تبلیغات
تبلیغات متنی
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راهاندازی کسبوکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وبسایت
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیرهای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
از بلیط تا تماشا؛ همه چیز درباره جشنواره فجر 1403
دلایل ممنوعیت استفاده از ظروف گیاهی در برخی کشورها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1860555410
![archive](https://vazeh.com/images/2archive.jpg)
![نمایش مجدد: در گفت وگو با گلشن اسماعيل قربانى نژاد به بهانه برپايى نمايشگاه نقاشىهنر حرفهاى ايرانى را به غرب صادر مى كند refresh](https://vazeh.com/images/refresh.gif)
در گفت وگو با گلشن اسماعيل قربانى نژاد به بهانه برپايى نمايشگاه نقاشىهنر حرفهاى ايرانى را به غرب صادر مى كند
واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: در گفت وگو با گلشن اسماعيل قربانى نژاد به بهانه برپايى نمايشگاه نقاشىهنر حرفهاى ايرانى را به غرب صادر مى كند
صنم مودى - يك روز مانده بود هفته گذشته به پايان برسد. خبردار شديم كه در گالرى اويسى نمايشگاهى از كارهاى يك نقاش شيرازى برگزار شده است. نخست قرار بود برويم و گزارشى كوتاه از نمايشگاه تهيه كنيم و بسنده كنيم به همين كه نقاش از برگزارى اين نمايشگاه چه هدفى را دنبال مىكرده و چرا به تهران آمده است. اما ديدارمان و صحبتها گزارش را به گفتوگويى نسبتا بلند تبديل كرد.
نقاش ميهمان گالرى اويسى همان كسى است كه درباره كودكىاشچنين نوشته در بلاگى كه با نام قاب بى تصوير به راه انداخته است: « چندين وچند سال پيش تا به خود آمدم مرا گلشن صدا زدند واين خود براى يك پسر ميراثى بود عجيب! خدايشان بيامرزد كه چه كردند. هرچند كه در آن زمان در اين شهر شكوفه خيز ماشين اندك بود اما زبان من براى گفتن اسماعيل قربانى نژاد خود يدك كشى بود قابل ترحم. كوچه پس كوچههاى محله ما هفت پيچ داشت اما خدا مىداند كه صد پيچ بود ودبستان صدرا عجيب تر از همه اين مقال. در آن زمان هنوز به لايه ازن فشار وارد نشده بود و زمستانها بسيار سرد بودند و آن كوچه هفت پيچ به جاى آسفالت قلوه سنگى بود و هيچ چاله چوله اى نداشت. ديوارها آجرهاى كريستال فرانسوى نداشتند از خشت وگل بودند و عصرهاى تابستان چه صفايى داشت.بوى گل مرطوب كه بر شانههاى نسيم موج سوارى مىكردو گلهاى شقايق وحشى را كه در پشت بامهاى كاهگلى روييده بودند نوازش مىداد. در آن كوچه همسايهها اهل شعر بودند وفلسفه و خانه ما پر بود از درختان سر به فلك كشيده با حوضى گرد و چندين ماهى و يك درخت سيب ترش؛ بهار نارنج با چاي. سجاده پدر بزرگ با چند گل برگ گل محمدي؛انگشتر عقيق؛تسبيح فيروزه اي»
ديدارمان با گلشن اسماعيل قربانى نژاد به آنجا انجاميد كه او از سبك آبستره گفت و سبك كارهايش آبستره نام ندارد و اينكه او انتزاع را از شيشههاى رنگى پنجرههاى چوبى خانه پدر بزرگش آموخته است. همان پدر بزرگ با چند گل برگ گل محمدى و انگشتر عقيق و تسبيح فيروزهاي. و از همان كوچههايى كه كودكىاش را در آنها جا گذاشته است يا نه گم كرده و به اينجا رسيده.
قربانى نژاد به جد معتقد است كه آبستره ريشه در ايران زمين دارد و يك هنر شرقى و ايرانى است. او معتقد است « زبان هنر داراى الفبايى است. مانند الفباى زبان فارسى يا هر زبان ديگري. اين الفبا را بايد آموخت كه اين آموختن احتياج به عقل دارد. با اين الفبا بايد كلمه و جمله ساخت. درباره آن تفكر كرد. نقاشي، رمان يا شعرى را آفريد كه در كل آن اثر هنرى هدفى را دنبال مىكند و مقصد و مقصودى دارد. در اين پروسه توليد اثر عقل جايگاه ويژهاى دارد»
آنچه در پى مىآيد حاصل گفت و گويى است كه با مرد سبزه رو و زاييده شيراز انجام شده است. او به سال يك هزارو 341 به دنيا آمده و فارغ التحصيل رشته نقاشى است.
از برگزارى اين نمايشگاه چه هدفى را دنبال مىكرديد و چرا به رغم آنكه ساكن شيراز هستيد آثارتان را براى نمايش به تهران آوردهايد. البته تا آنجا كه من مىدانم پيش از اين هم شما در تهران نمايشگاه برگزار كردهايد.
هدفم از برگزارى نمايشگاه در اين نگارخانه تعامل فكرى و عملى با ديگر هنرمندان و هنردوستان پايتخت نشين بود كه با كمال خرسندى بايد بگويم به اين مهم دست يافتم.
چه مدت زمان براى خلق اين مجموعه صرف كردهايد؟
اين مجموعه نتيجه هفت ماه كار است.
تعبير شما از عقلانيت در كار هنرى چيست؟ و آيا اعتقادى به همراهى عقل و احساس در كار هنرى داريد.
چندين سال قبل كه دانشجو بودم يكى از استادانم سر كلاس مىگفت هنر فقط احساس است. از او پرسيدم پس جايگاه عقل در هنر چه مىتواند باشد. او با عصبانيت گفت عقل هيچ جايگاهى ندارد. پرسيدم آيا در غزليات حافظ عقل مشاهده نمىشود؟ و اگر عقل را كنار بگذاريم تفاوت انسان و حيوان چيست؟
اين بحث به درازا كشيد. اما به نظر من عقل و احساس و آزادى مانند 3 ضلع يك مثلث است كه مىتواند يك اثر هنرى را شكل دهد و هر اثر هنرى اگر اين سير را طى نكند نمىتوان از لفظ اثر هنرى براى آن استفاده كرد. عقل تنها ابزارى است كه انسان را اشرف مخلوقات ساخته است و احساس با ابزار عقل مىتواند در حد مقام انسانى باشد و احساسى كه در آن عقل لحاظ نشده باشد به ارابه اى مىماند كه كنترل نمىشود و هر لحظه مىتواند خطر آفرين باشد.
يعنى شما وقتى كار مىكنيد مدام به اين فكر مىكنيد كه اثرتان وجوه عقلانى داشته باشد و از چه چيزى بايد دورى كنيد تا احساستان بر عقلتان غلبه نكند؟
ببينيد من اصول منطقى و عقلانى را بعد از ساليان سال مطالعه، تحقيق و تفحص طى كردم و آن را به ضمير ناخودآگاهم سپردم. امروز ديگر وقتى كار مىكنم خودم را آزاد مىگذارم و سريع آن احساس سركش اما مهار شده در عقل را با رنگ به تصوير مىكشم.
به نظر شما لحاظ كردن عقلانيت در كار چه برترى خاصى به اثر هنرى مىدهد؟
اصولا زبان هنر داراى الفبايى است. مانند الفباى زبان فارسى يا هر زبان ديگري. اين الفبا را بايد آموخت كه اين آموختن احتياج به عقل دارد. با اين الفبا بايد كلمه و جمله ساخت. درباره آن تفكر كرد. نقاشي، رمان يا شعرى را آفريد كه در كل آن اثر هنرى هدفى را دنبال مىكند و مقصد و مقصودى دارد. در اين پروسه توليد اثر عقل جايگاه ويژهاى دارد و ركن اوليه و اصلى خلق يك اثر هنرى است. كدام هنرمندى را مىتوان يافت كه هيچگونه استفادهاى از عقل نكرده باشد. عقل و تفكر ريشه يك كار هنرى است كه خالق اصلى آن را فقط به انسان عطا كرده است و به همين دليل در بين تمام موجودات، انسان اشرف مخلوقات است و انسانها مىتوانند هنرى را بيافرينند.
و اگر قرار باشد هنرمندى خود را صرف درگير عقلانيت كند؟
محصول خردگرايى آن هم به صورت مجرد فقط مىتواند علم باشد نه هنر و تفاوت است بين علم و هنر كه از آن جمله مىتوان گفت علم براى همه يكسان، قابل فهم است. اما در هنر درك اشخاص نسبت بدان متفاوت است. علم مقيد است و هنر آزاد. علم تابع زمان و مكان است اما هنر درباره امور جزيى و اختصاصى است و علم روشن است و هنر مبهم. بنابراين عقل به تنهايى نمىتواند هنر را به وجود آورد. اما فلسفه، علم و رياضيات را چرا. بايد متذكر شوم كه خردگرايى و تكيه بر عقل به تنهايى نوع نگرش يونان باستان است و بعد پايه اى شد براى رنسانس اروپا. اما در اواخر قرن 18 و اوايل 19 سبك رومانتى سيزم روى كار آمد كه احساس را اصل هنر مىدانست.
در كارهايتان استفاده از خطوط و بويژه خطوط عمودى به شكل مشخصى صورت گرفته است. يعنى در بيشتر كارهايتان خطوط عمودى نگاه را با خود مىكشد و استفاده از رنگها هم به شكلى خاص انجام شده منظورم تركيب رنگها و چگونگى انتخاب آنهاست. به نظر مىرسد در همه اينها يك جور وسواس يا نه بهتر بگويم همان علتى كه برخاسته از عقلانيت است نهفته است و كارها به بيننده چنين القا مىكند كه نقاش براى هريك از اين خطوط به دنبال رسيدن به هدفى بوده است.
خط و رنگ دو عنصر است كه هريك جايگاه خاصى دارد. خطوط عمودى موجود در نقاشىهايم كاربرد همان خط ثلث را دارد. كاربرد خط ثلث در كتبيهها و گلدستهها به خاطر طول قامت كشيده است كه سر را به طرف بالا مىكشاند. خط عمودى نمادى است از زندگى و استواري. در جامعه امروز ما كه افسردگى زياد شده استفاده از هنر مىتواند به مردم كمك كند تا از دام اين گونه مشكلات برهند. من از خطوط عمودى كه نمادى از همان زندگى است در جهت هدف اصلى خودم وام گرفتهام.
رنگهاى آبى موجود نيز نمادى است از آسمان و ملكوت. آبى رنگى است آرامش دهنده و مقدس. ما هر روز در اطرافمان شاهد آن هستيم كه از نظر زيبايى شناسى قوسهاى منحنى با رنگ آبى آن تقدس و معنويت را به ارمغان مىآورد.
عنصر حجم از نظر شما در سبك آبستره چه جايگاهى دارد؟
در سبك كارهاى من عنصر حجم هيچ جايگاهى ندارد. چون هميشه سعى كرده ام از فيزيك كوانتوم استفاده كنم و عنصر سه بعدى نام برده شده در كارهايى كه از فيزيك نيوتن استفاده شده است كاربرد دارد مانند هنرهايى كه در دوره رنسانس اروپا به وجود آمده است و اصولا حجم پردازى يعنى مادى كردن اثر كه از همان جهان بينى رنسانس يعنى اومانيسم به وجود آمده است و گاه با سايه روشن و يا استفاده از پرسپكتيو رخ مىنمايد.
سبك كار شما همان آبستره است كه امروزه بسيارى از نقاشان ايران به سوى آن مىروند و اين سبك را دستمايه كارشان قرار مىدهند تا براساس اصول و چارچوب تعيين شده در اين سبك حرفهايشان را بگويند. شما هم يكى از اين نقاشان هستيد. اما در پاسخ پرسش قبل گفتيد در سبك كارهاى من از واژه آبستره استفاده نكنيد.
چون كارهايى كه من در اين مجموعه ارائه كرده ام با سبك آبستره اى كه امروز مورد نظر است تفاوت دارد. هرچند آبستره توسط واسيلى كاندينسكى در سال 1910 ميلادى به وجود آمده و در تمام كتب تاريخ هنر هم ثبت شده است اما كارهاى من با آن واكنشهاى عصبى كه بسيارى از استادان در تعريف از اين سبك آوردهاند و آن را محصول هنر جامعه مدرن امروزى مىدانند تفاوت دارد. من انتزاع را از شيشههاى رنگى خانه پدربزرگم كه بر ارسى چوبى نقش انداخته بود، يافتم. انتزاع را در رنگهاى يك قالي، گبه و گليم دريافتم. انتزاع را از كاشىهاى لعابى سقاخانههاى كوچههايى درك كردم كه كودكىام را در آن گم كردهام. به عقيده من هنر انتزاعى صد درصد شرقى و ايرانى است.
انگيزه شما از به كاربردن نمادهاى ايرانى در آثارتان چيست؟
هدف اصلى من از استفاده از نمادهاى ايرانى اين است كه بگويم چرا بعضى از دوستان جوان و هنر دوست، هنر غرب را ملاك سنجش و ارزش زيبايى آثار خود مىدانند. اگر آنها كمىتحقيق كنند متوجه مىشوند كه بسيارى از ايسمهاى بوجود آمده در غرب ريشه در هنر شرق دارد به عنوان يك نمونه كوچك سبك فوويسم. آيا اين سبك برگرفته از همان فرشهاى ايرانى نيست. در كل هدفم آن بود كه كمىقبل از نقاشى به معناس لغوى لفظ هنر بپردازيم كه به معناى انسان كامل و تزكيه يافته است.
شما گفتيد انتزاع را از شيشههاى رنگى خانه پدر بزرگم آموختم و... و معتقديد كه اين هنر شرقى و ايرانى است. به نظر شما اين حرف برخاسته از يك نگاه متعصبانه نيست.
همانگونه كه بعضى از جوانان در بوتيكها دنبال لباس خارجى هستند بسيارى از هنرمندان و هنرشناسان هم دنبال هنرهاى خارجى مىگرديم تا شايد برايمان تشخص هنرى بياورد. اما قابل ذكر است كه هم آن لباسها و هم بسيارى از ايسمهاى بوجود آمده در غرب ريشهاى داخلى يعنى ايرانى دارد. همانگونه كه قبلا هم متذكر شدم مانند ماتيس كه هنرمند بزرگ سبك فوويسم است. اين هنرمند بعد از اينكه از نمايشگاه هنر اسلامىديدن كرد و بر اساس تاثيرى كه از اين نمايشگاه گرفته بود خطاب به دوست خود (گرترور – اشتاين) اينگونه نوشت «شرق ما را نجات داد» بله ماتيس به هنر مشرق زمين و نقاشى سنتى ايران بسيار علاقه داشت و در آثارش سادگى در فرم، استفاده از خطوط ريتميك و نقوش اسپيرال (حلزوني) را لحاظ مىكرد. او از المانهايى استفاده مىكرد كه همه و همه رنگ و بوى ايرانى دارد. حالا چرا ما دوست داريم اين نكته مطرح نشود كه ريشه اين سبك اروپايى اسلامىو ايرانى است.
اما در مورد هنر انتزاعي، شيشههاى رنگى بكار رفته شده در پنجرههاى چوبى كه در معمارى اُرسى ناميده مىشود از نظر من انتزاعى است و شايد تعجب كنيد. كارهاى موندريان با آن قلم گيرىهاى منظم و تيره خيلى شبيه پنجرههاى خانه پدربزرگ من است. خودتان مىتوانيد آثار اين هنرمند هلندى را مشاهده كنيد و باور داشته باشيد سخنى را كه گفتهام برخاسته از يك نگاه به قول شما متعصبانه است.
فرض مىكنيم اين گفته شما درست است اما واقعيت اين است كه شما با وارد كردن المانهاى ايرانى به سبك آبستره تلاش كرده ايد از يك سبك غربى براى بيان حرفهاى ايرانى استفاده كنيد. چرا به جاى اين كار به سراغ يكى از سبكهاى ايرانى مانند مينياتور نرفته ايد. ما سبكهايى در نقاشى داريم كه ريشههاى عميقى در فرهنگ ايرانى دارد و برخاسته از باورهاى چند هزار ساله مردم اين مرز و بوم است. البته منظورم اين نيست كه يك نقاش ايرانى نبايد از سبكهاى غربى و اروپايى بهره بگيرد بلكه منظورم اين است كه اگر قرار است تلاش كنيم يك سبك اروپايى را ايرانى كنيم – آنهم در شرايطى كه بخواهيم در كل آن سبك را به خودمان نسبت دهيم- بهتر آن نيست كه از داشتههاى خودمان استفاده كنيم.
از شما خواهش مىكنم براى نقاشى ايرانى از واژه فرانسوى (Miniature) استفاده نكنيد. در واژه نامه هنرهاى تجسمى مينياتور را اينگونه تعريف كرده اند؛ تصوير ريز نقش اروپايى كه اصالتا تصويرى به حداقل رنگآميزى است و در اوايل قرون وسطا معمول بود. به نظر شما اين واژه مىتواند بيانگر آثار بسيار ارزنده هنرمندان سنتى ايران باشد. فكر نمى كنيد هدف از اينگونه نامگذارىها كم رنگ كردن هنر اين مرز و بوم باشد و با قصد و منظور انجام گرفته است.
البته از سال 72 به اين سو و بر اساس خواست هنرمندان واژه ديگرى به جاى مينياتور وارد فرهنگ هنرهاى تجسمىشد. اين واژه همان نگارگرى است كه امروز ديگر رايج شده است. اينكه در گذشته استفاده از كلمه مينياتور با چه قصد و منظورى انجام شده است بحث ديگرى است امروز واژه جايگزينى براى اين كلمه داريم. و استادان اين شاخه از هنر نقاشى را با نام نگارگر مىشناسيم. و مىشناسند. شايد من بايد به جاى مينياتور از همان نگارگرى استفاده مىكردم. برگرديم سر صحبت خودمان.
در اين نمايشگاه من از دو نوع كارهايم استفاده كردهام. بعضى از آنها سبك نقاشى حركتى يا همان اكشن است با جنب و جوش و انرژى كاذب كه ضربان قلب را افزايش مىدهد. اما كارهاى اصلى من ايرانى و با تفكر و اعتقادات دينى است كه آرامش مىدهد. حال اگر دوباره از اين زاويه نگاه كنيد خودتان متوجه مىشويد آنهايى كه آرامش و روحانيت را القا مىكنند ايرانى هستند و آنهايى كه ترس و اضطراب را به شما تحميل مىكنند رنگ و بوى غربى دارد و من بيننده را آزاد گذاشته ام و هدف نهايى ام از ارائه اين آثار اين بود كه بگويم مىشود با فرهنگ و سنت چيزهاى جديد (مدرن) را گفت. اصولا من كار مدرن با ريشه را دوست دارم.
آيا بهتر نيست با پذيرش اينكه آبستره يك سبك غربى است و ما با استفاده از آن حرفهاى خودمان را مىزنيم بپذيريم كه هنر به واسطه امكان جهانى شدن مىتواند راهى براى صدور حرفهاى ايرانى به دنياى غرب باشد.
هر كسى در اين جامعه حق دارد عقيده اش را بگويد و من هم گفتم. در نمايشگاه قبلى ام در كشور تركمنستان اين ديالوگها بين من و سفير كشور فرانسه پيش آمد. البته آن زمان فكر مىكردم ايشان حرفهاى مرا پذيرفته است. اما بااين مصاحبه و نوع سوالات، شما مرا دچار ترديد كرديد. با اينكه هم زبان من هستيد دوباره برگشتيد سر حرف اول كه هنر انتزاعى غربى است.
بگذريم. بله با هنر مىتوانيم حرفهاى ايرانى را به دنياى غرب صادر كنيم. جهان امروز جهان ارتباطات ناعادلانه است. آنها با هنر و تكنولوژى به جنگ ما آمده اند و هزار و اندى كانال و شبكه در اختيار جوانان ما گذاشته اند. در صورتى كه استفاده از بعضى شبكهها در كشور خودشان ممنوع است. فراموش نكنيم كه لشكر حق اندك است و باطل بسيار. باور داشته باشيم كه دنياى غرب اعتقاد و سنت و فرهنگ ما را نشانه رفته است. آنها آنقدر شلوغ مىكنند كه هيچ روزنه اى براى صدور حرفهاى ما به دنياى غرب وجود نداشته باشد و ما بايد هشيار و آگاه باشيم.
دوشنبه 20 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات نو]
[مشاهده در: www.hayateno.ws]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 181]
-
گوناگون
پربازدیدترینها