واضح آرشیو وب فارسی:ابتکار: چگونه ديگران را ببخشيم
آيا تا به حال متوجه شده ايد كه بعضي ها فقط اعصابتان را خرد مي كنند؟ چه به خاطر بي كفايتي شان باشد، چه دروغگويي شان، چه بد دهني ها و قلدري كردنشان. خيلي ها هم هستند كه همه اين صفات را يكجا دارند! اگر غارنشين نباشيد، حتما تا حالا با چنين آدم هايي برخورد داشته ايد. حتي در خانواده خودتان هم ممكن است كسي از اين خصوصيات اخلاقي داشته باشد. اين يعني واقعا مجبوري به طريقي با آنها كنار بياييد. خوب، چطور بدون اينكه خونتان به جوش بيايد با چنين افرادي برخورد مي كنيد؟ البته لازم است كه حتما بين خودتان و اين افراد حد و مرزي ايجاد كنيد تا زياد به شما نزديك نشوند. اما حتي اگر اينكار را هم با موفقيت انجام داديد، باز هم داريد كنترل خسارت و آسيب گيري مي كنيد. اما اگر ياد بگيريد كه چطور با محبت با اين افراد سرسخت دو سوال هست كه مي توانيد بلافاصله هر ناراحتي و آزردگي را به بخشش و قضاوت را به درك تبديل كند. من آنها را سوالات دلسوزانه مي نامم. اما قبل از اينكه اين سوال ها را برايتان فاش كنم، بهتر است ببينيم چرا بعضي از افراد اين قدر پر آزار هستند. اول اينكه، اين افراد به خاطر داشتن تجربه هاي بد در زمان گذشته و تربيت آسيب زا، معمولا اعتماد به نفس پاييني دارند. به خار اينكه عشقي كه بايد را بعنوان يك كودك از اطرفيان دريافت نكرده اند، در بزرگسالي براي نشان دادن خود و جلب توجه راه هاي مخرب و آزار دهنده اي را انتخاب مي كنند. دوم اينكه، اين افراد معمولا از تاثير رفتار خود بر ديگران غافلند. از اين گذشته، آنچه كه واقعا دنبال آن هستند عشق است اما روش رفتارشان به آن منجر نمي شود. سوم اينكه، وقتي مورد قضاوت ديگران قرار مي گيرند، احساس اعتماد به نفس بسيار پاييني مي كنند و در نتيجه آزار و اذيتشان بيشتر مي شود. از آنجا كه وقتي دگيران را قضاوت مي كنيم آنها احساس ترس و تهديد بيشتري مي كند، بهترين راه براي برخورد با اين دسته از افراد اجتناب از قضاوت كردن آنهاست. وقتي احساس كنند كه شما آنها را درك كرده و قبول داريد، آرام تر مي شوند و كنار آمدن با آنها راحت تر مي شود. گفتن اين حرف ها راحت است اما اگر در زندگيتان با چنين فردي برخورد داشته باشيد مي دانيد كه بخشيدن آنها و فراموش كردن كارشان خيلي سخت است. به همين خاطر نياز به روشي است كه بلافاصله تمركز شما را از روي آن چيزي است كه اولين سوال دلسوزانه امكانش را فراهم مي كند. وقتي كسي طوري كه براي شما آزاد دهنده است رفتار مي كند، از خودتان بپرسيد، « اين فرد ممكن است چه دردي در گذشته تجربه كرده باشد كه باعث شده الان اينطور رفتار كند؟ بعد از اينكه اين سوال را از خودتان پرسيديد، سعي كنيد پاسخ آن را در ذهنتان مجسم كنيد. آيا در بچگي كسي او را دوست نداشته؟ آيا والدين يا معلم هايش با او بدرفتاري كرده اند؟ احتمالا همه از او انتقاد كرده و او را پس مي زده اند و نتيجه آن دردي شده است كه شما مي بينيد. وقتي دگيران را كودكاني كوچك و بيچاره تصور كنيد، مطمئنا كمي برايشان دلسوزي خواهيد كرد. وقتي دلتان را باز كرده واجازه مي دهيد كمي دلسوزي و شفقت وارد آن شود، ناراحتيتان از بين مي رود. با ديدن و احساس كردن درد آن فرد، ديگر نخواهيد توانست از دست او عصباني شويد. دومين راه براي بخشيدن افراد و احساس دلسوزي براي آنها اين است كه رفتار آنها را چيزي مثل رفتار خودتان ببينيد. ما معمولا بيشترين رنجش را از كساني داريم كه رفتار آزاد دهنده اي شبيه به رفتارهاي خود ما دارند رفتاري كه سعي داريم از خودمان پنهانش كنيم. مثلا، من خودم عادت داتشتم كه از دست همخوانه ام كه خيلي در آشپزخانه سر و صدا مي كرد عصباني شوم. فكر مي كردم كه خيلي آدم بي ملاحظه اي است. يك روز به خاطر محكم بستن در كابينت ها و سر و صداي ظرف و ظروف كه ايجاد كرده بود با او دعوا كردم. او در پاسخ سر من داد كشيد كه، ببين كي داره اين حرفو ميزنه، خودت كه هميشه صداي ضبطو مي بري بالا يا با اون گيتارت و صداي گوشخراشتان روي اعصاب من هستي. در واقع حق با او بود. من چون نمي خواستم باور كنم كه در حق ديگران بي ملاحظگي مي كنم، هر حرفي كه مي توانسم را به او حواله داده بودم. وقتي بدانيد كه خودتان هم گاهي كاري شبيه به آن فرد آزار رسان انجام مي دهيدف مطمئنا بيشتر درك كرده و او را راحت تر خواهيد بخشيد. پس سوال دلسوزانه دوم اين است كه كار اين آدم چقدر شبيه به رفتار خود من است؟ هر چه رفتار خودتان را دقيق تر بررسي كنيد مطمئنا راحت تر مي توانيد از رفتار آزار دهنده آن فرد چشم پوشي كنيد. بعضي از افراد نگران اين هستند كه با دلسوزي و مهرباني در برابر اينگونه افراد باعث شوند كه آن فرد سوارشان شود. اينطور نيست. با اين روش شما فقط از ديدگاني روشن تر و بازتر به مسئله نگاه مي كنيد. وقتي يكي از اين سوالات را از خود بپرسيد، بهتر خواهيد توانست موقعيت آن فرد آزار رسان را درك كنيد. و به جاي اين كه آتش آن را تندتر كنيد، روند التيام آن را سرعت مي بخشيد. از همه اين حرف ها گذشته، همه ما آدم ها خيلي شبيه به هم هستيم. همه ما حالات بدي را تجربه كرده ايم و همه ما با خيلي ها بدرفتاري كرده ايم. وقتي در چنين وضعيتي باشيم، فقط از طريق درك و محبت اطرافيان است كه مي توانيم از آن حالت بيرون بياييم. سوالات دلسوزانه روش بسيار خوبي است. اين سوالات مي تواند سريعا قضاوت هاي شما را به بخشش و پذيرش تبديل كند. و به خاطر همين قدرت اين سوالات است كه ذهنتان ممكن است در برابر آن مقاومت كند. به جاي اين كه از اين سوالها در برابر كساني كه خشمگينتان مي كنند استفاده كنيد، سعي كنيد اول در برابر كساني كه از نظر ذهني آزارتان مي دهند از آنها استفاده كنيد. وقتي ديديد كه اين روش در برابر اين افراد تقريبا جواب مي دهد، مي توانيد آنها را در برابر كساني كه واقعا باعث ناراحتي و عصبانيتتان مي شوند هم امتحان كنيد. وقتي در تبديل آزار به محبت مهارت پيدا كرديد، آن وقت است كه مي توانيد قلب خود و ديگران را التيام بخشيد.
جمعه 24 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابتکار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 203]