واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: ز آنجا که نود درصد مردها همواره خسته و گرسنه از سرکار به خانه می آیند در دلشان به امید یک غذای گرم و لذیذ به کانون گرم خانواده شان باز می گردند . پس اگر شما بنا به دلایلی آن روز در خانه نیستید ٬ بهتر است از شب قبل غذایی برای همسرتان تهیه کنید تا با این کار او بداند که شما چه قدر به او علاقه مند هستید و برایش ارزش قائل هستید و او هم به طور متقابل به شما اهمیت خواهد داد.
۲. خودتان را برای همسرتان زیبا و سرحال سازید :
شما تقریباْ ساعت بازگشت همسرتان به خانه را می دانید ٬ پس اگر خسته و آشفته هستید یک ربع دراز بکشید تا خستگی از تنتان بیرون برود . دست و صورتتان را بشوئید . کمی آرایش کنید. موهایتان را مرتب کنید و لباس شاد و تمیزی بپوشید تا همسرتان با دیدن شما خستگی از تنش خارج شود . چرا که به طور حتم تمام روز با قیافه های خسته و سر و وضع نامرتب همکارانش سر و کار داشته پس چشم او هم نیاز به دیدن زیبایی هایی دارد تا دلش باز شود .
۳. خانه را تمیز نگاه دارید :
قبل از هر چیز باید بدانید که وقتی همسرتان خسته و کوفته به خانه می آید دوست دارد شما وقتتان را به او اختصاص دهید . پس اگر در فکر تمیز کردن خانه هستید قبل از آمدن او این کار را انجام دهید .بهتر است وقتی شوهرتان به خانه می آید وسایل و اسباب بازی های اضافی که باعث شلوغ شدن خانه می شود را جمع کنید . گرد و خاک روی میزها و وسایل را گرفته باشید و خلاصه در یک جمله خانه را محیط امن و پاکیزه ای برای او درست کنید تا از ورود به آن مکان احساس آرامش و رضایت کند .
۴. بچه ها را مرتب کنید :
همسرتان دوست دارد که همیشه فرزندانش را تمیز و مرتب ببیند ٬ پس بهتر است قبل از آمدن پدرشان دست و صورت آنها را بشوئید . موهایشان را شانه بزنید ٬ لباس تر و تمیز و مرتبی تن آنها کنید که پدشان از دیدن آنها لذت ببرد.
۵. در خانه آرامش برقرار کنید:
شوهرتان پس از رهایی از یک روز پر مشغله و پر سر و صدای کاری دوست دارد که در سکوت خانه اش قدری استراحت کند ، پس بهتر است هنگام ورود او از تولید صداهای بی مورد و آزار دهنده مثل صدای جاروبرقی ، ماشین لباسشویی ، ماشین ظرفشویی ، چرخ گوشت و غیره خودداری کنید . از بچه ها بخواهید که جیغ و داد و دعوا نکنند و با رویی گشاده و لبخندی بر لب به استقبال پدرشان بیایند . ضمناْ بهتر است از بلند کردن صدای رادیو ، تلوزیون ، ضبط صوت و غیره هم پرهیز کنید.
۶. گله و شکایت را فراموش کنید :
معمولاْ برای همه خانم ها در طی روز مسائل و مشکلاتی پیش می آید ، شاید شما هم کم و کسری داشته باشید . شاید مشکل مالی پیش آمده باشد . با تمامی مشکلات شما باید زن وقت شناسی باشید . هرگز به محض ورود شوهرتان به خانه از اوضاع نا به سامان ، بیماری ها ، بی پولی ها ، دعواها و غیره شکایت نکنید . هرگز برای دیر آمدنش به خانه با او دعوا نکنید ، چرا که او هم برای رفاه حال شما و فرزندانش تا دیر وقت در محل کارش می ماند . پس بگذارید تا در کمال آرامش با هم غذا بخورید و بعد زمانی که سرحال بود با آرامی و با لحنی منطقی مشکلات را یکی یکی در غالب مشورت ، با او در میان بگذارید .
۷. وسایل آسایش و راحتی او را فراهم کنید :
اگر کمی از غرورتان کم کنید و خالصانه به همسرتان محبت کنید ، جای دوری نخواهد رفت . به طور مثال صندلی راحتی برایش بیاورید تا خستگی از تنش بیرون بیاید . یا اگر دوست داشت می توانید برایش جایی بیندازید تا کمی دراز بکشد. برایش یک نوشیدنی گرم بیاورید تا خستگی از تنش بیرون رود. اگر سردش بود رویش پتویی بیندازید . زمانی که خواب است آرام صحبت کنید تا استراحت کند .
۸. به حرف های شوهرتان گوش دهید :
اگر چه ممکن است شما هزاران حرف برای گفتن داشته باشید و بخواهید ماجراهای زیادی را تعریف کنید ، یا حتی از خیلی چیزها و خیلی از افراد گله و شکایت کنید . اما بهتر است عجله نکنید ، کمی دندان روی جگر بگذارید تا شوهرتان خوب استراحت کند و خستگی اش بیرون برود . آن وقت به حرف های او گوش بدهید. شاید او هم بخواهد با شما درد دل کند و یا از ماجراهای اتفاق افتاده در محل کارش بگوید. زمانی که خوب به حرفهایش گوش دادید و برایش دلسوزی و همدردی کردید ، آن وقت می توانید ، البته باز هم اگر شوهرتان سرحال بود و حوصله ای آن را داشت ، از تعریفی های خودتان برایش بگویید .
۹.شرایط او را درک کنید :
غر زدن و دعوا کردن و گله کردن جز آغاز یک بحث و جدل ثمری نخواهد داشت . او نیازمند درک شما است . چرا که شما همسر با وفای او هستید .از همسرتان گله و شکایت نکنید که چرا شما را به گردش و تفریح نمی برد . شما باید شرایط روحی و جسمی و حتی مالی او را درک کنید . مطمئن باشید که اگر شوهرتان موقعیتی داشته باشد ، به طور حتم از شما و فرزندانش دریغ نخواهد کرد .
۱۰. سخن نهایی :
در پایان یک زن نمونه تمامی فکر و ذکرش برقراری آرامش نظم و فراهم آوردن محیطی امن و پر از عشق برای ادامه یک زندگی زیبا و با دوام است .
به امید یک زندگی پر از شادی و آرامش برای تمام خانواده های ایرانی
سلام امید دارم که خوب باشین شما اینجا می تونین به جواب سوالتان برسید که مثل دایره امعارف برا خانمها می باشد و نوشته های قدیمی رو ببینید http://gooogle.banoblog.com/1388/09/page/3/ انشاالله مثمر ثمر بشه
ببخشید دوست عزیزم یه دفه بگو برید بمیرید خلاصمون کن
اگه اشتباه نکنم ما هم آدمیم
همه چیز به نظر من باید دوطرفه باشه
همسرامون از صبح میرن سرکار عصر هم بر می گردن همه چیز آماده و بی کم و کسر
اما ما با بچه و زندگی و کلی دنگ و فنگ دیگه حق نداریم حتی قیافمون گاهی تو هم باشه
ما هم خسته میشیم
ما هم عصبی میشیم
ما همه یه جاهایی کم میاریم
بچه داری. آشپزی. نظافت. همیشه هم که ترگل و ورگل باشیم... یه وقت اخم نکنیم غر نزنیم
همه اینایی که گفتی خوبه اما از دست یک آدم معمولی واقعا بر نمیاد ... عزیزم خونه هتل نیست خونه هست و زندگی و صدا و همه چیز توش جریان داره
مگه کسی جادوگری چیزی باشه یا قصد خودکشی داشته باشه
همونقدر که ما برای شوهرامون هستیم اونا هم باید برای ما باشن
سونيا جون من با شما كاملا موافقم. همه ميگن واسه جلب رضايت مرد اينكارو بكن اونكارو بكن . آخه شده تا حالا به يه مرد بگن واسه آرامش همسرت چيكارا كن؟؟؟؟ اينهمه توجه واسه اين مرداي.......... كاش حداقل بفهمن
مردها اسیر دو چیزن:
سفره و تختخواب
اینا رو براش فراهم کنی هیچ جا نمیره
حالا يكي به من بگه اگه با شوهرت همكار باشي و با هم بريد با هم بياييد بايد چيكار كرد؟
یکی هم بگه اگر ساعت کاری خانم طوری باشه که دیرتر از اقا خانه برسه اونوقت تکلیق چیه ؟
امان از این تربیت نادرست جامعه که نسل به نسل گشته که ما خانمها باید عهده دار کار خونه باشیم ....
اگر هم خانم و هم آقا شاغل باشن خوب اگه با هم میان خونه با همکاری هم کارها رو انجام بدن .... این دلیل نمیشه چون زنه وظیفه اش است که بره تو آشپز خونه ... و آقا ماشالله با زور بازوی فراوان پای تلویزیون بشینه و کانال عوض بکنه .......
خانمهای عزیز خواهشا اینقدر همسراتون رو لوس نکنید بذارید اونها هم بفهمن شما خسته اید ...
اگه قبلا کار خونه وظیف زن بود خب کار بیرون هم وظیفه ی مرد بود ... ولی حالا چی که خانم بیرون کار کنه و هم تو خونه .......
حالا اگه همسراتون خیلی مرد سالارن خب از شب قبل غذاتون رو آماده کنید بذارید واسه فردا که رفتید خونه آماده باشه
و اگه دیرتر از همسرتون رسیدید به همسر گرام بگید که فقط گرمش کنه و بعد نوش جان ....
بنظر من نیازی نیست بهترین همسر دنیا باشیم فقط خودمون باشیم.
چون بهترین زن دنیا لیاقتش و انتظارش بهترین مرد دنیاست.باخودمون روراست باشیم آیا همسرما بهترین مرد دنیاست؟؟؟؟
این باعث سرخوردگی میشه
عزیزان اونوقت باید همکاری داشته باشین همین بعدش خانوما همیشه صبور بودن
من با نظر نارین موافقم
خوشحالم یه نفر حرف دلم رو زد
کی گفته فقط زن باید فکر چگونگی خوشحال کردن مرد باشه
چرا از این توصیه های حکیمانه توسط قدما به مردها نرسیده که چجوری زنهاشونو خوشحال کنن
سلام به دوست جونای خودم ...دوستا ی خوبم من یه فکر مشغولی دارم که میخوام شما هم اگه توی این زمینه تجربه ایی دارید من رو هم به راه راست هدایت بفرمایید ....
من یه همسری دارم که بهترین شوهر دنیاست ( خدا حفظش کنه )
البته من هم واسه اون کم نمیذارم تا ..................................................بی انتها خیلی دوستش دارم و خاطرش رو هم خیلی میخوام
ولی بچه من خیلی آدم عجولی هستم واون آروم و با طمانینه .....بعضی وقتها کاری رو بخواد انجام بده هی بهش میگم زود باش .. زود باش .....برای بیرون رفتن من همیشه ربع ساعت زودتر از اون بیرون منتظرشم ...
البته من آدم آرومی هستم ولی واسه انجام دادن کارهام همیشه تند و سریع کارها رو انجام میده و اون از حد معمول کمی آهسته تر ه.................همین باعث میشه که من کمی عصبی بشم ....بچه ها چیکار کنم ؟؟
مثلا من ظرفها رو میشورم و همزمان غذا درست میکنم کف آشپز خونه رو طی میکشم کابینت ها رو مرتب میکنم ....با دور تند ....
ولی اون آروم آروم جاروبرقی میکشه ..............
سلام آرامیس جون!
این یه مورد رو دیگه تفاهم نداریم... من آروووووووووممممممم و همسرم فرز و سریع!
بیچاره همیشه منتظر منه... و این اصلا دست خودم نیست... من اگه بخوام کاری رو سریع انجام بدم خرابکاری می کنم!
بهتره به جای عصبی شدن سر خودتو گرم کنی... مثلا تا لباس می پوشه تلوزیون رو روشن کنی... یا اینکه به کارت برسی و بعد از اینکه اون کارش تموم شد تو در عرض یک دقیقه جلوی در باشی!
ریحان جونم دست خودم نیست ...
من کلا به سریع بودن مشهورم و همسرم هم به آروم بودن ...
باور کن تو تمام عمرم هر وقت با دوستام جایی قرار میذاشتم همیشه یه ده دقیقه زودتر از قرار میرسیدم و اونها ده دقیقه دورتر .... همیشه هم بهشون غر میزدم چرا دیر اومدید و من رو معطل کردید ...
بعضی وقتها هم میگفتم بذار کلاس بذارم و یه خورده دیر برم بازهم از همه زودتر میرسیدم ..... چیکار کنم یه جنبه اش هم ارثیه ....
خودم از اینکه یکی بالا سرم بیاسته و هولم کنه بدم میاد ولی این بنده خدا همسری نازنین دچار یه فرفرک شده که کنترل نمیشه ....
همه اش فکر میکنم دیرم شده باید زود برم ...بعد که میرم میبینم هیچ خبری نیست ولی ترکم نمیشه ...
بارها میگم قبل از بیرون رفتن خودم رو مشغول بکنم ولی هر کاری که انجام بدم زود تمام میشه و تمام حواسم به اونه که هنوز داره آهسته آماده میشه ....چرخ میخوره و تاب میخوره میبینه منو هی میخنده ...میرقصه ...اونوقت من میگم زود باش دیرمون شد شب شد .....کی بریم کی برگردیم و و و
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 684]