تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تست‌شده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیره‌ای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1865161747
من مدافع ثابت تيم مليام
واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: من مدافع ثابت تيم مليام
كساني كه فوتبال را به صورت حرفهاي دنبال نميكنند، محمد نصرتي را با گلي كه به بحرين زد و باعث صعود تيمملي به جامجهاني آلمان شد، مي‌شناسند.
گلي كه محمد نصرتي با ضربه سر وارد دروازه بحرين كرد، باعث شد سند صعود تيمملي فوتبال ايران به جامجهاني امضا شود و مسوولان و مربي وقت تيمملي از زير تيغ تيز انتقادها رهايي يابند. آن گل، نصرتي را به يكي از محبوب‌ترين مدافعان فوتبال ايران تبديل كرد، اما 2مصدوميت طولاني سبب شد مدافع تيم ملي و پرسپوليس از روزهاي اوجش فاصله بگيرد. با محمد نصرتي از نقاط ضعف و قوتش و روزهاي گذشته و آينده سخن گفتيم.
او با اطمينان از پوشيدن پيراهن تيمملي در مسابقات مقدماتي جامجهاني و قهرماني در ليگ برتر با پرسپوليس صحبت مي‌كند و معتقد است در صورتي كه آسيب نبيند، روزهاي خوشي انتظارش را مي‌كشند.
كساني كه فوتبال را به صورت حرفهاي دنبال نميكنند، محمد نصرتي را با گلي كه به بحرين زد و باعث صعود تيمملي به جامجهاني آلمان شد، مي‌شناسند.
آن گل حاصل يك كار تيمي بود. ما روي ضربات ايستگاهي كار كرده بوديم. روز قبل از بازي در تمرين خيلي خوب و با انگيزه بودم تا جايي كه علي دايي به من گفت، انرژي‌ات را براي فردا نگه‌دار. فكر ميكنم در آن بازي همه خوب كار كردند و قسمت اين بود كه ضربه آخر را من بزنم.
شايد كسي فكر نمي‌كرد ايران با ضربه سر محمد نصرتي به جامجهاني برسد!
برهه‌اي از زمان بود كه فشار زيادي روي من بود. يكي، دو بازي باشگاهي ضعيف كار كرده بودم، اما برانكو از من حمايت كرده بود. درست مي‌گوييد، غير از خودم و مربي كمتر كسي فكر مي‌كرد در آن بازي من گلزني كنم.
برخورد رسانه‌ها و مسوولان پس از آن گل با تو چطور بود؟
به صورت طبيعي همه خوشحال بودند. رسانه‌ها بويژه راديو و تلويزيون مدام از من دعوت مي‌كردند تا در برنامه‌هاي مختلف حضور يابم. حتي در آن روزها بعضي‌ها مي‌گفتند هر شبكه‌اي را كه انتخاب كني، نصرتي در آن حضور دارد. البته تا حدودي راست مي‌گفتند، چون شبكه‌هاي مختلف از من دعوت مي‌كردند و من هم نمي‌توانستم پاسخ منفي به درخواست آنها بدهم.
به‌هر حال آن گل روشن‌ترين نقطه كارنامه ورزشي تو بود.
يكي از نقاط روشن بود. اما كامل‌ترين و روشن‌ترين نقطه نبود. بازي‌هاي ديگري هم بوده كه در آنها خوب بوده‌ام.
اما تا اين اندازه تاثيرگذار نبوده‌اي.
در بازي با عمان هم در جام ملتهاي قبلي در دقيقه 94 يك گل حساس زدم كه با آن گل تيم ايران از شكست فرار كرد. در مقدماتي جام ملتهاي اين دوره هم در بازي با سوريه گل اول را من زدم. گمان ميكنم از 5 گل ملياي كه به ثمر رساندهام، 3 تايش حساس و تاثيرگذار بوده است.
خودت از به ثمر رساندن كدام گل افتخار بيشتري مي‌كني؟
به تمام گل‌هايم افتخار ميكنم. در فوتبال افتخارهاي ديگري هم كسب كردم كه بيشتر از آن گل‌ها برايم لذت‌بخش بوده. قهرماني در بازي‌هاي آسيايي بوسان با تيمملي خيلي برايم شيرين بود. هر چند تاثير صددرصد در آن موفقيت نداشتم، اما چون در آن زمان اسم و رسمي نداشتم؛ ولي توانستم با آن تيم خوب و جوان قهرمان شوم هرگز آن مسابقات را فراموش نميكنم. شيريني آن قهرماني بيشتر به اين دليل بود كه كسي فكر نمي‌كرد ايران قهرمان آن دوره شود. ضمن اينكه قهرماني با پاس در ليگ برتر هم از جمله خاطرات فراموش نشدني من در دنياي ورزش است.
خيليها معتقدند محمد نصرتي از زماني كه به پرسپوليس پيوسته، دچار افت محسوسي شده است.
اصلا اين نظر را قبول ندارم. من حدود 6 ماه مصدوم بودم. در جام ملتها هم فقط به بازي آخر رسيدم. قلعه‌نويي هم ريسك كرد كه مرا به تيمملي دعوت كرد. چند ماه بود كه بازي رسمي نكرده بودم، اما در دور دوم جام ملتها در بازي با كره از من به صورت ثابت استفاده كرد. او به عنوان يك مربي با دانش به صورت طبيعي از توانايي‌هاي من آگاه بود. ضمن اينكه من در شرايطي به پرسپوليس آمدم كه قرار بود در اروپا به فوتبال ادامه دهم.
مصدوميت مانع از پيوستن تو به تيم‌هاي اروپايي بود؟
پيش از اينكه با پرسپوليس تمام كنم، با يك تيم بلژيكي قرارداد 5 ماهه بسته بودم. خيلي تيم اسم و رسم‌داري نبود، اما مي‌توانستم از آن تيم به تيم‌هاي بهتر و مطرح‌تر بپيوندم. در آن زمان خيلي دوست داشتم در اروپا بازي كنم. پس از بازگشت از جام ملتها هم يك تيم تركيه‌اي به دنبال به خدمت گرفتن من بود، اما ترس از تشديد مصدوميت باعث شد پيشنهاد آنكارا بوچوك را رد كنم. اين تيم در آن زمان در مكان هفتم جدول ليگ تركيه بود و حتي پس از قرارداد با پرسپوليس هم حاضر بود 100 هزار دلار جريمه من را بپردازد تا قراردادم را با پرسپوليس فسخ كنم، اما همان طور كه گفتم، ترس از مصدوميت آن هم در غربت باعث شد فكر لژيونر شدن را از سرم دور كنم.
چه شد كه محمد نصرتي پرسپوليس را انتخاب كرد؟
پيش از جام ملتها به كاشاني قول داده بودم كه اگر بخواهم در ايران بازي كنم، به پرسپوليس خواهم آمد. بازي‌هاي پرسپوليس در آزادي برگزار مي‌شد و زمين مناسب آزادي نقش موثري در بهبود مصدوميتم داشت، ضمن اينكه كاشاني را به عنوان يك مدير قوي قبول داشتم.
اما در پرسپوليس هم خيلي زود مصدوم شدي.
در پرسپوليس كمي دير با تيم هماهنگ شدم. روزهاي اول احساس مي‌كردم مي‌توانستم در تيم‌هاي بهتر (خارجي) بازي كنم. در همان بازي سوم يا چهارم بود كه مچم آسيب ديد، به همين دليل كجدار و مريز به كارم ادامه مي‌دادم تا مصدوميتم تشديد نشود.
خاطره‌‌اي كه از تو و پرسپوليس در ذهن‌ها مانده، آن خطاي عجيب روي مهاجم استقلال اهواز بود كه به اخراجت هم منجر شد. آن صحنه آدم را بيشتر به ياد شكار آهو مي‌انداخت!
بله آن خطا بازتاب رسانه‌اي فوق‌العاده‌اي داشت. آن صحنه پشت محوطه جريمه اتفاق افتاد و من مجبور بودم به هر نحو ممكن مهاجم را متوقف كنم. پس از بازي مربيان هم از حركت من راضي بودند و مي‌گفتند اگر جاي تو بوديم همان كار را انجام مي‌داديم.
پس افت كردنت در پرسپوليس را قبول نداري؟
آمار هم نشان مي‌دهد كه افت نكرده‌ام. با توجه به اينكه اولين فصل حضورم در پرسپوليس را تجربه ميكنم اما به كمك ديگر مدافعان كارنامه قابل قبولي از خود به جاي گذاشتم. همه مي‌گويند چرا در پرسپوليس گل نمي‌زني؟ اگر من در پاس گل مي‌زدم، به دليل هماهنگي‌ام با ديگر بازيكنان بود. اگر در پرسپوليس براي گل زدن جلو بروم كسي نيست كه جاي خالي‌ام را در خط دفاعي پر كند.
برانكو به تو اعتقاد خاصي داشت، تاثير او را در فوتبالت چقدر مي‌داني؟
برانكو اعتماد كامل به من داشت و اين اعتماد را بروز مي‌داد به همين دليل، وقتي در تيم او بازي مي‌كردم، از اعتماد به‌نفس حداكثري برخوردار بودم. هيچ چيز مثل اعتماد مربي در نحوه بازي فوتباليست تاثيرگذار نيست. دنيزلي هم مثل برانكو بود. اين 2 مربي در پيشرفت فوتبال من نقش بسزايي داشتند.
به‌همين دليل در تيم‌هاي اين 2 مربي گل هم بيشتر مي‌زدي؟
بله، اين اعتماد متقابل است. وقتي مربي به بازيكن اعتقاد دارد، باعث اعتماد بازيكن به‌خود مي‌شود تا او از حداكثر ظرفيت و پنانسيل خود بهره بگيرد، به همين دليل هر كاري مي‌تواند انجام دهد.
خيليها معتقدند نصرتي بازيكني است كه بيش از حد به مربي‌اش وابسته است و بازي‌هاي خوب تو در تيم برانكو را مثال مي‌زنند.
اصلا چنين چيزي را قبول ندارم. چون غير از برانكو من زير‌نظر مربياني مثل دنيزلي، جلالي، مايلي‌كهن و حالا هم قطبي كار كرده‌ام. همه آنها از من راضي بودند. مي‌توانيد از خودشان بپرسيد. اين اولين سالي است كه من در پرسپوليس بازي ميكنم. براي هر بازيكني بازي در تيم جديد سخت است، بويژه اينكه در اين مدت مصدوميت خيلي مرا اذيت كرد.
پس خودت دليل افت محمد نصرتي را مصدوميت و ناهماهنگي با تيم جديد مي‌داني؟
نه تنها من، بلكه بيشتر بازيكنان پرسپوليس سال اولي است كه در اين تيم بازي ميكنند و اين كار را سخت مي‌كند.
برانكو در جام جهاني از تو در دفاع چپ استفاده كرد. بازي در پست غيرتخصصي به فوتبالت لطمه نزد؟
او مجبور شد مرا به دفاع چپ بفرستد؛ چون كسي را نداشت. در جام جهاني قرار بود در پست خودم بازي كنم، اما 2 روز پيش از بازي با مكزيك رباط صليبي ستار زارع پاره شد. البته من مي‌توانستم بگويم در دفاع چپ بازي نميكنم و مشكلي هم پيش نمي‌آمد، اما به‌خاطر برانكو از خود گذشتگي كردم.
در پست دفاع چپ راحت بودي؟
مسلما نه! بدون شك يك بازيكن راست پا نمي‌تواند در دفاع چپ راحت باشد. اصلا در اين پست راحت نبودم. اما عملكرد خيلي بدي نداشتم. به‌نظر خودم در جام جهاني نمايشي معمولي ارائه كردم؛ نه خيلي ضعيف بودم نه خيلي قوي.
پس از جام جهاني يك‌بار و پيش از جام ملتها هم يك‌بار مصدوم شدي. داشتي به مصدوم شدن عادت مي‌كردي؟
مصدوميت خيلي بد است. مصدوميت، مصدوميت مي‌آورد. با اينكه پيش از جام ملتها مصدوم بودم، قلعه‌نويي با جسارت مرا به تيم ملي دعوت كرد. البته خودش هم مي‌دانست كه فشار بازي‌ها باعث مصدوميت من شد. در تورنمنتي كه در امارات برگزار شد، در يك هفته 4 بازي تداركاتي را پشت سرگذاشتيم. نمي‌خواستم مقابل امارات بازي كنم؛ اما قلعه‌نويي گفت چون بازي ملي محسوب مي‌شود، حتما بازي كن. در دقيقه 94 اسماعيل مطر از قصد مرا زد كه البته كارت قرمز هم گرفت، اما باعث شد 6 ماه از ميدان فوتبال دور شوم.
در فهرست ابتدايي كه كاشاني به مسوولان شركت آلفا فرستاد، نام تو و 6 بازيكن ديگر براي بازي‌هاي تداركاتي بين 2 فصل قرار نداشت. شايد اين نشانه‌اي باشد براي اينكه مسوولان پرسپوليس نمي‌خواهند قرارداد شما را تمديد كنند.
مشكلي نيست، قرارداد من يك‌ساله است و در حال حاضر اصلا به فصل بعد فكر نميكنم. براي فكر كردن به تيم فصل آينده‌ام وقت زياد است. الان همه بايد به فكر قهرمان كردن پرسپوليس باشيم.
اما كاشاني و ديگر مدير باشگاه‌ها از حالا به فكر يارگيري براي فصل بعد هستند.
براي ما انتخاب تيم در ليگ برتر ايران خيلي راحت است 5/1 ماه وقت وجود دارد و 7 بازي هم مانده اگر تيم قهرمان شود اوضاع خيلي فرق مي‌كند.
اما شكست 4 بر يك مقابل استقلال اهواز براي تيمي كه مي‌خواهد قهرمان شود، كمي دور از ذهن است.
بايد به مجموع نتايج يك تيم توجه كرد. در مقاطعي از فصل تيم دچار بحران و تزلزل مي‌شود. اما ما هنوز منتظر نتيجه نگرفتن سپاهان هستيم تا با پيروزي در ديدارهاي آينده به قهرماني برسيم. سراسر بازي با استقلال اهواز براي ما يك اتفاق ناخوشايند بود، اما پرسپوليس آن بازي را فراموش كرده و منتظر ديگر ديدارهاست.
يعني پيش از تمام شدن فصل پيشنهاد‌هاي احتمالي را هم بررسي نمي‌كني؟
فعلا تمام فكر و ذكرم پرسپوليس است. پس از پايان فصل اگر پيشنهاد داشته باشم، به همه جوانب خوب فكر ميكنم.
انتقادي كه اين روزها بيشتر متوجه محمد نصرتي است، كند بودن و كم آوردن در كورس با مهاجمان حريف است. اين انتقاد را مي‌پذيري؟
اتفاقا فكر ميكنم يكي از سريع‌ترين مدافعان ايران هستم. كساني كه اين انتقاد را ميكنند، از دستورات تاكتيكي تيم ما بي‌خبرند. افشين قطبي هميشه از من و سپهر مي‌خواهد كه وقتي تيم در حالت تهاجمي است، روي خط نيمه بايستيم. شما بازي استقلال اهواز را كه كنار بگذاريد، مگر ما در طول فصل چند موقعيت تك به تك به مهاجمان حريف داده‌ايم. ما به عنوان دفاع آخر مي‌توانيم تيم را عقب نگه داريم، دفاع را ببريم داخل محوطه جريمه و بگوييم كسي از ما جلو نمي‌زند. من سرعت خوبي در بازي دارم و تمام مربيانم اين موضوع را تاييد ميكنند.
در ابتداي فوتبالت مدافع راست بودي، آن موقع خيليها مي‌گفتند ليليان تورام فوتبال ايران مي‌شوي.
از نظر سرعت فرق چنداني با آن روزها نكرده‌ام. ضمن اين كه شما بايد اين را هم در نظر بگيريد كه فوروارد حريف هميشه رو به دروازه ماست، ولي ما پشت به دروازه خودي هستيم تا بخواهيم بچرخيم به صورت طبيعي يكي دو گام عقب مي‌مانيم.
از وقتي به پرسپوليس پيوسته‌اي فوتبالت خشن‌تر شده؛ چرا؟
بايد ببينيم آمار چه مي‌گويد! من از اول فصل تنها يك كارت زرد و 2 كارت قرمز گرفته‌ام. يكي از كارت قرمزها هم فني بوده، چون اگر بازيكن استقلال اهواز را از پشت نمي‌گرفتم (در بازي رفت) بدون شك تيم گل مي‌خورد. كارت قرمز ديگر را هم در بازي با پگاه گرفتم كه البته مقصر خودم بودم كه بي‌احتياط بازي كردم. شما به من بگوييد كدام مدافع در طول فصل تنها يك كارت زرد گرفته. آن وقت به من مي‌گوييد خشن!
بگذريم، با پاس قهرمان فوتبال ايران شدي و بدون شك خاطرات خوبي از اين تيم داري. نمي‌خواهي دوباره در اين تيم بازي كني!
نمي‌گويم فوتبالم را در پاس تمام ميكنم؛ اما معتقدم بخشي از فوتبالم را مديون پاس هستم. البته پاس همدان با تيمي كه من در آن بازي مي‌كردم، خيلي فرق مي‌كند. اگر پاس در تهران بود به آن تيم مي‌رفتم.
پس از پرداختن به انتقادها كمي هم از محاسن فوتبالت بگوييم. بااين‌كه به پرحاشيه‌ترين تيم ايران رفته‌اي، اما همچنان از جنجال و حاشيه به دوري.
خودم را براي حاشيه‌هاي پرسپوليس آماده كرده بودم؛ اما خوشبختانه از اول فصل مشكل حاشيه‌اي نداشتم. متاسفانه بعضي بازيكنان فكر ميكنند اگر تكل خطرناك بزنند و مصدوم شوند و خون بيايد و بخيه بخورند، صاحب كلاس بالاتري مي‌شوند. شايد مردم هم در پاره‌اي از اوقات ياغي‌ها را بيشتر دوست داشته باشند، اما عقل و منطق مي‌گويد كه وقتي مي‌تواني راحت توپ را از مهاجم بگيري، چرا بايد تكل بزني؟ مثلا اگر تكل بزني، مصدوم شوي و سرت را با باند ببندي مي‌گويند متعصبي؟!
خيليها مي‌گويند چون افشين قطبي سابقه مربيگري آن هم در ليگ ايران را ندارد، نمي‌تواند در پرسپوليس موفق شود.
قطبي مربي خيلي خوبي است؛ اما مشكل او اين است كه به فرهنگ فوتبال ما اشراف كامل ندارد. قطبي بايد ياد بگيرد مثل اينجايي‌ها باشد. مثلا دروغ نگويد، اما خيلي از واقعيت‌ها را پنهان كند.
بحث جاسوس‌يابي هميشه در استقلال و پرسپوليس داغ بوده است. اگر پرسپوليس جاسوس ندارد؛ پس چرا اخبار تيم به بيرون درز مي‌كند؟
چرا، پرسپوليس جاسوس دارد وگرنه نبايد كسي از اخبار داخلي تيم آگاه شود. در يك خانواده هم خيلي صحبت‌ها عنوان مي‌شود، اما كسي از آن مطلع نمي‌شود، جاسوس پرسپوليس از ميان بازيكنان غيرفيكس است؛ چون كسي كه ثابت بازي مي‌كند كه نيازي به اين كارها ندارد.
پس چرا كسي جاسوس را پيدا نكرده؟
وظيفه ما بازيكنان نيست كه دنبال جاسوس بگرديم. بزرگترهاي تيم بايد به اين كار اقدام كنند.
بزرگترهاي تيم هم كه با هم درگير هستند.
اين جمله گفتنش برايم خيلي سخت است، اما مديريت قطبي مشكل دارد. در اين كه او مربي خوبي است شكي ندارم، اما مشكل او ضعف مديريتي است.
گفته مي‌شود به هر حال (حتي در صورت قهرماني) در پايان فصل قطبي از پرسپوليس جدا مي‌شود.
اگر هم اين مساله وجود داشته باشد، به صورت علني مطرح نشده است.
خلاصه در داربي روي آرش برهاني خطاي پنالتي كردي يا نه؟
اگر خطا اتفاق مي‌افتاد، خود آرش كلي داد و قال مي‌كرد. من فشاري به او وارد نكردم، فقط دستم را طوري گرفتم كه زمين نخورم اصلا فشار نياوردم كه داور پنالتي بگيرد.
در داربي هم چند بار از ترس مصدوميت زانويت را نگاه كردي.
در يك صحنه زانويم ضربه خورد كه خيلي درد گرفت. به همين دليل به پايم نگاه كردم. بله اين را قبول دارم كه از مصدوميت خيلي مي‌ترسم.
در فهرست تيم ملي هم كه نبودي؟
علي دايي قبلا ثابت كرده كه من را قبول دارد.
اين درست كه در تيم ملي با هم دوست و همبازي بوديد، اما كجا ثابت كرده كه قبولت دارد؟
ابتداي فصل براي پيوستن به سايپا از من دعوت كرد. اگر مرا قبول نداشت كه نمي‌گفت به تيمش بروم. شما هم مطمئن باشيد به تيم ملي دعوت مي‌شوم. پيش از اعلام فهرست تيم ملي از سوي دايي، در چند بازي به دليل مصدوميت غايب بودم و به همين دليل براي بازي با بحرين و كويت دعوت نشدم، اما در آينده من مدافع تيم ملي خواهم بود.
مشتري پروپاقرص بنزين آزاد
متولد 21 دي 1360 در كرج است و همچنان در همين شهر اقامت دارد. فوتبالش را از كشاورز كرج شروع كرد و به تيم نوجوانان پاس راه يافت. محمد نصرتي تاثيرگذارترين مربي را در تمام دوران فوتباليش فراز كمالوند مي‌داند. او 3 سال در جوانان پاس شاگرد كمالوند بود و همين مربي موفق شد خانواده‌اش را براي ادامه فوتبال او متقاعد كند.
شماره 20 پرسپوليس دانشجوي تربيت بدني دانشگاه تهران است و هنوز ازدواج نكرده است. محمد با توجه به دوري خانه و محل تمرين و كارش، هميشه بنزين كم مي‌آورد و ازجمله كساني است كه از طرح بنزين آزاد بشدت استقبال مي‌كند. او مي‌خواهد مثل يحيي گل‌محمدي مدافعي بي‌حاشيه در فوتبال ايران باشد و با ياغي‌گري هم ميانه خوبي ندارد. تنها كار تجاري نصرتي خريد و فروش ملك و زمين است كه معتقد است بيشتر از كارهاي ديگر برايش سود دارد.
پنجشنبه 2 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[مشاهده در: www.hamvatansalam.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 343]
-
گوناگون
پربازدیدترینها