقای احمدی نژاد كافی نمی دانیم. البته تمامی رای دهندگان عزیزی كه با شناخت نسبی خود به ایشان رای دادند و آقای رئیس جمهور را صالح دانستند، خرده ای بر آنها نیست اما نه برای آقای دكتر توكلی و بقیه اصولگرایان با استدلال فوق. ب: فرض كنیم استدلال آقای دكتر را بپذیریم، در این صورت ایشان باید به یك سوال دیگر پاسخ دهند،آیا با توجه به مشكلات موسوی و حرام بودن رای به احمدی نژاد، امكان نداشت كه مثلا برای صرفا حضور در پای صندوق رای و یا هر دلیل دیگر، به آقای رضایی رای داد؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 374]