تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکتهای معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1866270705


مهرعلیزاده:علیآبادی را در 880 میلیارد تومان غوطهور کردم/گفتند استقلال و پرسپولیس را خصوصی نکنید
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: ورزش > مدیریت ورزش - مدالآوریهای ورزش ایران در دوران ریاست محسن مهرعلیزاده در سازمان تربیت بدنی هنوز از یاد نرفته. اما نظام جامعی که او سالها برایش کار کرد و آخر هم عملی نشد، کاملا از ذهنها پاک شده است. میثم بهرامی / مدالآوریهای ورزش ایران در دوران ریاست محسن مهرعلیزاده در سازمان تربیت بدنی هنوز از یاد نرفته. اما نظام جامعی که او سالها برایش کار کرد و آخر هم عملی نشد، کاملا از ذهنها پاک شده است. نظام جامع، طرحی بود که مهرعلیزاده از آن به عنوان ماندگارترین کار خود در ورزش ایران یاد میکند؛ گرچه میگوید: «پس از چند سال اجرا نشدن این طرح، دیگر دلسرد شدهام.» محسن مهرعلیزاده که در دولت هشتم رئیس سازمان تربیت بدنی ایران بود، هنوز هم در ورزش فعالیت میکند؛ اما خیلی کمتر و بدون سر و صداتر. او حالا غیر از فعالیتهای اقتصادیاش مثل ریاست بر هیات مدیره بیمه دی، رئیس فدراسیون جهانی ورزشهای زورخانهای هم هست؛ فدراسیونی که خودش آن را تاسیس کرد تا یک ورزش کاملا ایرانی را به همه کشورها معرفی کند. *سوال اول در مورد ریاست شما بر فدراسیون جهانی ورزشهای زورخانهای است. اینکه شما تنها ایرانی هستید که ریاست یک فدراسیون جهانی را برعهده دارید نکتهای جالب توجه است. هرچند که به این موضوع توجه زیادی نمیشود. اینکه من رئیس فدراسیون جهانی ورزشهای زورخانهای شدم به این دلیل بود که این فدراسیون اصلا در ایران تشکیل شد. معمولا روسای فدراسیونهای جهانی طی یک پروسه انتخاباتی برگزیده میشوند. در اختیار داشتن کرسیهای بینالمللی برای ورزش هر کشوری خوب است. ما هم باید سعی کنیم کرسیهای بینالمللی داشته باشیم. البته داشتن این کرسیها کار سختی است. یک نفر باید ده یا دوازده سال در یک جایگاهی باشد تا بتواند به یک سمتی در فدراسیون جهانی برسد. البته ما نفراتی را داریم که عضو هیات رئیسه فدراسیونهای جهانی هستند. اما این روشی است که برای فدراسیونهای سایر رشتههای ورزشی در نظر گرفته میشود. در مورد فدراسیون جهانی ورزشهای زورخانهای، چون ما خودمان این فدراسیون را تاسیس کردیم و اصلا این رشته یک رشته کاملا ایرانی است، ماجرا فرق میکند. اصلا اهداف اصلی ما هم نشان دادن هویت تاریخی و فرهنگی ایران به دنیا است. به عبارت دیگر ما همچنان باور داریم به این موضوع که این رشته میتواند به عنوان یک رشته مقبول و قابل پذیرش برای تمام دنیا باشد. چراکه همانطور که همه دنیا و به خصوص مسلمانان اعتقاد دارند، ورزش در کنار جسم، باید روح انسان را پرورش دهد و این اتفاقی است که در ورزشهای زورخانهای رخ میدهد. *شما کارهای اصلی افتتاح فدراسیون جهانی ورزشهای زورخانهای را زمانی که رئیس سازمان تربیت بدنی بودید انجام دادید و هنوز هم رئیس این فدراسیون جهانی هستید. از مهرماه 1383 بود که فدراسیون بینالمللی ورزشهای زورخانهای با کمک یکی دو کشور دیگر تصویب شد. البته قبل از آن هم ما یکی دو سال روی این موضوع کار کرده بودیم. آییننامه نوشتیم، اساسنامه نوشتیم، با چند کشور لابی کردیم و آنها را با این ورزش آشنا کردیم. من تقریبا از اوایل یا اواسط سال 1381 کار روی تاسیس فدراسیون جهانی ورزشهای زورخانهای را شروع کردم. تا اواسط 1383 که نزدیک به دو سال بود، یک گروه 30 - 40 نفره داشتیم که جلسات خوبی گذاشتیم و همه کارها را انجام دادیم. آن موقع من رئیس سازمان تربیت بدنی هم بودم. طبیعی بود که چون من بنیانگذار این فدراسیون بودم، باید از این فدراسیون محافظت میکردم. سال 1387 یک انتخاباتی برای ریاست فدراسیون جهانی گذاشتیم که اعضا با توجه به اینکه کارهای من را در سالهای گذشته دیده بودند، دوباره به من رای دادند. الان هم تا دو سال دیگر ریاست این فدراسیون بر عهده من است. *البته یک مشکلاتی هم سر ریاست فدراسیون جهانی، با روسای بعدی سازمان تربیت بدنی داشتید. وقتی دوره ریاست شما بر سازمان تربیت بدنی به پایان رسید، رئیس بعدی سازمان تربیت بدنی بدون توجه به اینکه جایگاه شما در ورزش زورخانهای یک جایگاه بینالمللی است، میخواست شما کنار بروید و جایتان را به او بدهید. بله. هر رئیس سازمانی که میآید، با توجه به اطلاعات اولیهای که به او میدهند، در همین حال و هواست. میگوید اگر من رئیس ورزش ایران هستم، پس باید این جایگاه را هم به من بدهند. اما وقتی در یک فضای منطقی بحث میشود، رئیس سازمان متوجه میشود که این جایگاه یک جایگاه بینالمللی است. در چنین شرایطی هم منطق حکم میکند وقتی یک نفر بدون هیچ توقع و چشمداشتی از روابط خود در خارج و داخل کشور خرج میکند که یک ورزش ایرانی را به دنیا معرفی کند، رئیس سازمان تربیت بدنی به او بگوید دستت درد نکند. به هر حال من هم رئیس سازمان تربیت بدنی بودهام و میدانم کسی که در این جایگاه قرار میگیرد به اندازه کافی گرفتاری و کار دارد. البته در مورد رئیس فعلی سازمان تربیت بدنی باید بگویم ما چند جلسه با ایشان داشتهایم که قول مساعدت و همکاری را به ما دادهاند و در شرایط فعلی ما هیچ مشکلی از نظر فعالیتهایمان با سازمان تربیت بدنی نداریم. گرچه در دوره قبلی، متاسفانه روزهای خیلی سختی را گذراندیم. *شما دو دوره قبل جایگاه فعلی علی سعیدلو را داشتید. بعد از شما محمد علیآبادی رئیس سازمان تربیت بدنی شد و بعد هم علی سعیدلو. الان که عملکرد این دو مدیر را دیدهاید، فکر میکنید خودتان عملکرد بهتری داشتید یا مدیران بعدی؟ اجازه بدهید اصلا من مقایسه نکنم. یک نفر سومی باید بیاید مقایسه کند چون من که خودم یک طرف ماجرا هستم نمیتوانم جانب عدالت را رعایت کنم. *علی سعیدلو و محمد علیآبادی هم مثل شما مدیرانی از جنس اقتصاد و سیاست هستند. چه اتفاقی افتاد که شما بعد از یک دوره استانداری در خراسان، یک دفعه رئیس سازمان تربیت بدنی شدید؟ البته این را باید از رئیس جمهور وقت بپرسید. تنها دلیلی که من فکر میکنم باعث شد آقای خاتمی من را به عنوان رئیس سازمان تربیت بدنی انتخاب کند، این بود که ایشان احساس میکردند ورزش نیازمند به برنامهریزی بلند مدت، یک نگاه برنامهای، یک نگاه طراحانه و نگاه مهندسی است؛ مهندسی برای طراحی آینده ورزش. ایشان احساس میکردند افت و خیزهایی که در نتایج ورزشی ایران پیش آمده بود که همین افت و خیزها با احساسات مردم روبهرو شده بود، ناشی از نداشتن یک نظام جامع و یک طرح جامع است. اصولا نظام یا طرح جامع را کسی میتواند با علاقه دنبالش باشد که نگاهش، نگاه برنامهای و بلند مدت باشد. آقای خاتمی با نظارتی که به کار من در استان خراسان داشتند، به این نتیجه رسیده بودند که من جزو آن دسته از مدیران هستم که نگاه برنامهای و بلند مدت دارم. به همین دلیل من را به عنوان رئیس سازمان تربیت بدنی انتخاب کردند. حالا بد یا خوب بودن من را هم مردم میتوانند در موردش نظر بدهند. *تا آنجا که در اذهان باقی مانده، ورزش در دوران شما از نظر مدالآوری دوران خوبی را پشت سر گذاشت. بله. البته مدال المپیک دوره قبل از من از نظر رنگ مرغوبتر از دوره من بود. در دوره قبل از من، سه مدال طلا و یک برنز گرفته بودند اما در دوره من، 6 مدال گرفتیم که دو طلا، دو نقره و دو برنز بود. خب در المپیک جایگاه تیمها را با مدالهای طلا میسنجند. اما اگر بخواهیم از نظر تعداد در نظر بگیریم، خب طلا و نقره با هم یک قدم فاصله دارند. اینکه ما توانسته بودیم خودمان را به سطحی برسانیم که به جای چهار مدال، شش مدال بگیریم این معنا را میداد که ورزش ما در سطح عمومی بالا رفته بود. در المپیک آسیایی وضعمان خوب بود. یکی از مهمترین کارها رشدی بود که در کشتی و فوتبال داشتیم. دوره من تنها دورهای بود که خیلی راحت و بدون اینکه به پلیآف برویم، حتی در شرایطی که هنوز یکی از مسابقههای تیم ملی باقی مانده بود به جام جهانی فوتبال رسیدیم. بازی آخر ما که با ژاپن بود، یک مسابقه تشریفاتی به حساب میآمد و ایران پیش از برگزاری این مسابقه به جام جهانی صعود کرده بود. فوتبال ما پرتجربهترین، جوانترین و هماهنگترین تیم را داشت. تیم و مربی با رئیس فدراسیون ارتباط خوبی داشتند. *یکی از کارهای خیلی مهمی هم که شما انجام دادید، طراحی نظام جام ورزش ایران بود. بله. مسائلی که در مورد تیم ملی فوتبال و نتایج ایران در المپیک مطرح کردم، امور جاری بودند. اما من فکر میکنم قدمهایی که ما در خصوص طراحی نظام جامع ورزش برداشتیم خیلی اساسیتر بود. این طرح زمان زیادی برد. این طرح به اندازه چند ده هزار نفر ساعت کار برد. چند صد نفر در آن مشارکت کردند. طرح معمولی هم نبود. نظام جامع، یک طراحی نوینی داشت. ما در این طرح در 14 بخش مختلف، تکلیف ورزش را مشخص کردیم. این خیلی کار بزرگی بود. کار من هم نبود. اما باز هم باید تاکید کنم که کار مشکلی بود. این کار فقط بودجه نبود. این کار بازتعریف ورزش و جایگاه آن در کشور بود. با این کار وظایف دستگاههای کشور در مقابل ورزش را مشخص کردیم. به نظر من ماندگارترین کاری که در دوران من انجام شد، همین نظام جامع ورزش کشور بود. البته قبول دارم که دوران من پرمدالترین دوران ورزش ایران بوده اما باز هم میگویم نظام جامع ورزش کشور کاری بزرگتر از آن مدالآوریها بود. *البته در دوران شما، سازمان تربیت بدنی یک ضعفی هم داشت. شما برخلاف آقای علیآبادی، ساخت و ساز را رها کرده بودید و کارهای عمرانی سازمان تربیت بدنی خیلی کم بود. نه، نه. اینطور نبود. ما اصلا ساخت و ساز را رها نکردیم. ما در یک مقطعی قرار گرفته بودیم که کل بودجه عمرانی سازمان 20 میلیارد تومان بود. فقط و فقط طرحهای نیمهتمام ما 100 میلیارد تومان پول نیاز داشتند. به عبارتی اگر ما 20 میلیارد را میگرفتیم و این پول را اضافه نمیکردیم، باید 5 سال هیچ کلنگی نمیزدیم و فقط پروژههای قبلی را به اتمام میرساندیم. من آذرماه وارد سازمان ورزش شدم. در آذرماه معمولا این بودجهها بسته شدهاند اما آن سال با آقای خاتمی لابی کردیم و با توجه به علاقهای که ایشان به ورزش داشتند، 20 میلیارد تومان دیگر هم برای ورزش گرفتیم که بودجه ما شد 40 میلیارد تومان. سال بعدش بودجه ما شد 80 میلیارد تومان و سال بعدش شد 110 میلیارد تومان. ما با این پولها رفتیم جلو و به همان میزان هم ساخت و ساز داشتیم. ولی ما قدمهای اساسیتری برداشتیم برای اینکه در 4 سال بعدی، نیازمند به 80 یا 110 میلیارد تومان نباشیم. *این بحث مالی هم در همان نظام جامع ورزش گنجانده شده بود؟ بله. ما رفتیم بررسی کردیم و آمارش را به دست آوردیم که وقتی رفتیم به دولت گفتیم پول میخواهیم، بگوییم همینطوری روی هوا نمیگوییم پول بدهید. من همیشه میگفتم قالب خمیر بودجه سازمان تربیت بدنی را از همان اول کم برداشتهاند و به همین دلیل هرچقدر هم با دولت چانه بزنیم باز هم پول کمی میدهند. آن چیزی که لازم بود این بود که دولت قبول کند به ورزش بودجه کمی میدهند. به همین دلیل در نظام جامع ما رفتیم بودجه 20 تا کشور را بررسی کردیم و میانگین فضای ورزشی در هر کشور را به دست آوردیم که 2.5 متر مربع بود. برای ما نیم متر مربع بود که دو متر کمتر از آن میانگین بود. ما گفتیم باید در یک برنامه 10 ساله فضای ورزشی کشورمان را به 2.5 متر مربع برسانیم. یعنی هر 5 سال یک متر مربع. دولت این را قبول نکرد و گفت شما این نظام جامع را در 20 سال اجرا کن. قرار شد برای هر سال یک دهم متر مربع بسازیم. ما به دولت گفتیم شما بعد از 20 سال تازه میرسید به میانگین امروز دنیا. دولت هم این را از ما قبول کرد. نشستیم حساب کردیم و به این نتیجه رسیدیم که برای سالی یک دهم متر مربع افزایش فضای ورزشی کشور، در سال هزار میلیارد تومان احتیاج داریم. فهمیدند وقتی ما میگوییم 110 میلیارد تومان کافی نیست، راست میگوییم. آمدند 880 میلیارد تومان بودجه عمرانی برای ورزش کشور در سال 84 تصویب کردند. خب ما هم اواسط سال 84 رفتیم و خوششانسی آقای علیآبادی بود که او را غوطهور کرد در یک بودجه 880 میلیارد تومانی. به جای 20 یا 30 میلیارد تومان، به او 880 میلیارد تومان رسید. به همین دلیل او باید هم میساخت. یعنی اگر نمیساخت زیر سوال بود. *همانطور که گفتید، شما آمده بودید که برنامههای بلند مدت بریزید. وقتی شما رفتید، برنامههایی را که شما در نظر گرفته بودید، اجرا شدند؟ کسی این برنامهها را ادامه داد یا اینکه بعد از رفتن شما، برنامهها هم فراموش شدند؟ نه، اجرا نشد. البته نه اینکه کاملا اجرا نشده باشد. ولی یک بخش قابل توجهی از آن اجرا نشد. یکی از دستاوردهای ما این بود که جا بیندازیم ورزش کشور سالی 880 میلیارد تومان احتیاج دارد. همانطور هم که گفتم، مدیر بعدی اگر این پول را خرج نمیکرد و ساخت و سازی نداشت زیر سوال میرفت. در مورد نظام اداری ورزش هم باید بگویم که ما طبق نظام جامع ورزش مسائلی را تعیین کردیم که در آینده ورزش کشور تاثیر گذاشت. مثلا معاونتهای سازمان تربیت بدنی تغییر کردند. اما این نظام جامع دیگر پیگیری نشد. ما حتی یک مرکزی به نام مدیریت و توسعه ورزشی کشور را تاسیس کردیم که برای این مرکز از دولت موقعیت قائم مقامی سازمان ورزش را گرفته بودیم. به این دلیل که تمام معاونتهای ورزشی کشور بدانند آنچه که سازمان ورزش کشور را هدایت میکند علم و برنامه است. اینطوری هر لحظه سایه نظام جامع را بالای سر ورزش میدیدیم. اما این از بین رفت. از بین رفتن این مرکز، تضمینی که برای اجرای نظام جامع وجود داشت را از بین برد. الان من هر لحظه مثل مادری که کودکی را به دنیا آورده و به فکر سلامت اوست، نگران سلامت نظام جامع ورزش هستم. *الان که ظاهرا این نظام جامع زیاد جدی گرفته نمیشود؟ من زیاد پیگیری نمیکنم اما میتوانم بگویم در دوره قبل سازمان تربیت بدنی خاطره خوبی نداشتیم. *همین باعث شد دیگر پیگیری هم نکنید؟ نه دیگر. وقتی یک طرحی دو سه سال به کار گرفته نمیشود آدم دلسرد میشود. *فکر میکنید بهترین کاری که در چهار سال ریاست خود بر سازمان تربیت بدنی کردید چه بود؟ همین نظام جامع. یک کار خیلی خوب دیگر هم منهای آن مدالآوریها داشتیم که ایجاد صندوق حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان بود. آن هم یک کار خیلی اساسی است که خوشبختانه ادامه پیدا کرده است. من احساس کردم ورزشکار برای اینکه ورزش را ادامه بدهد باید ببیند که آن کسی که قبلا این راه را رفته الان چه شرایطی دارد. اینطور نباشد که ورزشکار تا وقتی جوان است برود ورزش کند و بعد از آن فراموش شود. با این شرایط، ورزشکار اصلا رغبت نمیکند عمرش را برای ورزش بگذارد چون میبیند آنهایی که قبلا قهرمان بودهاند شرایط خوبی ندارند. به همین دلیل بود که ما صندوق حمایت از پیشکسوتان و قهرمانان را تاسیس کردیم. *یک کار دیگری که شما آن را شروع کردید اما به سرانجامی نرسید خصوصیسازی ورزش بود. در دوران شما خصوصیسازی خیلی جدی گرفته شد اما بعد از آن زیاد جدی گرفته نشد. این یک عزم و اراده جدی میخواهد. ما آن موقع تا این حد که بورس را راضی کردیم که باشگاهها را قبول کنند خودش خیلی خوب بود. مدیرکل بورس آمد دفتر من و صحبت کردیم. ورود به بورس شرایطی دارد اما آنها قبول کردند که از یک سری شرایط چشمپوشی کنند. همه کارهایش انجام شد و در هیات دولت هم مجوز دادند. اما متاسفانه افتاد به ایام آخر دوران کاری من. اگر یادتان باشد من آن موقع خودم کاندیدای ریاست جمهوری بودم. احساس کردم اگر بخواهم این موضوع را در آن روزها پیگیری کنم ممکن است اینطوری برداشت شود که من قصد تبلیغات دارم. گفتم بعد از انتخابات این کار را انجام میدهم اما بعد از انتخابات هم به ما اعلام شد که شما این کار را انجام ندهید. البته آن زمان هنوز من رئیس سازمان بودم اما با توجه به اینکه مشخص بود رئیس سازمان تربیت بدنی عوض میشود ما این حق را به مدیران جدید دادیم که خودشان آن را به طور کامل انجام دهند و ما کار را زخمی نکنیم. *الان هم هر چند ماه یک بار این موضوع مطرح میشود و دوباره همه آن را فراموش میکنند. از طرفی وقتی بحث خصوصیسازی میشود، فقط در مورد استقلال و پرسپولیس صحبت میکنند و کسی چیزی از سایر باشگاهها نمیگوید. با این شرایط، آینده خصوصیسازی را در ورزش ایران روشن میبینید؟ یک آینده کارشناسی دارد و یک آینده مدیریتی. کدامشان را میخواهید بگویم؟ *هر دو. آینده مدیریتی این است که امیدوارم با توجه به علاقهای که آقای سعیدلو دارد، این کار انجام شود. انصافا خصوصیسازی در زمینههای مختلف تمرین شده است. در خیلی از بخشها خصوصیسازی انجام شده است. اما نظر کارشناسی یک چیز دیگر میگوید. به نظرم مثل کارهایی که در بانکها و بیمهها انجام شده، فوتبال هم همانطوری میشود. الان ما حدود 12 تا بانک دولتی داریم که اینها دارند خصوصی میشوند. از طرفی 12 - 13 تا بانک خصوصی داریم. به قدری خصوصیها به طور اتوماتیک رشد میکنند که اصلا دیگر خصوصیسازی دولتیها بیاهمیت میشود. یعنی الان چند تا از این بانکهای بزرگ مثل صادرات و تجارت خصوصی شدهاند. ولی الان دیگر خصوصیسازی آنها آن اهمیتی را که یک زمانی داشت، ندارد. اصلا حالا اگر خصوصی نشوند نمیتوانند زنده بمانند. فکر میکنم در مورد دو باشگاه استقلال و پرسپولیس هم همین اتفاق بیفتد. البته من دوست داشتم آن زمان خصوصی میشدند. سایر باشگاهها روزی به قدری فعال میشوند و به سمت خصوصیسازی میروند که دیگر خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس آن اهمیت گذشته را نخواهد داشت. *با آقای هاشمیطبا که صحبت میکردیم، میگفتند زمان ریاست ایشان یک قانونی بوده که رئیس سازمان تربیت بدنی نمیتوانسته رئیس هیچ فدراسیونی را برکنار کند. اما زمان شما این قانون را برمیدارند و به رئیس سازمان تربیت بدنی این اختیار داده میشود که هر رئیس فدراسیونی را که خواست برکنار کند. حتما میدانید با لغو همین قانون است که حالا هر کسی رئیس سازمان تربیت بدنی میشود به راحتی روسای فدراسیونهایی را که با او همسو نیستند کنار میگذارد. فکر میکنید کار درستی کردید؟ این هم درست است هم نیست. درست است از این نظر که من این کار را انجام دادم اما خب هیچ وقت خودم هیچ رئیس فدراسیونی را برکنار نکردم. ما نمیخواهیم منفی نگاه کنیم اما چون انتخاب رئیس همه فدراسیونها برعهده مجمع آن فدراسیون است، اگر کسی که کار بلد نیست رئیس فدراسیون شود و در مدت ریاست خود بتواند ارتباط دوستانهای با اعضای مجمع برقرار کند که در دوره بعدی هم به او رای بدهند، آن وقت چه کسی جوابگو است؟ در قانون اساسی آمده که رئیس جمهور، مسئول ورزش کشور است. خب رئیس جمهور هم یک معاون برای ورزش گذاشته. به عنوان مثال اگر در یک رشتهای افت کنیم، به این رئیس فدراسیون نمیتوانیم چیزی بگوییم. یعنی هیچ کارهایم. بنابراین هیچ چیزی از ورزش در اختیار رئیس سازمان تربیت بدنی نیست. در حالی که مردم از سازمان تربیت بدنی و دولت گلایه میکنند. بنابراین ما برای اینکه روسای فدراسیونها به نحوی رئیس سازمان را مسلط به ورزش کشور بدانند و خودشان را با سازمان هماهنگ کنند، این قانون را برداشتیم و به رئیس سازمان تربیت بدنی اختیار دادیم که روسای فدراسیونها را برکنار کند. اما این به نظر من تنها ابزاری بود که نباید استفاده میشد. این به نوعی باید هول دهنده فدراسیونها میشد برای اینکه آنها را به لاین اصلی ببرد و آنها راه درست را بروند. حالا اگر بعد از ما کسی آمد و از این موضوع استفاده نابجا کرد یا میکند، دیگر اشتباه ما نیست. مثلا در مورد آقای دادکان این اتفاق رخ داد. ما آن تیم فوتبال را درست کردیم و آن انسجام بین سازمان و فدراسیون و تیم ملی وجود داشت اما با یک مصاحبه تلویزیونی آقای علیآبادی، تیم شل شد و روحیهها به هم ریخت و تیم ملی نتوانست به شرایط ایدهآلی که داشت برگردد. خود قانون خوب است، اما مجری قانون باید قانون را خوب اجرا کند. *شاید تمایل به تعویض روسای فدراسیونها به این دلیل باشد که همیشه مدیران سیاسی یا اقتصادی را در راس سازمان تربیت بدنی میگذارند و این مدیر بدون اینکه آگاهی زیادی نسبت به شرایط داشته باشد، تنها میخواهد افرادی را در راس فدراسیونها بگذارد که با او همنظر باشند. این بحثی است که آن زمان هم مطرح میشد. اما مقوله مدیریت با مقوله ورزشکاری فرق میکند. من خودم این موضوع را زیاد قبول ندارم. به نظرم مهم مدیریت است. مدیریت یک چیز کاملا متفاوت از تمام رشتههای دیگر است. مدیریت، ملات یک ساختمان است. فقط مهم این است که آن مدیر در کارش سیاسی برخورد نکند. به هر حال وقتی یک دولت با یک گرایش فکری میآید، رئیس سازمان تربیت بدنی را از بین افرادی انتخاب میکند که با آن گرایش فکری همسو باشد. اما مهم این است که آن مدیر در کارهایی که انجام میدهد، فارغ از تفکر سیاسیاش باشد و فقط به ورزش فکر کند. مهم این است که آن شخص، توانایی اداره آن مجموعهای را که در دست میگیرد داشته باشد. *بحث آخر در مورد مسابقههای آسیایی گوانگژوست. شما فکر میکنید ایران در این بازیها چه نتایجی میگیرد و در ردهبندی کلی در چه جایگاهی میایستد؟ من هم اگر بخواهم بگویم چندم میشویم، میشوم مثل رئیس سابق سازمان تربیت بدنی! من واقعا نمیدانم ایران در این بازیها چندم میشود. فقط میتوانم این را بگویم که چندم شدن ایران در بازیهای آسیایی به خیلی از عوامل بستگی دارد. اینکه اصلا کشور میزبان کجاست و این کشور در چه زمینههایی رشد کرده و در چه زمینههایی کار کرده است خیلی اهمیت دارد. باید دید در طول چهار سال گذشته چه کشورهایی روی کدام رشتهها کار کردهاند و اصلا سرمایههای ما در کدام رشتهها بوده. باید مقایسه کرد که رشتههایی که کشورهای دیگر روی آنها سرمایهگذاری زیادی کردهاند چه وضعیتی در ایران دارند. من در مجموع میتوانم بگویم در ورزشی که الان داریم، البته منهای مدیریت فعلی ورزش، شرایط خوبی نداریم. البته قصد تعریف کردن از کسی را ندارم اما خب شما باید این را بدانید که ورزش ایران شرایط خیلی خوبی ندارد. گرچه این را هم باید بگویم و بارها روی آن تاکید کنم که نتایج کاروان ایران در بازیهای آسیایی، عملکرد مدیریت گذشته ورزش است به علاوه دقت و حواس جمعی مدیر جدید ورزش. مدیریت جدید ورزش در این یک سال چه برنامهای را میتوانسته پیاده کند؟ یادم است زمانی که رئیس سازمان تربیت بدنی شدم، آذر سال 80 بود. مهرماه سال 81 هم بازیهای آسیایی برگزار شد. یعنی من فقط حدود 9 ماه رئیس سازمان تربیت بدنی بودم که بازیهای آسیایی برگزار شد. نتایجی که ایران در بازیهای آسیایی سال 81 گرفت، واقعا عملکرد من نبود. آن نتایجی که ایران گرفت، نتایج برنامههای مدیر گذشته بود. کسی که رئیس سازمان تربیت بدنی میشود، در بازیهای آسیایی میتواند تنها روحیهها را حفظ کند که ورزشکاران و مربیان برای بازیهای آسیایی به مشکل نخورند. البته این هم میشود که فرد، روحیهای که ورزشکاران دارند را از آنها بگیرد و زحمات مدیر گذشته را بر باد دهد. تاریخ انتخاب رئیس سازمان تربیت بدنی در ایران طوری است که در کمتر از یک سال پس از انتخاب رئیس جدید، بازیهای آسیایی برگزار میشود. به همین دلیل نمیتوان الان آقای سعیدلو را در موفقیت یا ناکامی ایران در گوانگژو خیلی سهیم دانست. الان آقای سعیدلو بیشترین کاری که از دستش برمیآید این است که روحیهها را حفظ کند. الان هم بدون در نظر گرفتن اینکه چه کسی در موفقیت یا ناکامی ایران در بازیهای آسیایی گوانگژو سهیم است، باید بگویم فکر نمیکنم بتوانیم نتایجی بهتر از بازیهای آسیایی گذشته بگیریم. *الان همه دوست دارند پیشبینی کنند که ایران در بازیهای آسیایی چندم میشود. در حالی که ممکن است پیشبینیها باعث شود برخی از ورزشکاران دچار استرس شوند و نتایج بدتری بگیرند. اینکه این همه روی پیشبینیهای نتایج کاروان ایران تاکید میشود کار درستی است؟ پیشبینی کردن نتایج یک کاروان در یک مسابقات بزرگ اصلا کار بدی نیست. اما باید دید این پیشبینی بر چه اساسی انجام شده است. اگر پیشبینی بر اساس یک تحلیل صورت گرفته باشد میتواند طراحیهایی را به دنبال خودش داشته باشد که مسائل اصلاح شوند. یعنی پیشبینی درست، میتواند باعث از بین رفتن ضعفها هم بشود. من در دیداری که با آقای سعیدلو داشتم، دیدم ایشان یک تحلیل آماری در مورد چندین دوره گذشته بازیهای آسیایی کردهاند. قابلیتهای کشورهای مختلف و کشور خودمان را با آن تحلیل میسنجید و میگفت چقدر احتمال دارد در کدام رشتهها مدال بگیریم. من این کار آقای سعیدلو را خیلی پسندیدم. اما یک مدیری میآید و میگوید دفعه قبل هفتم شدیم، این دفعه ششم شدیم و دفعه بعد پنجم میشویم. این درست نیست. این به درد نمیخورد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 601]
صفحات پیشنهادی
مهرعلیزاده:علیآبادی را در 880 میلیارد تومان غوطهور کردم ...
مهرعلیزاده:علیآبادی را در 880 میلیارد تومان غوطهور کردم/گفتند استقلال و پرسپولیس را خصوصی نکنید. ورزش > مدیریت ورزش - مدالآوریهای ورزش ایران در دوران ریاست ...
مهرعلیزاده:علیآبادی را در 880 میلیارد تومان غوطهور کردم/گفتند استقلال و پرسپولیس را خصوصی نکنید. ورزش > مدیریت ورزش - مدالآوریهای ورزش ایران در دوران ریاست ...
می توان متابولیسم را بهبود بخشید؟
مهرعلیزاده:علیآبادی را در 880 میلیارد تومان غوطهور کردم/گفتند استقلال و پرسپولیس را خصوصی نکنید · سجادي: فوتبال ايران بايد انتظارات مردم را بر آورده كند ...
مهرعلیزاده:علیآبادی را در 880 میلیارد تومان غوطهور کردم/گفتند استقلال و پرسپولیس را خصوصی نکنید · سجادي: فوتبال ايران بايد انتظارات مردم را بر آورده كند ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها