تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نماز دژ محكم خداوند رحمان و وسيله راندن شيطان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845681778




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چه راههاي براي افزايش اعتماد به نفس پيشنهاد ميديد (در مقابل مشكلات مقاوم باشيم) : روانشناسی و مشاوره


واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: روزنامه همشهری دوشنبه 30 اردیبهشت


به خود اعتماد كنيم
------------------------

آيا تا به حال آرزو كرده‌ايد كه اي كاش اعتماد به نفس و خودباوري بيشتري داشتم؟

آيا منتظريد كارهاي خاص، مشخص و از قبل تعيين شده‌اي را در زندگي خود به انجام برسانيد تا بعد از آن احساس اعتماد به نفس و خودباوري كنيد؟آيا به هيچ كاري دست نمي‌زنيد يا با بي‌علاقگي و بي‌ميلي كارهايتان را انجام مي‌دهيد، به اين اميد كه روزي اعتماد به نفس و خودباوري به طرزي معجزه‌آسا به سراغتان بيايد؟

اغلب ما فكر مي‌كنيم كه اعتماد به نفس يعني اينكه به توانايي‌هاي خود اعتماد و ايمان داشته باشيم اما با اين نوع نگرش، شما زماني احساس اعتماد به نفس مي‌كنيد كه كاري را بدون ايراد و هيچ عيب و نقصي انجام دهيد؛ حال آنكه اعتماد به نفس واقعي آن است كه روي آگاهي و توانايي‌هاي ما نيز تاثير بگذارد.در واقع اعتماد به نفس واقعي ارتباطي با آنچه در زندگي بيروني اتفاق مي‌افتد، ندارد بلكه نتيجه باور قلبي و دروني شماست به توانايي‌ها و قابليت‌هايتان؛ حتي اگر از پس كاري برنياييد و شكست بخوريد.

اعتماد به نفس تفاوت بين احساس ترسي است كه شما از انجام كاري داريد، اما به‌رغم آگاهي از اين ترس به انجام آن اقدام مي‌كنيد.ادراكي كه از خودتان داريد، تاثير بسيار زياد و شگفت‌ انگيزي بربرداشت ديگران نسبت به شما دارد.
تعبير شما از خودتان يك واقعيت است؛ هر چه اعتماد به نفس بيشتري داشته باشيد، احتمال موفقيت شما نيز بيشتر خواهد شد.اگر چه عوامل زيادي در ميزان اعتماد به نفس شما موثر است- كه خارج از كنترل‌تان است- چيزهايي هم وجود دارد كه شما مي‌توانيد با آگاهي از آنها، پايه‌هاي اعتماد به نفس خود را بنا كنيد.به وسيله اين راهكار شما مي‌توانيد تاثير ذهني‌اي را كه براي دستيابي به اين پتانسيل نياز داريد، به دست آوريد.

خوب لباس بپوشيد: اگر چه نوع لباس انسان براي او شخصيت نمي‌آورد و انسانيت آدم‌ها به نوع پوشش آنها نيست اما نوع پوشش انسان در چگونگي احساس او نسبت به خودش موثر است. هيچ‌كس نمي‌تواند بيش از آنچه از ظاهر شما مي‌بيند از شما شناخت و آگاهي داشته باشد.
هنگامي كه ظاهر شما خوب به نظر نمي‌رسد، طرز تلقي شما را نسبت به خودتان تغيير مي‌دهد و باعث مي‌شود همين تاثير را بر ديگران نيز بگذاريد.با مراقبت و رسيدگي به وضع ظاهرتان از اين مزيت خود بهره‌مند شويد.
در بيشتر موارد، توجه به ظاهر مثل حمام كردن، اصلاح كردن مرتب و منظم و پوشيدن لباس‌هاي تميز و مناسب مي‌تواند پيشرفت قابل ملاحظه‌اي را برايتان به ارمغان بياورد.اين بدان معنا نيست كه شما لزوما بايد بهاي بالايي را براي خريد لباس بپردازيد.
طبق يك اصل مهم، بهتر است به جاي خريدن تعداد زيادي لباس‌هاي ارزان، نصف آن تعداد را انتخاب و با كيفيت بهتر و بالاتري آنها را خريداري كنيد.
در طولاني مدت خرج شما كاهش خواهد يافت زيرا لباس‌هاي گرانقيمت كمتر از شكل خارج شده و كهنه مي‌شوند و شما به راحتي مي‌توانيد مدت زمان بيشتري از آنها استفاده كنيد. خريد كمتر همچنين به كمتر شلوغ شدن كمد لباس‌هايتان نيز كمك مي‌كند.

تند برويد: يكي از آسان‌ترين روش‌هاي گفتن اينكه يك شخص چه احساسي نسبت به خودش دارد، امتحان راه رفتن اوست. آيا آهسته راه مي‌رود؟ راه رفتن او ناشي از خستگي است و آيا با زحمت و پردردسر به نظر مي‌رسد يا پرانرژي و با عزم و اراده است؟ افرادي كه اعتماد به نفس بالايي دارند، تند راه مي‌روند؛ آنها هدف مشخصي را در نظر دارند كه به سوي آن گام برمي‌دارند؛ قرار ملاقات و كار مهمي براي انجام دادن دارند. حتي اگر شما براي رسيدن به مقصد خود عجله نداريد، مي‌توانيد اعتماد به نفس خود را با برداشتن گام‌هايي با عزم و اراده نشان دهيد؛ 25 درصد تندتر راه رفتن باعث مي‌شود شما مهمتر به نظر برسيد.

قرار گرفتن در حالتي خوب و راحت:‌راه رفتن هر شخص براي خود داستاني به همراه دارد؛ افرادي كه شانه‌هاي افتاده‌اي دارند و بي‌حال حركت مي‌كنند، افرادي هستند كه فاقد اعتماد به نفس هستند. آنها نسبت به كاري كه انجام مي‌دهند علاقه‌مند و پرشور و شوق نيستند و از نظر ديگران نيز مهم به نظر نمي‌رسند.
به وسيله تمرين كردن قرار گرفتن در حالت و وضعيت خوب، شما خود به خود از احساس اعتماد به نفس بيشتري برخوردار خواهيد شد؛ به طور مستقيم و ثابت بايستيد، سرتان را بالا نگه داريد و با چشمانتان با ديگران ارتباط برقرار كنيد.بدين گونه، شما تاثير مثبتي بر ديگران مي‌گذاريد و خودتان نيز متعاقبا احساس هوشياري و قدرت و اختيار بيشتري داريد.
تبليغ شخص: يكي از بهترين راه‌هاي ساختن اعتماد به نفس گوش دادن به سخنان الهام‌بخش و انگيزه‌دهنده است. متاسفانه فرصت گوشت دادن به حرف‌هاي يك سخنران بزرگ بسيار محدود و كم است. شما مي‌توانيد آن را با يك تبليغ ساده جبران كنيد؛ 30 تا 60 ثانيه از يك گفتار انرژي‌بخش، نكات برجسته و اهداف خود را بنويسيد. سپس جلوي آينه بايستيد و هر چه را كه مي‌دانيد به افزايش اعتماد به نفس شما كمك مي‌كند، با صداي بلند براي خود تكرار كنيد.

سپاسگزاري و قدرداني: وقتي شما بر چيزي كه مي‌خواهيد بيش از اندازه تمركز كنيد، ذهن شما دلايلي براي نداشتن آن خلق مي‌كند. اين باعث مي‌شود كه ذهن شما هوشيارتر شود. بهترين راه، تمركز هميشگي بر حق‌شناسي و سپاسگزاري است. در طول روز وقتي را اختصاص دهيد كه ذهن خود را از كساني كه شايسته سپاسگزاري هستند، قدرداني به عمل آوريد. موفقيت‌هاي گذشته را به ياد آوريد؛ مانند مهارت‌هاي خاص و ويژه، روابط عاشقانه و لحظات مثبت. شما تعجب خواهيد كرد كه چطور اين قدرشناسي بيشتر، باعث مي‌شود كه در راه موفقيت گام برداريد.

تعريف كردن از ديگران: هنگامي كه ما درباره خودمان احساس منفي داشته باشيم، اغلب نسبت به ديگران نيز احساساتي بي‌پايه و اساس، ناشي از توهين و بي‌احترامي داريم. اين چرخه معيوب را بشكنيد. عادت كنيد از ديگران تعريف و تمجيد كنيد و بگذاريد كه اين عادت در شما نهادينه شود.از بدگويي و توهين پشت‌سر ديگران خودداري كرده و سعي كنيد از اطرافيانتان تعريف و تمجيد كنيد؛ بدين ترتيب احساس خوبي خواهيد داشت و پايه‌هاي اعتماد به نفس خود را پي‌ريزي خواهيد كرد. با جست‌وجوي بهترين‌ها در وجود ديگران، شما مستقيما بهترين‌ها را در وجود خود نيز كشف خواهيد كرد.

در رديف جلو بنشينيد: در مدرسه، محل كار و محافل عمومي در گوشه و كنار دنيا، مردم هميشه تلاش مي‌كنند كه رديفي را در انتهاي اتاق براي نشستن انتخاب كنند.
بيشتر مردم ترجيح مي‌دهند در رديف‌هاي عقبي بنشينند زيرا آنها از اينكه مورد توجه واقع شوند، هراس دارند. اين واكنش ناشي از عدم اعتماد به نفس است.با اين تصميم كه بعد از اين رديف‌هاي جلويي را براي نشستن انتخاب كنيد، شما مي‌توانيد با غلبه براين ترس‌هاي نامعقول، اعتماد به نفس خود را بالا ببريد.همچنين شما به عنوان افرادي مهم كه رديف‌هاي جلو را انتخاب كرده‌ايد بيشتر مورد توجه و گفت‌وگو قرار خواهيد گرفت.

بلند صحبت كنيد: بسياري از مردم در طول بحث‌هاي گروهي هرگز بلندصحبت نمي‌كنند زيرا مي‌ترسند ديگران فكر كنند آنها چه حرف‌هاي بي‌ارزشي مي‌زنند.اين ترس در واقع به حق و سزاوار نيست. به طور كلي مردم همان تصويري را كه ما از خود داريم، مي‌پذيرند و مبناي رفتار بيشتر آنها نيز با ما دقيقا براساس همان ترس‌هاي ما خواهد بود

ترجمه - يكتا فراهاني:
منبع: pickthebrain.com

http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=54879

سلام شبنم جان مطلب خيلي جالبي بود دستت درد نكنه خيلي استفاده كردم

نرگس جون سلام گلم

قابلی نداشت ... از اظهار لطفت ممنون ....
راستی اون تصویر بستنی هات حرف نداشت ... دست گلت درد نکنه .. وای.... با دیدنشون یک کیلو رفت رو وزنم ...

شبنم جان سلام
مطلبتون خیلی جالب بود اگر براتون مقدور است ممکنه کل تعارفاتی را که در برخوردهای مختلف پیش میاد را بنویسید.
ممنون

سلام افسون جون

ممنون
من منظورت رو از کل تعارفات متوجه نشدم .. میشه توضیخ بدی ؟

سلام مجدد
شبنم جون ببخشید باعث زحمتتون میشم ولی من همیشه تو این تعارفات مشکل دارم
مثلا:
کسی شما را مدتی هست که ندیده ,سوال می کنه چقدر کم پیدائی؟جواب هائی که داده میشن چی هستند؟
تعارفات در مهمانی ها موقع ورود و خروج از مهمانی .
تعارفات موقعی که خود شخص صاحبخانه است .
جملاتی را که در مراسم سوگواری به طرف عزادار گفته می شود جملاتی را که عزادار به دیگران می گه .
تعارفاتی که با همسایه ها رد و بدل میشن.
و ...
ممنون

سلام افسون جان

راستش سوال تو منو یاد دو تا خاطره انداخت . اول اینها رو بگم و بعد جوابتو بدم !

سالها پیش وقتی که به شیراز رفته بودیم و تازه با یکی دوتا از همسایه ها سلام و علیک داشتم .... طبعا خیلی باهم صمیمی نبودیم ... یکروز داشتم میرفتم خرید وکمی هم عجله داشتم .... همسایه ما خانم جوانی بود و از من چندین سال بزرگتر بود ..... پس از سلام و احوالپرسی وقتی دید که من دستپاچه ام ...
با لحنی سوالی گفت : فرصت ..؟ .!!!
منکه اصلا متوجه منظور دقیقش نشده بودم به خیالم میگه که : فرصت بده ..... کمی صبر کن و یه چیزهایی تو این مایه ...!!! گفتم : نه.....نمیشه .... آخه عصر میهمون دارم باید برم خرید و خیلی کار دارم .... خداحافظ ... ورفتم ......
بعدها چند بار دیگه دوباره این رواز کسان دیگری هم شنیدم !!
یکروز با دوستی روبرو شدم که او هم چندین سال در شهر شیراز زندگی کرده بود برایم توضیح داد که : فرصت – یعنی کجا میری ؟!!
وقتی که بهش گفتم که من جواب دادم : نه ..... نمیشه ... .. آخه .... !!
گفت : خوب کاری کردی .... حقش بود ..که دیگه تو کار دیگرون کنجکاوی نکنه !!!!

تازه با خانواده ای شیرازی آشنا شده بودیم و چند بار همین طوری برای مهمانی عصر با هم رفت و آمد کرده بودیم .... و یکروز اونا رو برای شام دعوت کردیم که خانومش بعد از کلی تعارف و قربون صدقه گفت : ممنون ..... ما که نخورده نیستیم !!!
منکه از شنیدن این حرف خیلی ناراحت شدم و برای همین دیگه دنباله اش رو نگرفتم وگفتگو رو خاتمه دادم !!! و مدتها تو فکر حرفش بودم ... که مگه من چی گفتم که او این جواب رو داد ؟ !! هرچه فکر کردم یادم نیامد که چی شد که اینو گفت !!! تا اینکه یک روز با این خانم که گفتم رفت و آمد داشتیم گله کردم از بعضی ها که هرچی به دهانشون میاد میگن ... و برای مثال ..... ( و براش تعریف کردم ) این خانوم خیلی گل بود و سرد و گرم چشیده .... گفت : منظور بدی نداشت ...این یک تعارفه .... میخواست بگه که یعنی خیلی منزلتون اومدیم و خونتون خوردیم ... یعنی نخورده تون نیستیم !!!! یه جور محبت و تعارف و تشکره ....!! خیلی تعجب کردم .... اخه این چه جور تعارف بود !!! از نظر من اونموقع بیشتر به یک فحش و توهین شبیه بود .....!!!

به هرحال افسون جان

بین شهرهای مختلف تعارفات گوناگون متفاوتی در جریانه .... آدم نمیتونه همه شونو یاد بگیره و همینطور مثل اونها جواب بده .... نسل جوون هم اصلا اینها رو دوست نداره و فکر میکنه که یکجور لفاظیه .... و زاید میدونه ......... بچه های این نسل اختصار گویی رو بیشتر می پسندن و اصلا جواب این تعارفات رو بلد نیستند و اصلا متوجه نمی شن

البته من اینها رو تو جامعه به گوشم خورده ولی راستش من تا از ته دل احساس نکنم نم تونم بگم !!! یعنی الکی و بدون اعتبار قلبی نمی تونم به زبون بیارم !! و البته این تعارفات در حد معمولی اند و بسته به رابطه میان میزبان و میهمان و درجه رسمیت اون و سن آنها متفاوت خواهد بود ........... من خودم خیلی نمی پسندم ولی خوب ... ولی به هرحال جزء آداب و رسوم ماست ........گاهی اگر نباشه .... فرد رو مبادی آداب نمی دونن ........

کسی شما را مدتی هست که ندیده ,سوال می کنه چقدر کم پیدائی؟
معمولا میگن : همین دور و بر - زیر سایه تون هستیم ..... سعادت دیدارتون رو نداریم ..... کم سعادتیه که خدمت نمی رسیم وگرنه ( دعاگوتون ) ( به فکرتون ) هستیم .... همیشه ذکر خیرتون هست ولی سعادت رو نمیکنه که ببینیم تون ...........
و طرف جواب میده : زیر سایه خدا .... امیدوارم هرکجا هسنین سلامت و خوش و .... باشین .....
شما محبت دارین .... کم سعادتی از ماست ......... سعادت به ما رو نمی کنه ولی دلمون پیش تونه ......

تعارفات در مهمانی ها موقع ورود و خروج از مهمانی .
صاحبخانه به هنگام ورود میهمان : سلام و خوش آمدید – صفا آوردین – خوشحالمون کردین ---به به .. ..... باد آمد و بوی عنبر آورد ......... راه گم کردین ... به به – چه عجب ....

چقدر از اومدنتون خوشحالم ..... چه سعادتی نصیب مون شد که دیدیمتون

میهمان به هنگام ورود : سلام ... ممنون .از لطف و دعوت شما ... سعادتی نصیب مون شد که به دیدارتون بیاییم ....ممنون که یادمون کردین .......
به هنگام صرف شام و پذیرایی تشکر از سلیقه میزبان و دست پخت و تزیین میز و غذاها ...... ......... از گل آرایی او ..... شیرینی و ....
تشکر و قدردانی از زحمات و پذیرایی میزبان. پس از شام ... گفتن خسته نباشید به هنگام نشستن خود میزبان که تا بحال سر پا و مشغول پذیرایی بوده ...

هنگام ترک منزل :تشکر مجدد از هه چیز ..... انیکه همه چیز عالی و به نحو احسن بود ..... دعوت متقابل از میزبان برای میهمانی منزل شما ( بدون اشاره به موعد و موقع ) آن برای اینکه میزبان بداند که از این مراوده خرسند اید و علاقمند به ادامه هستین .
زحمت دادیم ... امیدواریم بتونیم یک گوشه کوچکش رو جبران کنیم ....ما دست پخت شما رو نداریم و ما نظیر شما پذیرایی بلد نیستیم ........ خیلی به ما خوش گذشت ...... ممنون از اینکه لحظات خوشی رو با هم گذروندیم ........
مراسم عروسی :

به پای هم پیر بشین -- الهی خوشبخت بشین ........ پیوندتون رو تبریک میگیم .......... براتون آرزوی خوشبختی و سعادت داریم ........... چقدر به هم میاین ......... شروع زندگی تون مبارک باشه ........

امیدوارم که همیشه در مراسم جشن و شادی شرکت کنید و لزومی به ایراد این جملات نباشه ( اینهم یه جور تعارفه ) ولی من از ته دل گفتم .....

مراسم ....... :
ما رو هم شریک غمتون بدونین ....... ماهم در غمت شریک هستیم و تو تنها نیستی ........ از این به بعد در شادی ها و جشن ها تون شرکت کنیم ( اگر در مراسم عزاشون بودین .) ....از این به بعد تو منزلشتون جشن و شادی باشه ..انشاالله .......... آخر غمها باشه .......... غم اخرتون باشه .......( البته بعضیها این رو نمی پسندن !!! میگن غم آخر نباشه که نمیشه ... معنی اش یعنی که تو خودت ( دور از جون شما ) بمیری که دیگه غم نباشه .....!!)

طرف عزادار میگه : ممنون از قدمتون ......از اینکه تشریف آوردین تشکر .........انشاالله در جشن هاتون تلافی – جبران کنیم ........ تو شادیها تون شرکت کنیم ..... از همدردی تون تشکر ......... از اینکه وقت گذاشتین و تشریف آوردین یک دنیا سپاس

و صد البته افسون جان بهتره اینجور مواقع به قلبت رجوع کنی : شعر باید خودش بیاد .........و البته تعارف نیز ( به قول کامران و هومن ...!!! )

شبنم جون این همه که یاد آدم نمی مونه

افسون جون بذار راحتت کنم
وقتی وارد یه مهمونی دوستانه میشی : بلند میگی سلااااامممم شام چی دارین؟؟؟؟
موقع رفتن : بازم از این کارها بکن خوشحال میشیم

موقع عروسی دوستت: برات متاسفم که من بعد از همه لذتهای مجردی بی نصیب می مونی

موقع دور از جون مراسم ختم :ببخشید که باباتون مرد ( اگه بابا باشه اگه مامان باشه مامان و همینطور می تونی هر نسبتی رو تسلیت بگی )

بقیه اش دیگه فعلا یادم نمیاد

ولی خوبه که آدم تعارفات رو یاد بگیره
من خودم خیلی دوست دارم
بلدم ولی ازش استفاده زیاد نمی کنم
ولی بعضی وقتها خیلی به درد می خوره

سلام افسون عزیز و نیما جون

اتفاقا یادم رفت بهت بگم افسون جان به پا که اینا رو با هم قاطی نکنی ....!!!

ولی حالا با این چیزهایی که نیما نوشته اگه قاطی کنی ... وای ی ی ی ....خیلی با مزه میشه ها........!!! مراقب باش .......

د.... نیما جون همینکارها رو میکنی که گوشات میزون کردن می خواد دیگه ....!!

ضمنا همونطور که گفتم به دل و قلبت رجوع کن ... چون بیشتر به دل می نشینه ....

سلام شبنم جون
نمیدونم چه جور ازتون تشکر کنم واقعا خیلی زحمت کشیدین یک دنیا ممنون واقعا مطلبتون عالیه از امروز شروع می کنم به حفظ کردن و استفاده کردن. این قسمت را هم حفظ می کنم که گفتید با هم قاطیشون نکنم .
آقا نیما با چیزائی که شما یادم دادید دو روزه باید فاتحه منو بخونید.
با احترام افسون

خواهش ميكنم شبنم جون
تصويربستني ها قابل شما رو نداشت خوشحالم كه خوشت اومد

درپناه حق

خانمای عزیز من تازه عضو اینجا شدم امیدوارم کمکم کنید دیگه نمیدونم با خودم چیکار کنم. من تازه ازدواج کردم و از خانوادم دورم.
احساس میکنم اعتماد بنفسم خیلی پایینه. همیشه هر کاری که بخوام بکنم احساس میکنم بقیه دارن نگام میکنن. مثلا مهمون که واسمون میاد یا مهمونی که میریم روم نمیشه درست حسابی باهاشون گرم بگیرم یا از موضوعات مختلف حرف بزنم احساس میکنم همه منتظرن ببینن من چی میگم.
مشکل دیگم اینه روم نمیشه به خونواده شوهرم زنگ بزنم حالشونو بپرسم همش احساس میکنم شوهرم تمام هواسش به منه که یه وقت سوتی ندم یا از من سوتی بگیره در حالی که اصلا اینجوری نیست از بس بهانه آوردم واسه زنگ نزدن به خودم حساسش کردم.
مشکل دیگم اینه که من ارشد دارم و میتونم دانشگاه تدریس کنم ولی از ظاهر شدن جلوی اونهمه دانشجو میترسم. اعتماد بنفس پایین باعث شده تن صدام همیشه تو جمعهای رسمی پایینه.
بنظرتون چیکار کنم؟

حنا خانوم قبلا كه نزديك خانوادتون بوديد هم اين مشكل رو داشتيد؟
مشكل اضافه وزن داريد؟
 

آره داشتم ولی بیشتر شده.پیش مشاورم رفتم خیلی کمکم نکرد. نه اضافه وزن ندارم.

به قول گیگیل خانم یه مدت کار و زندگیتو ول کن برو دور دنیا(دنیای خودت ) بگرد تا ببینی هیچکی از تو بهتر و خوشبخت تر نمیشه.
مهم ترین چیز اینه که یه مدت رو خودت تمرکز کنی و واقع بینانه خودت و تواناییهای خودت رو پیدا کنی. اول با خودت دوست باش  تو خلوت خودت عاشق خودت باش و قربون صدقه خودت برو. به خودت احترام بذار حتی وقتی هیچکی پیشت نیست. بعد از این که این تمرین رو کردی سعی کن دیگران رو هم واقع بین ببینی. هیچچچچچچچچچ کس کامل نیست و هر کس نقطه ضعفهایی داره و با وجود نقطه ضعفا ببین چطور اعتماد به نفس دارن؟! رو خودت کار کن. وقتی به یه چیزی مرتب فکر کنی و تمرین کنی عین ورزش کردن اون کار رو دیگه مینوتی به سادگی انجام بدی. سعی هم بکن حصارهای خودت رو هم به حداقل برسونی. یعنی برای خودت قالب تعیین نکن که مثلا من دختر فلانیم و زن بهمانی. بگو من حنام(به طور مثال) و من نمیخوام شخصیتی که از خودم نشون میدم و تفکراتی که دارم تحت تاثیر خانوادم باشه. بگو من حنام و من میخوام پررررواااااز کنم تو آسمون دنیا و خودم بفهمم که من کیم؟ از زندگیم چی میخوام . هرچند شماهایی که خانوادم هستین ممکنه از خیلی چیزام خوشتون نیاد ولی شرمندتونم. خدا منو یه دونه خلق کرده و من هم همین یه دنیا رو بیشتر ندارم و نمیتونم فرصتهام رو بخاطر شما از دست بدم. هرچند عاشقتونم. بعد ببین چقدر همین تغییری که دیگران ازش وحشت داشتن باعث جذب شدنت به همین آدمها میشه. چون میبینن تو دارای ایده های نو برای زندگیتی! میبینن شجاعی و هر کسی از جسارت خوشش میاد. شاید اون کار و تغییر رو نپسندن اما شیفته ی تو میشن.
با خودت تو تنهایی جلوی آینه حرف بزن. با خودت نه تصور کنی کس دیگه ای جلوت نشسته. با خودت تنها برقص و از بدنت و صورتت دونه به دونه ی انگشتات لذت ببر و ببین این مقیاس زیباییه تو دنیا چون مال منه و خدا بهترین ها رو بهم داده و همیشه شکر کن.
وقتی خودت رو که اینهمه ساله گم کرده بودی پیدا کنی میبنی زیبا تر و دوست داشتنی ترین موجود دنیایییی و تازه عاشق خودت میشی و بقیه چیزا هم خودش خود بخود حل میشه.
وای ببخشید اینقد نوشتم. چون خودم این مرحله رو گذروندم و در موردش که مینویسم به وجد میام.






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[مشاهده در: www.ashpazonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 5524]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن