محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830834997
نگاهي به بازار ERP، ضرورت تدوين سياستها و راهبردهاي كارآمد
واضح آرشیو وب فارسی:ايتنا: نگاهي به بازار ERP، ضرورت تدوين سياستها و راهبردهاي كارآمد
به رغم رتبه پايين كشور ما در زمينه شاخصهاي عمومي در حوزه ICT – همچون شاخص آمادگي الكترونيكي (E-Readiness Index) و يا شاخص آمادگي شبكهاي (Network Readiness Index) – اما طبق شواهد موجود، سطح اعتبار علمي كشور در زمينه بهرهگيري از فناوريهايي چون معماري سازماني (EA)، مدلسازي فرايندهاي سازماني (BPM)، مهندسي مجدد فرايندها (BPR) و امثال آن كه رابطه هر يك از آنها با ERP كليدي محسوب ميشود، ظاهرا در سطح منطقه سرآمد و در ابعاد جهاني، بهطور نسبي قابل قبول و رضايتبخش تصور ميشود.
نگاهي به بازار ERP، ضرورت تدوين سياستها و راهبردهاي كارآمد
* فرهاد جواهردشتي- دنياي كامپيوتر و ارتباطات
طي سالهاي اخير، در همسويي با روند جهاني، ما نيز در كشور شاهد انعقاد قراردادهايي بزرگ در زمينه ERP با شركتهاي خارجي بودهايم. علاوه بر آن، چند شركت نرمافزاري فعال در اين حوزه نيز اعلام داشتهاند كه موفق به انعقاد قراردادهايي در ابعادي كوچكتر با مشتريان خاص خود شدهاند.
به هر تقدير، در يك نگاه اجمالي، اشتياق نشان داده شده نسبت به اين مقوله از جانب بسياري از مديران ارشد سازمانها و شركتهاي بزرگ و متوسط كشور و گرايش وافر به سمت بهرهگيري از محصولات عمدتا خارجي، زمينهساز بروز ابهامات، بحثها و چالشهاي مختلفي در اين عرصه تخصصي شده است؛ به ويژه اينكه مداخله مسئولين هم در رفع موانع برسر راه توليدكنندگان داخلي و ساماندهي اين مقوله راهبردي (استراتژيك) تاكنون محسوس نبوده است. در ادامه، با تحليلي اين موضوع و ارزيابي ابعاد مختلف آن از منظر كارشناسي، سعي به عمل خواهد آمد كه با تاسي از شعار «جنبش نرمافزاري»، تكيه به آرمان «توليد علم» و تمركز بر «سند چشمانداز برنامه توسعه بيستساله كشور»، زمينه براي برونرفت از فضاي پر ابهام موجود، فراهم گردد.
ERP چيست؟
از ميان تعاريف مختلفي كه براي توصيف اين واژه وجود دارد، ميتوان متذكر شد كه ERP (Enterprise Resource Planning) به معني «برنامهريزي منابع سازمان»، نمايانگر سامانهاي است جامع، قدرتمند و انعطافپذير كه با هدف بهبود و تسريع عملكرد فرآيندهاي پيچيده كسبوكار يك سازمان طراحي شده و از طريق ايجاد بستري يكپارچه، ابزارهاي لازم و امكانات مديريتي مورد نياز، قابليت تبادل اطلاعات به صورت بلادرنگ و مستقيم (Real-time and Online) را بين بخشهاي مختلف درون آن با يكديگر و نيز با محيط پيراموني سازمان مربوطه، فراهم مينمايد. نرمافزارهاي ERP شاخص دنيا كه طي ساليان متمادي در محيط و فضاي كاري عملي و با بهرهگيري از تجارب به دست آمده از موفقيتهاي پيشين (Best Practice ها) توسعه يافتهاند، توسط عرضهكنندگان معدودي در جهان به سازمانهاي بزرگ و متوسط متقاضي ارايه ميگردند.
هرچند از لحاظ ساختاري و تركيب اجزاي آن عموما در ظاهر فرق آنچناني بين اينگونه نرمافزارها قابل مشاهده نيست، اما مولفههاي مختلفي در تعيين اينكه چه نرمافزاري براي چه منظوري مناسبتر است، دخيل ميباشند كه از ميان آنها ميتوان به قيمت، ماهيت فناوري بهكارگرفته شده، پيشينه عملكرد شركت عرضهكننده و نوع ديدگاه آن نسبت به سازمان، درجه رعايت استانداردها (شامل استانداردهاي امنيتي)، نحوه و كيفيت پشتيباني از محصول، سازگاري با شرايط قانوني، اقتصادي و محيطي محل پيادهسازي، چگونگي تعامل با ديگر نرمافزارهاي شناخته شده درون و برونسازماني، ابعاد تحت پوشش قراردادن فرآيندهاي كاري سازمان، سرعت عمل و توان تحمل بار پردازشي سيستم، ميزان يكپارچگي لحاظ شده در آن، سهولت بهكارگيري و قابليت شخصيسازي، وجود مستندات، قابليت پشتيباني از زبانهاي مورد نياز ...، به علاوه فهرستي حاوي طوماري از سووالهايي كه عموما پيش از پيادهسازي سيستم از مشتري پرسيده ميشود، اشاره نمود.
ماحصل ديدگاهاي دستاندركاران پيرامون اين موضوع:
طبق بررسيهاي بهعمل آمده، اهم ديدگاههاي كارشناسي حاكم در اين رابطه را ميتوان در قالب طبقهبنديهاي زير مورد ارزيابي قرار داد:
1. آنهايي كه عقيده دارند بايد بدون مداخله مستقيم دولت، شرايط لازم براي رشد و بهسازي صنايع كشور را از طريق هموار نمودن زمينههاي ورود محصولات و خدمات خارجي در اين حوزه و تخصيص بوجه كافي براي اين منظور، فراهم كرد. به اعتقاد آنان با بهكارگيري بهترين تجارب جهاني در زمينه طراحي، تعريف فرايندها و اجراي موفقيتآميز اين نوع سيستمها در كشورهاي مختلف جهان تحت شرايط گوناگون اقتصادي و عملياتي، و تلاش بيدريغ فعالان اين صنعت در دستيابي به موفقيت و محك پيادهسازي سيستم طي ساليان متمادي، هر گونه نگراني در باره شكست احتمالي پروژههاي ERP بر پايه استفاده از محصولات ممتاز خارجي امروزه ديگر تقريبا بيمورد است؛ بهويژه اينكه صدمه شكست چنين پروژهاي ميتواند پيامدهاي بسيار ناخوشايندتري را براي اعتبار جهاني توليدكنندگان اينگونه سيستمها و دست اندركاران مربوطه در پي داشته باشد.
نظر به اينكه بسياري از صنايع بزرگ كشور ما تحت ليسانس و يا در تعامل نزديك با توليدكنندگان و يا ارگانهاي خارجي عمل مينمايند، بعضا آنها با ضرورتهايي مواجه ميشوند كه تطابق با استانداردهاي مورد استفاده در سيستمهاي همكاران خارجي را جهت تبادل اطلاعات مورد نياز ايجاب مينمايد. از اينرو، اكثر مديران و كارشناسان تصميمگيرنده ما در اين حوزهها عملا خود را مقيد و ملزم به استفاده از نرمافزارهاي صرفا خارجي ميبپندارند و در نتيجه، سازمان خود را با گزينه ديگري حتي رويارو نميبينند.
2. آندسته از كارشناساني كه بر اين باورند كه نكات منفي در قبال بهكارگيري محصولات خارجي در اين زمينه آنقدر مهم و بنيادي ميباشد كه مقتضيست هرچه سريعتر دولت پا به ميدان نهاده و مانع از آن شود كه شركتهاي خارحي از طريق دست نهادن بر اين گلوگاه حياتي، صنايع عمده كشور ما را تحت سيطره خود درآورند. برخي از اين گروه معتقدند كه اساسا نيازي به سيستمهاي پيشرفته خارجي وجود ندارد و برخي ديگر، محصولات موجود در كشور را حتي موثرتر از محصولات خارجي ميپندارد. ظاهرا عدهاي از توليدكنندگان نرمافزارهاي ERP ما به اين فرصت دل بستهاند كه قانوني گذرانده شود تا به موجب آن ورود محصولات خارجي به كشور ممنوع اعلام شده و در نتيجه، زمينه براي رونق كسب و كار آنها فراهم شود، كه البته اين را نميتوان يك ديدگاه كارشناسانه بهحساب آورد.
3. گروه سوم آنهايي هستند كه به سازمانها توصيه ميكنند از خريد محصولات منابع برونسازماني -چه خارجي و چه داخلي- پرهيز نموده و خود شخصا مبادرت به توسعه سيستمي در چنين ابعادي بهطور اختصاصي بنمايند. صرفنظر از وجاهت و يا عدم وجاهت چنين توصيهاي كه اتخاذ تصميم در خصوص آن يك فرايند مديريتي و تابع شرايط خاص محسوب ميشود، در بلند مدت نميتوان منكر آسيب وارده بر شركتهاي نرمافزاري كشور به دليل همگاني شدن چنين اقدامي شد كه اين خود جاي بحث دارد.
4. گروه چهارم معتقد است با وجود رشد چشمگير و ظهور تعدادي نرمافزار كارآمد داخلي در اين حوزه طي سالهاي اخير، در مجموع نه نرمافزارهاي ما از منظر امكانات و توانمنديهاي مورد انتظار آنچنان قابل رقابت با برخي از محصولات رده بالاي خارجي در همه زمينههاي كاري هستند و نه اينكه ميتوان اذعان داشت كه كارشناسان ما هم اينك از تجارب و تخصصهاي كافي در اين زمينه آنطور كه بايست برخوردارند؛ تا آنجا كه بشود در اين مقطع زماني بر روي خود اتكايي توان داخلي در همه حالات حساب باز نمود. اين گروه بر اساس مطالعه چرخه حيات توسعه سيستمهاي ERP در ساير كشورها بر اين باور است كه تا رسيدن به حد خودكفايي مطلوب، كشور ما حد اقل به چند تجربهي مبتني بر استفاده از محصولات/خدمات خارجي و ايجاد روابط تنگاتنگ با تعدادي از شركتهاي ذيصلاح توليدكننده محصول، مشاورهاي و پيادهسازي پروژههاي ERP نيازمند است.
در غير اينصورت، امكان رشد اين فناوري و انتقال دانش و فناوري مربوطه به داخل كشور – در جوي رقابتي و همافزا – دور از انتظار است. با تاكيد بر اين مطلب كه نميتوان از روند توسعه و بهرهگيري از فناوريهاي پيشرفته و تاثيرگذار جهاني غافل ماند، اين گروه معتقد است كه عامل تعيينكننده هرگونه سياستهاي كلان و ملي ما در اين خصوص، انتخاب بين گزينههاي كلا خارجي و يا كلا داخلي نيست، بلكه مسير درست، دستيابي به هدفي است كه به دنبال آنيم و نگرشي است كه براي سياستگذاري در اين عرصه مورد نياز است.
دلايلي در نفي بياعتقادي نسبت به بهكارگيري محصولات داخلي:
در اين بخش سعي ميشود كه به اختصار دلايل اصلي در نفي بي اعتقادي نسبت به بهكارگيري محصولات داخلي و اثرات آن مطرح شود:
• عدم اعتقاد به بهكارگيري محصولات داخلي توسط بسياري از مديران بنگاههاي صنعتي و اقتصادي كشور و گرايش كلي به سمت خريد محصولات تماما خارجي با هدف افزايش اعتبار در بازار، در كنار كاهش ريسك اجراي اينگونه برنامههاي حساس و سرنوشتساز، در بسياري از موارد فاقد توجيه منطقي بهشمار ميآيد، زيرا:
الف: فارغ از اينكه چه محصولي مورد استفاده قرار ميگيرد، اجراي اينگونه پروژهها به سطح دانش، مهارتها و ميزان تعهد منابع تامينكننده خدمات مشاورهاي و پشتيباني از سيستم عرضه شده نيز وابسته است. بر اين اساس، از آنجا كه طرفهاي پيادهساز و پشتيبانيكننده از محصولات خارجي عموما شخصيتهاي جداگانهاي (مستقل از منبع اصلي تامين نرمافزار) ميباشند، بهطور منطقي با ريسك مضاعفي از اين جهت نيز رو در رو خواهيم بود.
ب: وجود جريانات سياسي در سطح بينالملل كه از يكسو همكاري مستمر منابع خارجي و از سويي ديگر، شرايط مربوط به حق بهرهبرداري (ليسانس) و حتي نسخه (Version) نرمافزار قابل ارايه را تحت تاثير جدي خود قرار ميدهد، عامل ديگري است كه بر ريسك اين كار ميافزايد. شايان ذكر است كه در اكثر مواقع، صرفا نسخ قديمي و از رده خارج شدهي نرمافزارهاي پيشرفته عرضه ميشود و بعضا فروشندگان سيستمهاي ERP خارجي خود را ملزم به تامين ليسانس برنامههاي جانبي و/يا پايه كه بعضا پيششرط به اجرا در آوردن برنامههاي كاربردي اصلي است، نمينمايند.
• به رغم رتبه پايين كشور ما در زمينه شاخصهاي عمومي در حوزه ICT – همچون شاخص آمادگي الكترونيكي (E-Readiness Index) و يا شاخص آمادگي شبكهاي (Network Readiness Index) – اما طبق شواهد موجود، سطح اعتبار علمي كشور در زمينه بهرهگيري از فناوريهايي چون معماري سازماني (EA)، مدلسازي فرايندهاي سازماني (BPM)، مهندسي مجدد فرايندها (BPR) و امثال آن كه رابطه هر يك از آنها با ERP كليدي محسوب ميشود، ظاهرا در سطح منطقه سرآمد و در ابعاد جهاني، بهطور نسبي قابل قبول و رضايتبخش تصور ميشود.
• هر چند در مجموع فاصله نسبتا زيادي بين تجارب بهكار گرفته شده در نرمافزارهاي طراز اول جهاني و نرمافزارهاي توسعه يافته در كشور بهچشم ميخورد، اما با نگاهي روزآمد و غيرمغرضانه به اقدامات صورت پذيرفته در كشور طي چند سال اخير متوجه پيشرفتهاي عمدهاي در اين زمينه خواهيم شد؛ تا آنجا كه ميشود بر ادعاي تعدادي از توليدكنندگان ما مبني بر اينكه در بخشهايي از يك سيستم ERP جامع حتي به برتريهايي از نقطه نظر تكنولوژي (فناوري) نيز دست يافتهاند، صحه گذاشت. مضافا اينكه طبق شواهد موجود، بهنظر ميرسد كه اقدامات موثري در كشور در زمينه تعريف Next Practice ها – با استفاده از تجارب Best Practice ها – در حال شكل گرفتن است (خاطر نشان ميدارد كه Best Practice در ديگر مشورها را الزاما نميتوان Best Practice در كشوري ديگر كه تابع شرايط متفاوتي است، بهحساب آورد).
• نظر به اينكه عموم فعالان كشور ما در اين حوزه آنهايي بهحساب ميآيند كه به بسط دامنه كاري خود – با عنايت به جايگاه و فراخور نقشي كه تا كنون ايفا ميداشتهاند – پرداخته و در اين راستا از حمايتهاي دولتي برخوردار نبودهاند، لذا دستآورد فوق در چنين شرايطي بيشك نويدبخش پيشرفتهاي چشمگير آينده است.
• سطوح پايين هزينهها، نبود مشكل زبان، امكان فراهم نمودن خدمات پشتيباني قابل اتكا و مقرون به صرفه (با عنايت بر اين مطلب كه پيادهسازي سيستم مربوطه را ميشود سرآغاز مجموعهاي از نيازمنديها در زمينههاي مختلف خدمات پشتيباني بهحساب آورد)، آشنايي به ضوابط و قوانين حاكم (از قبيل قانون كار، ضوابط استخدامي و احكام پرسنلي) و فرايندهاي مالي/ مالياتي و شرايط تجاري/اقتصادي محلي (بومي)، تسهيل در امر آموزش و تعريف رويههاي اجرايي، امكان اعمال تمهيدات امنيتي خاص و متمركزسازي طرفهاي قرارداد (كاهش تعداد آنها)، وجود نيروي كار باهوش و ارزانقيمت، كاهش چشمگير هزينههاي دادرسي در صورت بروز اختلافات، و بسياري از ويژگيهايي از اين قبيل را ميتوان امتيازاتي به نفع انتخاب محصولات داخلي در نظر گرفت.
ضرورت اعمال سياستهاي ويژه توسط مسئولين عاليرتبه:
حضور پر رنگ و فعالانه دستگاههاي مسئول جهت اتخاذ سياستهاي كارآمد و هدايت مدبرانه اين مهم بنا به ضرورتهاي زير غير قابل اجتناب است:
• با تاكيد بر جايگاه ERP بهعنوان ركني كليدي و موثر در حوزه صنايع مبتني بر فناوري اطلاعات و ارتباطات (ICT Intensive Industries) – با پيشگامي صنايعي چون خودروسازي، نفت و گاز، و بانكداري كه ادامه حيات هر يك از آنها تا حد زيادي به فناوري مذكور وابسته است –، ذكر اين نكته جايز است كه نقش دولتها در ممالك پيشرو در رفع موانع و تنگناهاي بر سر راه صنايع ياد شده، نه تنها موجب بهحركت در آوردن صنايع مذكور، بلكه توانمندسازي و پويايي طيف گستردهاي از صنايع وابسته نيز شده است.
• برخلاف ساير كلانسيستمهاي مورد استفاده، همانگونه كه اشاره بهعمل آمد، ابعاد يك سيستم ERP جامع ميتواند كليه فرآيندهاي يك سازمان را به همراه روابط بين آنها در لايهها و سطوح مختلف كاربردي و كاربري در بر گرفته و صنعت مربوطه را به طور كامل به خود متكي سازد. آز اينرو، گذشته از وارد آوردن بار مالي سنگين بر آن سازمانها، احتمال وابستگي بيش از حد به منابع تامين و پشتيباني برونسازماني– بهويژه منابع خارجي – و پيامدها/كارشكنيهاي ناشي از آن، وجود دارد. درنتيجه، به صرف منافع منسوب به بهرهگيري از اين قبيل سيستمها، قطعا نميتوان از اين ميزان وابستگي سازمانهاي كشور – به ويژه صنايع محوري و زير بنايي مملكت – به شركتهاي خارجي به آساني گذشت.
• با يك محاسبه ساده در مييابيم كه در صورت ادامه روند موجود به سمت بهكارگيري محصولات گرانقيمت (چند ميليون دلاري) خارجي، كشور ناگزير خواهد بود كه به اميد ارتقاي بهرهوري، ظرف پنج تا ده سال آينده مبالغ ارزي سرشاري را صرف خريد چنين محصولاتي بنمايد كه تنها اختصاص بخش ناچيزي از اين مبلغ ميتواند سرمنشا تحولاتي بنيادين در زمينه توسعه صنعت نرمافزاري كشور و ارتقاي جايگاه ايران در عرصه ERP جهاني باشد.
• نه تنها توسعه يك نرمافزار تمامعيار ERP (در مقياس Enterprise) از توان و استطاعت مالي و فني شركتهاي متوسط و حتي بزرگ نرمافزاري ما خارج است، بلكه اين توسعه نميتواند در يك لابراتوار در بسته تحقق يابد، زيرا كه به يك محيط عملي جهت تبلور و ارتقا به سطح كارايي مورد نياز، احتياج است.
• اينكه از ارگانهاي بزرگ خصوصي كشور ما توقع داشته باشيم كه به تنهايي بخواهند در جو كنوني اين رسك را متقبل شده و متولي انعقاد قراردادي با يك شركت داخلي جهت توسعهي كامل يك سيستم جامع شوند، دور از انتظار است.
• اينكه ميشود در شرايطي خاص – منوط به رعايت استانداردها و اصول پايه – برخي از اجزا (ماجولها)ي يك سيستم ERP را از طريق توليد كنندگان مختلف (داخلي و يا خارجي) تهيه نمود و آنها را در كنار يكديگر و به صورت تلفيقي (Hybrid) بهكار گرفت، به نحوي كه تواما يك سيستم واحد و يكپارچه را تشكيل دهند. شايان ذكر است كه يكپارچگي مورد اشاره و نياز به سياستگذاري در اين خصوص از چند منظر قابل تعريف است؛ از جمله، امكان افزودن ماجولهاي جديد، تحت پوشش قرار دادن ديگر فرايندها و يا بخشهايي از يك فرايند، از لحاظ ماهيت و تنوع اطلاعات قابل مبادله بين ماجولها و يا فرايندهاي مختلف، و امثال آن.
پيشنهاد
مقتضي است كه سياستهايي را در پيش گيريم كه مانع از حركتهاي بيرويه و تحليل نشده دستگاههاي دولتي و يا شر كتهاي خصوصي به سمت خريداري نرمافزارهاي صرفا خارجي شود تا زمينه براي رشد دستاندركاران داخلي در اين حوزه(اعم از توليدكنندگان، مشاوران، تحليلگران و امثال آن) و ارتقاي سطح بهرهگيري از اين فناوري فراهم گردد.
به هر صورت، پيش از بحث در باره جزييات اين پيشهاد، بايد توجه داشت كه اساسا سه نوع مخاطب (مشتري) براي نسل جديد سيستمهاي ERP (ERP II) – مشتمل بر هسته مركزي ERP و سيستمهاي جانبي، همچون CRM، SCM، KM، BPM و غيره، تماما در محيطي يكپارچه – در كشور متصور است:
الف- سازمانهاي بزرگ دولتي و يا ارگانها و نهادهاي زيربنايي/محوري وابسته به دولت
ب- ارگانها/مجموعههاي دولتي كه نوع فعاليت آنها عمدتا از منظر خدماتي قابل تعريف است
ج- شركتها و مراكز بزرگ و متوسط خصوصي با ماهيتهاي كاري مختلف
بهنظر ميرسد به صلاح مملكت نيست كه گروه «الف» مجاز به عقد قرارداد خريد محصولات خارجي در اين خصوص باشند(بهرهگيري از تجارب و دانش منابع خارجي مستثني از اين غائله است). اين، در واقع، يك فرصت طلايي براي شركتهاي داخلي است كه وارد اين بازار شوند. هرچند محدوديت فوق ميتواند تا حد زيادي براي گروه «ب» نيز مصداق داشته باشد، اما بايد عنايت داشت كه نياز اين گروه عمدتا از طريق استفاده از سيستمهاي مديريت فرآيندهاي كاري (BPMS) – به عبارتي، سيستمهاي «شبه ERP» – قابل تامين خواهد بود. اينگونه سيستمها كه از موتور اجراي جريانهاي كاري (WFM) بهرمند بوده و بر پايه معماري سرويسگرا (SOA) بنا نهاده شدهاند، امكان مدلسازي، شبيهسازي، اجرا و پايش فرآيندهاي سازمان را فراهم نموده و علاوه بر مكانيزه كردن و خودكارسازي فرآيندهاي كاري، باعث ايجاد پويايي، يكپارچگي، و اتوماسيون هر چه بيشتر ميشوند.
با حفظ حق انتخاب براي گروه «ج»، لازم است كه با بهكارگيري و اعمال يكسري برنامهها و تمهيدات تشويقي و انگيزشي، آنها را ترغيب نمود كه حد اقل بخشي از نيازمنديهاي خود را از طريق منابع داخلي تامين كنند. در مجموع، بهمنظور تقويت بنيه داخلي و دستيابي به بازدهي بالا از فعاليتهاي مبتني بر كاربرد ERP در كشور (بعضا با بهرهگيري از محصولات/خدمات خارجي و داخلي به صورت تلفيقي)، اقدام در خصوص مقولههاي زير را ضروري مينمايد:
• تعيين مولفهها و شاخصهاي اساسي كه در انتخاب يك سيستم ERP كارآمد بايد مورد توجه قرار گيرند.
• استخراج نيازمنديهاي كسب و كار و ايجاد يك پايگاه اطلاعاتي جامع در اين خصوص به تفكيك حوزههاي مختلف صنعت و ايجاد زمينههاي تعامل بين متقاضيان و توليدكنندگان محصول/ عرضهكنندگان خدمات تخصصي در اين حوزه
• اقدام در خصوص قانونمندسازي، استانداردسازي، شفافسازي و رتبهبندي محصولات/خدمات تخصصي قابل ارائه و حمايت از توان داخلي موثر در اين رابطه
• تلاش در جهت توليد علم و خبرگي، و نيز سازماندهي لازم به منظور ارتقا كشور به جايگاه شايسته
• ايجاد و حمايت از مركزي تخصصي براي هدايت و سياستگذاري در قبال اين موضوع
• اقدام درخصوص راهاندازي مراكز آموزشي، تحقيقاتي و اطاقفكرهاي اثربخش به منظور توليد و تربيت معماران و كارشناسان خبره مورد نياز
• حمايت از تشكلهايي كه بهصورت تخصصي در اين زمينه به فعاليت اشتغال دارند.
• در راستاي اهداف قابل پيگيري كشور در اين خصوص، برقراري ارتباط و روابط تجاري موثر با تعدادي از تامينكنندگان خارجي محصولات قابل اتكا و مقرون به صرفه در اين زمينه و نيز شناسايي و ايجاد زمينههاي همكاري با آندسته از شركتهاي مشاورهاي/خدماتي خارجي واجد شرايط كه قادر باشند شركتهاي ما را در زمينههاي مختلف تحليلي (Analysis)، پيادهسازي (Implementation) و نيز ارزيابي (Evaluation) به نحو كارآمدي از مساعدتهاي لازم بهرهمند سازند.
* كارشناس فناوري اطلاعات. نگارنده اين مقاله كه پيشتر بهعنوان نماينده كنسرسيوم مجري پروژه «تدوين برنامه جامع راهبردي فناوري اطلاعات ايران» (تكفا 2) عمل مينمود، هماكنون مشاور مديريت شركت تحقيق و توسعه ارتباط – از جمله شركتهاي مطرح كشور در حوزه ERP – و عضو كارگروه تخصصي ERP كميته ICT جامعه اسلامي مهندسين است.
دوشنبه|ا|21|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايتنا]
[مشاهده در: www.itna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 665]
-
گوناگون
پربازدیدترینها