واضح آرشیو وب فارسی:آریا نیوز: جهان - مشروعيت رقابت در ساختار بينالمللي
جهان - مشروعيت رقابت در ساختار بينالمللي
اردشير زارعي قنواتي :جهان هميشه در حال دگرگوني و تحول، در مقاطع مختلف تاريخي چه در چارچوب دورههاي تثبيتي يا دوران گذار همواره حامل رقابت و همكاريهاي ژئوپليتيك و ژئواكونوميك بوده كه در پيامد خود اشكال نويني از چينشهاي ملي، منطقهاي و بينالمللي را موجب شده است. در هر دوره تاريخي بازيگران بزرگ متن و حاشيه در هر كدام از اين برشهاي سياسي – اجتماعي بر اساس توانايي و پتانسيلهاي بالقوه و بالفعل خود سعي داشتهاند تا محيط بازي و شطرنج سياسي را به نفع خويش رقم زده و رقيب را در وضعيت دلبخواه «كيش و مات» يا تحملانگيز «پات» قرار دهند. اين بازيگران بزرگ كه هر كدام مدعي رهبري و برخوردار از قدرت هژمونيك بر جهان و منطقه هستند در همه ابعاد زيست اجتماعي، اقتصادي، سياسي، نظامي و فرهنگي متاع خويش را بر اساس تقاضا،عرضه يا كه با تمايل به سلطه تحميل ميكنند. در اين رقابت بهترين شرايط براي آناني رقم ميخورد كه از توانايي و ارزشهاي جهانشمول و منطبق بر منافع حوزههاي تحت رقابت و چيدمان نوين بازي برخوردار و قادر به ارائه ارزشهاي مشروع و منافع متوازن در روابط دوجانبه بوده يا اينكه در چارچوب قدرت متروپلي خود بر حوزههاي پيراموني و كولونيهاي تحت نفوذ اعمال زور كنند. جهان تكقطبي كنوني در قالب شق دوم و سياست متروپلي براي اولين باز زماني توانست خود را بر نظام بينالمللي تحميل كند كه فراتر از نبود يك آلترناتيو بديل كه قبل از آن در قالب اردوگاه سوسياليسم نمود داشت، موقعيت هارمونيك و برتري در عرصه رئالپليتيك را در تمامي ابعاد كسب كرده بود. ايالات متحده از اوائل دهه 90 كه شوروي از هم فروپاشيد، اتحاديه اروپايي و ژاپن موقعيت سياسي – نظامي خود را نتوانستند همراستاي موقعيت اقتصادي در شرايط هارمونيك قرار دهند، چين زيركانه در حاشيه ژئوپليتيك بينالمللي فارغ از حساسيتهاي از نوع «جنگ سرد» اسباب بزرگي آماده ميكرد، هند و كشورهاي در حال توسعه در چنبره جهش متكي به تكنولوژي و سرمايه غرب يا سقوط ناشي از هجوم همهجانبه ساختارهاي برتر جهاني خود را درگير نموده بودند، توانست نقش هژمونيك خود را بر تحولات سه دهه اخير ديكته كند. شكلگيري جهان تكقطبي هر چند كه به واسطه عوامل پيشگفته تا حدودي يك واقعيت اجتنابناپذير بود ولي به لحاظ اصولي و ديالكتيكي، مبتني بر يك حقيقت ماندگار نبوده است. سه دهه براي تاريخ تنها يك زنگ تنفس و آنتراكت كوچك تلقي ميشود كه شايد در كتاب قطور تحولات اجتماعي تنها برگي را بتواند به خود اختصاص دهد. از هم گسستن هارمونيك ابعاد و عناصر تشكيلدهنده نظام هژمون به طور نسبي و آغازين در اين مقطع زماني كوتاه نشان ميدهد كه شكلبندي اين پازل از همان ابتدا بيش از آنچه كه بر قطعات واقعي استوار بوده باشد بر تصورات ذهني و مجازي در يك محيط در حال تحول و خلاء قدرت بديل انجام گرفته است. البته اين موضوع به اين مفهوم نيست كه آنچه آمريكاي پس از دهه نود را به عنوان قدرت بلامنازع و هژمون برتر معرفي و بر نظام نوين بينالمللي تحميل كرد زيربناي واقعي در ساختار حاكم بر اين محيط، به لحاظ برتري در عوامل و عناصر لازم در اين خصوص را، فاقد بوده است. بحث دقيقا در اينجاست كه الزام و ضرورتهاي تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي، نظامي و فرهنگي در تمامي حوزههاي تمدني و همچنين ظهور قدرتهاي جديد و تقلاي قدرتهاي قديم براي كسب فضا و عرصه رقابت جهت كسب منافع در دنياي ديجيتالي كنوني مسيري برخلاف جهان تكقطبي و يكجانبهگرايي را طي خواهد كرد كه هم اينك واشنگتن آن را نمايندگي ميكند.
به همان نسبت كه حضور آمريكا در حوزههاي نفوذ سنتي روسيه و همچنين محيط پيراموني چين به عنوان قدرت در حال ظهور يك واقعيت در نرم معمول جهان پس از جنگ سرد و رقابتهاي هژمونيك تلقي ميشود، هم اينك ورود روسيه و چين به آمريكاي لاتين و جهش روابط اين دو كشور با گروهبندي «آلبا» و بسط روابط با برزيل و آرژانتين به عنوان دو غول تازه رسته از شيشه، در قاره آمريكا، در چارچوب منطق چنين رقابتهايي، پاسخ متقابل رقباي ناراضي از چينش كنوني در محيط ژئوپليتيك ميبايست به حساب آيد. حضور اكتيو «دميتري مدودف» رئيسجمهوري روسيه و «هو جين تائو» رهبر چين در اجلاس سازمان همكاريهاي حوزه اقيانوس آرام (اپك) در ليما پايتخت پرو، و همزماني آن با سفرهاي دورهاي اين دو رهبر به كشورهاي ونزوئلا، كوبا، برزيل و اسپانيا پالسها و پيام متقابل قدرتهاي رقيب جهت اعلام درخواست رعايت حريم منافع در محيط ژئوپليتيك از سوي رقيب ميتواند تلقي شود. در جهان كنوني به خصوص پس از بروز بحران بزرگ مالي كه هم اينك ايالات متحده و اتحاديه اروپايي و همچنين تمامي دنيا را در چنبره خود با سه دهه حاكميت الگوي نوليبرال آمريكايي بر محيط بينالمللي، اسير كرده است، «يالتاي جديد» براي ترسيم نقشه راه تازهاي براي نظام بينالمللي بيش از پيش اجتنابناپذير مينمايد. از طرف ديگر تهديدات مكرر مدودف و «ولاديمير پوتين» نخستوزير روسيه مبني بر استقرار موشكهاي تاكتيكي «اسكندر» در استان كالنينگراد در مرزهاي لهستان و ليتواني به تلافي استقرار سپر دفاع موشكي آمريكا در اروپا و همچنين ورود ناو گروه روسي به رهبري ناو هواپيمابر «پطركبير» به سواحل ونزوئلا براي مانور مشترك با اين كشور در زير گوش آمريكا مرحله ديگري از چنين بازيهاي ژئوپليتيك و آزمون اراده «باراك اوباما» ساكن تازه كاخ سفيد در 20 ژانويه بايد به حساب آيد. همزماني دوران انتقال قدرت در ايالات متحده و الزام اجتنابناپذير تغييرات در محيط بينالمللي و چينشهاي ژئوپليتيك، اهميت تحركات قدرتهاي رقيب را بيشتر از قبل نمايان كرده و ظرافت اين بازي ژئوپليتيكي در راستاي پيامها و ارسال سيگنالهاي متناقض ميتواند حامل فرصت و تهديدات دوجانبه و بينالمللي باشد. از طرف ديگر با توجه به تاثير حوزههاي پيراموني و جبهه متحدان بر هژمون اصلي هم اكنون روسيه فشار رواني و ميداني بر اتحاديه اروپايي را نيز در دستور كار خود قرار داده است. تهديد به استقرار موشكهاي اسكندر در مرزهاي اروپايي و تعليق مذاكرات امنيتي و معاهدات در خصوص كاهش تسليحات متعارف بين اتحاديه اروپايي و روسيه بدون ترديد در زمره سياست ايذايي فشار بر حوزه پيراموني با هدف تاثيرگذاري بر دولت جديد باراك اوباما انجام گرفته است. اين سخن پوتين در كنفرانس بينالمللي «حقوق بشر» در سنپترزبورگ كه ميگويد: «برنده استقرار سپر موشكي آمريكا در خاك اروپا مشخص نيست ولي قطعا اروپا نخستين بازنده آن خواهد بود» در همين راستاي فشار بر محيط پيراموني با هدف تاثير بر هژمون اصلي قابل تحليل است. هر چند كه معمولا هرگز نبايد با رفتارهاي سياسي در هرم قدرت بينالمللي و تحركات ژئوپليتيك برخورد احساسي انجام گيرد ولي اين مقطع زماني خاص به لحاظ خلاء نسبي قدرت تثبيتي درون ساختاري در بزرگترين قدرت هژمونيك بينالمللي ميتواند زواياي مثبت و منفي تحولات جديد را ابعاد دو چنداني ببخشد. مشروعيت مجازي و ميداني حضور روسيه و چين در آمريكاي لاتين و ديگر حوزههاي نفوذ سنتي آمريكا در آنجا توجيهپذير خواهد بود كه هماكنون واشنگتن نيز با حضور اكتيو خود در اروپاي شرقي، آسياي ميانه، قفقاز و حوزه پيراموني چين براي خود منافع و حريم ارزشي تعريف كرده است. در چنين فضا و عرصهاي از رقابت – همكاري، تحركات قدرتهاي بزرگ و چنگ و دندان نشان دادن به رقيب، يك پلاتفرم ملي و شطرنج سياسي متعارف خواهد بود.
شنبه 9 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آریا نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]