واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: معرفي خوشبختترين آدم روي زمين توسط حضرت فاطمهي زهرا با نام آنكه يادش آرامبخش دلهاست سلام اجازه بدهيد اول با هم سنگهايمان را دربارهي خود خوشبختي وابكَنيم و به يك تعريف واحد برسيم، آنگاه من برايتان ميگويم كه خوشبختترين آدم روي زمين كيست. اصلا من يك ملاك به شما ميدهم كه بتوانيد خوشبختترين آدمِ هر زماني را كه بخواهيد در كمترين زمان تشخيص دهيد. اما خوشبختي! پول و مقام و چه وچه خيلي خوبند، شايد در راه خوشبخت شدن هم به آدم كمك كنند و تا حدي باعث خوشبختي بشوند، اما فكر نكنم هيچكسي اگر خودش و وجدانِ خودش، تنها بنشينند و منصفانه قضاوت كنند، به اين نتيجه برسند كه اگر من يك؛ نه ببخشيد؛ صد ميليارد داشتم، خوشبختترين آدم روي زمين ميشدم. پس خوشبختي چيست؟ من و وجدانم براي رسيدن به اينكه چه چيزي باعث خوشبختيمان ميشود، خيلي اين طرف و آن طرف زديم، خوب منكر اثرات چيزهايي مثل مقام و ثروت هم نبوديم. اما! اما آخرِ كار ميدانيد به كجا رسيدم؟ برايتان ميگويم، درون خود چيزي به نام فطرت پيدا كردم كه احساس كردم اگر گوشم را از هياهوي دور و برم ببندم، فرياد او را كه از اعماق جانم بر ميآمد را خواهم شنيد، و فهميدم كه اگر به او پاسخ دهم، و او را راضي كنم، حس خنكي در من مي دمد كه حال خوش خوشبختي به من دست ميدهد، اما چگونه بايد ميفهميدم كه تمام خواستههايش چيست؟ البته بعضي از آنها بسيار واضح بود، مثل حس پرستش، و من در اين چند سالهي حياتم لااقل اين را فهميده بودم كه لَه لَه پرستش، با هيچ معبودي جز خدا، سيراب نميشود. فطرت، رهايم نميكند، هرگاه كه صدايي براي مشغول كردن من نيست فريادش را مي شنوم. من در كند و كاوم ، دستور العملهايي يافتهام كه پاسخ نداي درونم را ميدهد، بله آن همان دين است، ديني كه بر پايهي فطرت بناگذاري شده است. آري من راه خوشختي را در دينداري يافتم اما، چقدر راههاي دينداري مختلف است، چقدر امام و رهبر و راهبر در اين وادي است، دست در دست كدامشان بايد گذاشت كه مطمئن بود راه را بسوي ديار خوشبختي ميپيمايد؟ من اين را نيز يافتم، و جالب اين است كه در مسلك آن امام و در آيين او حتي پول هم خوشبختي مياورد، مقام نيز آدم را خوشبختتر مي كند. من وقتي پروردگار زمين و زمان، همو كه مرا بود كرده بود، را براي شديدترين نياز درونم ، پرستش، به خدايي برگزيدم، او پيكي به سوي من فرستاد كه در دستش نسخهي سعادت من بود. و او راهبري برايم گمارد تا مرا به مقصد رساند. اما در اين ميان خيلي ها دستشان را براي گرفتن دست من دراز كردهاند، از كجا بفهمم كه كدام يك هماني است كه پيك خدايم ، پيامبر، برايم انتخاب كرده است. در اين گير و دار ، اين دختر رسول خدا است كه مرا از حيرت مي رهاند، آري، من شنيدم كه فاطمه -كه درود معبودم بر او باد- از زبان پدرش ميگفت: همانا خوشبخت، و بلكه آخر همهي خوشبختها، كسي است كه دوستدار علي در زندگياش و بعد مردنش باشد. زهرا در اين تاريكي، چراغي تابان برافروخت كه جاي ترديدي براي هيچ كسي باقي نماند. گفتم در راهي كه من براي خوشبخت شدن انتخاب كردم، حتي پول هم بكار ميآيد، بله، خديجه را كه حتما ميشناسيد، او كسي بود كه پولش نيز در راه خوشبختيش خرج شد و واقعا در سعادتش اثر داشت، شايد دور و برتان آدمهاي زيادي باشند كه پول و بلكه همه چيزشان را حتي آبرويشان را صرف خوشبختيشان -همان محبت علي، امير مؤمنان را ميگويم- ميكنند. قول داده بودم كه ملاكي براي پيدا كردن آدمهاي خوشبخت،دستتان بدهم، و اكنون بگمانم خود به آن رسيدهايد كه آن محبت علي عليه السلام است. حواستان باشد كه من از خودم اين ملاك را در نياوردم بلكه نزديكترين كس به پيك الهي، دختر رسول خدا آن را فرموده است. متن روايت: عن فاطمة الزهرا، عن رسول الله –صلي الله عليه و آله و سلم-: اِنَّ السعيدَ كلَ السعيـدِ، مَن اَحَبَّ عَليـاً فِـي حَياتِـهِ وَ بَعدَ مَـماتِـهِ.1
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 347]