محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845624608
@ بررسی مسایل و حواشی لیگ برتر @
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: Rainyboy20001st August 2010, 09:44 PMآماده سازي ناقص و شروع ضعيف ليگ اين غلط تکراري، اصلاح نمي شود! کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 1 ) فوتبال ايران اساساً ورطه غلط هاي تکراري و مشابه است. درست به همين دليل هم هر سال دقيقاً همان اشتباه هاي پيشين رخ مي دهد، بدون آنکه کسي خودش را به «اصلاح» ملزم بداند. در شرايطي که مدتهاست از لزوم برگزاري مسابقات خوب پيش فصل براي آماده سازي هرچه بهتر تيمهاي ليگي سخن گفته مي شود، امسال هم اين اصل اساسي رعايت نشد تا بازيهاي ليگ دهم با کمترين کيفيت ممکن آغاز شود. هواخواهان سينه چاک فوتبال ايراني در 9 مسابقه روز نخست، هيچ نشانه اي از ليگي که «حرفه اي» خوانده مي شود نديدند. بازيهاي بسيار ضعيف، نمايشهاي سردرگم و در برخي از اوقات تهوع آور، ناهماهنگي به شکلي کاملاً آشکار و نبود انسجام شايسته تيمي از جمله مؤلفه هاي رقابتهاي آغازين فصل جديد فوتبال برتر باشگاهي در ايران بود تا معلوم شود همچنان باشگاه ها از توجه به اهميت مسابقات تدارکاتي پيش فصل غافل هستند و ترجيح مي دهند از بازيهاي رسمي نخست شان به عنوان فرصتهايي براي رسيدن به آمادگي استفاده کنند؛ يک اشتباه بسيار بزرگ و آماتور گونه! 2 ) سالهاست به دلايل نامعلومي مسابقه سوپر جام در فوتبال ايران برگزار نمي شود و سنت رودررويي قهرمان ليگ و جام حذفي، «جوانمرگ» شده است. از تورنمنتهاي چند جانبه موفق هم که معمولاً در هر کشوري مي توان ردپايي از آن را پيش از آغاز بازيها پيدا کرد، در ايران خبري نيست و هراز گاهي چند بازي در يک چارچوب سست برگزار مي شود که در عمل هيچ کمکي براي بهتر شدن تيمها محسوب نمي شود. آخرين متد از اين تورنمنت هاي يک شبه، جام ولايت بود که در سطحي چنان نازل برگزار شد که حتي تلويزيون دولتي کشور نيز اين بازيها را در خور پخش مستقيم تلقي نکرد! پرسپوليسي ها با تيم اميدشان به اين رقابتها آمدند و استقلالي ها از همان اول شرط کردند که اگر به فينال برسند، کنار خواهند کشيد! معلوم است چنين مسابقات بي ضابطه اي که گويا تنها به خاطر «رفع تکليف» برگزار شد، کمکي به رسيدن تيمهاي ليگي به مرز آمادگي نمي کند. در بقيه موارد هم باشگاه ها ترجيح دادند با رقباي آماتور پيکار کنند تا به مدد پيروزيهاي پرگل، با روحيه اي به اصطلاح بالاتر وارد ليگ شوند. اين آيا، همان دليلي نيست که باعث مي شود ما هر سال با مسابقاتي بسيار ضعيف ليگ ظاهراً «برتر» کشورمان را آغاز کنيم و هفته ها طول بکشد تا به يک هارموني حداقلي در جمع تيمها برسيم؟ 3 ) «چهره واقعي تيم ما را از هفته پنجم، ششم ببينيد.» اين توصيه اي است که معمولاً مسؤولان تيمهاي گوناگون در توجيه نمايشهاي ضعيف آغازين خود خطاب به منتقدان مي گويند، در حالي که بر خلاف تصور آنان، هيچ تفاوتي بين ارزش امتيازات هفته هاي ابتدايي و انتهايي ليگ وجود ندارد و آنچه در ابتداي کار فداي تکميل شدن فرآيند ناقص آماده سازي اين قبيل باشگاه ها مي شود، درست هم ارزش همان چيزي است که تيمها در پايان فصل براي دستيابي به آن سر و دست مي شکنند و به آب و آتش مي زنند. رسيدن به آنچه «چهره واقعي» يک تيم خوانده مي شود، حتماً بايد پيش از خط آغاز مسابقات رقم بخورد؛ چنانکه هرگز ديده نمي شود نوساني که در کار تيمهاي ايراني در ابتدا و ادامه مسابقات وجود دارد، شامل حال باشگاه هاي معتبر اروپايي هم بشود. حرفه اي ها سعي مي کنند با وارد آوردن فشار بيشتر به خودشان، پيش از آغاز رقابتها آماده شوند، درست به عکس آماتورها که فرصتهاي جدي خودشان را خرج اين مهم مي کنند. 4 ) ... و البته اينجا هم مثل هميشه رد پاي سؤ مديريت به چشم مي خورد. مديران کارگزار فوتبال ايران مي توانستند در سالي که تيم ملي کشورمان هم به جام جهاني صعود نکرده بود، تورنمنتهاي معتبرتري با ضوابط سختگيرانه برگزار کنند و حتي خود تيم ملي را هم در آن شرکت بدهند تا هم تنور مسابقات داخلي گرم شود و هم تيمها آماده تر به ليگ قدم بگذارند. از اين ضروري تر اما، آن بود که آقايان با برنامه ريزي منطقي تر براي ليگ فرصت مناسب تري به تيمهاي تازه صعود کرده در راه آماده سازي بدهند که فعلاً هيچ کدام ميسر نشده است! بنابراين طبق معمول مجبوريم نمايشهاي آشفته و بد ترکيب هفته هاي ابتدايي را تحمل کنيم به اميد آنکه تيمها بتدريج «بهتر» مي شوند! Rainyboy20002nd August 2010, 11:43 PMبرندهها و بازندهها هفته کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند شگفتيهاي ليگ دهم، از همين هفته دوم آغاز شد. شكست توامان پرسپوليس و استقلال، توقف سپاهان و پيروزي دو نفت تازه صعود كرده از جمله نتايج غيرمنتظره ايستگاه دوم فصل جديد بود. در شرايطي كه دو بازي از مسابقات اين هفته بدون حضور تماشاگران برگزار شد، حضور تنها 32 هزار تماشاچي براي 7 مسابقه ديگر يك ركورد مايوسكننده به جاي گذاشت كه ميتواند از اين حيث روي اماراتيها را هم سفيد كند! به هرحال مردم كشورمان كماكان ترجيح ميدهند به مسابقات سطح پايين ليگ ايران اقبال نكنند و طعم شيرين به جا مانده از جامجهاني در كامشان را با تلخي رقابتهاي داخلي از بين نبرند. همچنين ردوبدل شدن 22 گل در مسابقات هفته دوم، اگرچه رشدي تقريبا 20 درصدي را نسبت به هفته گذشته نشان ميدهد، اما كماكان از استانداردهاي تماشاگرپسند فاصله دارد. فعلا همه چيز ليگ نو، بوي نااميدي ميدهد؛ اي كاش «سحر» نزديك باشد! برندهها 1) مجيد جلالي - بازنده بزرگ هفته گذشته كه نتيجه را در زمين خودش به استيلآذين نصفه و نيمه واگذار كرده بود، اين هفته در قامت برنده بزرگ ظاهر شد و توانست يك شكست درست و حسابي را به استقلال پرمدعا تحميل كند. فولاد در برابر آبيپوشان تهراني خيلي زود غافلگير شد و انتظار ميرفت بعد از دريافت گل اول، كاملا وابدهد، اما ميدانداري جوانان جلالي آنقدر ادامه پيدا كرد تا سرانجام پس از تلف شدن انبوهي از موقعيتهاي ريزودرشت گلزني، فولاد دوبار دروازه ميزبانش را باز كند. شايد تنها نقطه تاريك بازي سزاوارانه اهوازيها، انفعال آنها در 10 دقيقه اول و آخر بود؛ گرچه ميتوان اين يكي را هم به حساب «احساسات» گذاشت. 2) آلفردو كاسيميروف- دو پيروزي بسيار ارزشمند در دو هفته ابتدايي، دستپخت يك مرد پرتغالي است. در ادامه روند موفقيتآميز تيمش در ليگ يك و دو بازي پليآف، هنوز هم دارد ميبرد؛ اين بار در ليگ برتر! شايد اگر آبادانيها به كاسيميروف نگويند تيمشان بالا آمده و در دسته حرفهاي بازي ميكند، او كماكان به قصد صعود دادن تيم، همه را ببرد و دست آخر، قهرماني يا دست كم سهميه آسيايي را براي برزيليهاي كشورمان به ارمغان بياورد! نكته جالب در مورد نتايج كنوني ليگ برتر اين است كه دو مربي خارجي موجود در جدول، بين سه تيم اول جا گرفتهاند كه يكي از آنها سرمربي تيم خوشنقش و دوستداشتني نفت آبادان است. 3) مهدي واعظي- دروازهبان نيمكتنشين پرسپوليس در ليگ هفتم كه به نظر ميرسيد مدتها پيش فوتبالش تمام شده، در تركيب صباي قم خوش درخشيد و توانست علاوه بر گرفتن انتقام خودش از قرمزها، يك پيروزي ارزشمند را هم براي تيمش تثبيت كند. نقطه اوج كار واعظي در اين مسابقه مهار پنالتي لحظات آخر تياگو بود كه باعث شد ترمز پرسپوليس دايي خيلي زود كشيده شود.اين دومين پنالتي سوخته ليگ دهم بود. 4) حسين فركي - وقتي غيرمنتظرهترين گزينه ممكن روي نيمكت نفت تهران نشست، كمتر كسي در ناكامي او ترديد داشت، اما فعلا حسين فركي در زمره مربيان موفق ليگ است. 4 امتياز از دو بازي كه از يك تساوي بيرون از خانه و يك پيروزي ارزشمند خانگي حاصل شده، فعلا باد را به طور كامل در پرچم بچههاي پتروشيمي انداخته است! 5) رضا نوروزي- دو گل او به استقلال تهران، شگفتي بزرگ هفته دوم را رقم زد. او تا به حال 4 گل به آبيها زده و ظاهرا دارد پا جاي پاي محسن خليلي ميگذارد. مسعود ابراهيمزاده از تراكتورسازي و محمد غلامي از استيلآذين هم ديگر دو گلههاي اين هفته بودند كه هر دو به پيروزي تيمشان كمك كردند. بازندهها 1) سپاهان- كلكسيون بهترين ستارههاي فوتبال ايران در سپاهان، فعلا ناكام ماندهاند و جزو تيمهايي هستند كه كماكان در حسرت دشت پيروزي ميسوزند. مدافع عنوان قهرماني، دو مسابقه است كه نبرده و بدتر از آن خوب هم بازي نميكند. اگرچه امير قلعهنويي مدعي است تيمش ستاره نگرفته، اما اين شوخي او را هم ميشود در رديف مزاحهايي مثل «تيم ملي را اول آسيا تحويل دادم» دستهبندي كرد و از خيرش گذشت. اگر قرار باشد روال كار قلعهنويي مثل سالهاي گذشته باشد، پس بايد سپاهان را شانس اول قهرماني امسال تلقي كرد، چون امير عادت دارد بد شروع كند و خوب به پايان برساند. با اين حال فعلا روزهاي خوب سپاهانيها شروع نشده و قلعهنويي بايد اميدوار باشد حوصله اصفهانيها به اين زوديها سر نرود. 2) علي دايي- تيمي كه او تمام و كمال به اختيار خودش بسته، فعلا منتقدان را راضي نميكند. پرسپوليس دايي با تمام وجودش فقدان يك مهاجم نوك را فرياد ميزند و شايد همين داستان هم بود كه باعث شد اولين شكست قرمزها در ليگ خيلي زود به ثبت برسد.شهريار كه خيلي هم در قبال «نقد» و اعتراض زودرنج است، بايد حسابي حواسش را جمع كند، چون ناكامي در پرسپوليس، كابوسي شايد بدتراز روزهاي تلخ شكست در تيم ملي را براي او به ارمغان بياورد. 3) محمد احمدزاده - روزهاي بد ممي كماكان ادامه دارد. او كه بعد از جدايي از ملوان، ايام كابوسواري را با مقاومت سپري كرد و اين تيم را به ليگ يك برد، حالا دوران دوري از پيروزي را در پيكان قزوين ادامه ميدهد. تيم او هفته قبل به ذوبآهن باخت و اين هفته در خانه مغلوب شاهين بوشهر شد تا دل قزوينيها كمي تا قسمتي براي درخشان تنگ شود. آيا او اولين اخراجي ليگ برتر است؟ كسي نميداند! 4) اكبر ميثاقيان - يك سال نباخت و حالا لابد قرار است يك سال هم نبرد! اكبر اوتي كه از بدو ورودش به ليگ برتر زير سه تا نخورده، بعد از استقلال مقابل نفت تهران هم زانو زد تا اوضاع از همين حالا به هم بريزد، شايد رمز موفقيت اكبر هم مثل همه منشوريهاي ديگر، حضور در همان ليگ يك بوده و اين دوستان زياد ميانه خوبي با ليگ برتر ندارند! هرچند كه هنوز براي قضاوت خيلي زود است! 5) صمد مرفاوي - ديگر كانديداي دشت اولين حكم اخراجي ليگ برتر، صمدآقاست؛ مردي كه در مس كرمان ديگر حامي سرسختي مثل واعظ آشتياني را پشت سر خودش نميبيند و هيچ بعيد نيست خيلي زود دوباره خانهنشين شود. مس هم فعلا با فرمول باخت صددرصدي پيش ميرود. Rainyboy20003rd August 2010, 11:08 AMدرباره ادبيات مربيان بازنده ليگ برتر فوتبال ايران من نباختم، مرا بازاندند! کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند مصاحبههاي مطبوعاتي سرمربيان تيمهاي ليگبرتري در فوتبال ايران معمولا ويژگيهاي منحصربه فردي دارد و با كمي بررسي دقيقتر اين مصاحبهها در هرهفته، ميتوان ادعاهايي پيدا كرد كه احتمالا نظيرش را در هيچكجاي دنيا نميتوان شنيد. مربياني مثل امير قلعهنويي و محمد مايليكهن معمولا پاي ثابت اينگونه اظهارنظرها محسوب ميشوند و با حرفهاي خود جريانهاي عجيبي را در فوتبال راه مياندازند. يا مثلا مجيد جلالي که هر وقت ميبازد پرده از ماجراهاي پشت پرده برمي دارد و وقتي برنده ميشود پاي مسائل تاکتيکي و قابليتهاي تيمي را وسط ميکشد. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند « ايراد اصلي تيم در خط هافبك است. ما در فصل نقل و انتقالات هيچ ستارهاي جذب نكرديم. رجبزاده، ابراهيمي و ناصحي در حد بازيكنان ليگ يك هستند. جواد كاظميان و رضا عنايتي هم اصلا ستاره نيستند و فقط براي نمايش تواناييهايشان به سپاهان آمدهاند.» كسب دومين تساوي پياپي براي مدافع عنوان قهرماني باعث شد امير قلعهنويي اين جملات را به زبان بياورد. جملاتي كه به نظر ميرسد در ادامه رقابتها حتي بيش از از دست دادن 4 امتياز اين دو بازي به ضرر او تمام خواهد شد. سرمربي سپاهان در حالي به خريدهاي تيمش در خط هافبك حمله ميكند و آنها را در حد بازيكنان ليگ يك ارزيابي ميكند كه مرور نام اين نفرات عكس اين موضوع را ثابت ميكند. فابيو جانواريو فقط و فقط به عنوان يك سوپراستار گرانقيمت به اصفهان رفت. او هنوز براي اين تيم به ميدان نرفته اما همين يك نام هم براي رد ادعاي قلعهنويي كفايت ميكند. در مورد رضا ناصحي و محمد رجبزاده هم گفتن همين موضوع كه بزرگترين تيمهاي ليگ برتري چند سال است در پي به خدمت گرفتن ناصحي هستند و در آن سو رجبزاده هم بهترين بازيكن فصل گذشته ابومسلم ليگبرتري بود، كفايت ميكند. هرچند مشخص نيست در اين ميان بازيكني مثل ناصحي با سابقهاي قابل اعتنا در ليگبرتر چطور با اين اظهارنظر سرمربي تيمش كنار خواهد آمد. در مورد كاظميان و عنايتي هم همين موضوع صدق ميكند و واضح است كه قلعهنويي نسبت به هردوي اين بازيكنان كه با هزاران آرزو به تيم او آمدهاند كملطفي كرده است. دومين اظهارنظر منحصربه فرد هفته دوم مربوط به سرمربي سايپاست كه اين جملات را پس از شكست مقابل نفت آبادان به زبان آورده است:« طبق توافق قبلي ما با صنعت نفتيها قرار بود اميد شريفينسب در تركيب اين تيم مقابل سايپا به ميدان نرود اما مسئولان نفت با استفاده اين بازيكن به تعهدات اخلاقي خود در روز بستن قرارداد پايبند نبودند. ما به شريفينسب احتياج داشتيم اما به خاطر مردم آبادان و مشكلات شخصي خود شريفينسب، اين بازيكن را در اختيار نفتيها گذاشتيم.» شريفينسب درباره همين موضوع چنين گفته: «زماني كه قرار شد از سايپا به نفت بيايم آقاي مايليكهن گفت مقابل سايپا بازي نكنم و پذيرفتم اما وقتي به آبادان آمدم مربيان گفتند تيم به من نياز دارند و نميتوانند از من استفاده نكنند. مايليكهن ميگفت وقتي من بدن تو را آماده كردهام نبايد مقابل تيم خودم بازي كني. باور كنيد اگر تماشاگر داشتيم بازي نميكردم اما تيم تماشاگر هم نداشتيم و روي من حساب كرده بودند.» کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند اظهارنظرهاي غيرحرفهاي سرمربي سايپا باعث شد سرمربي نفت آبادان اينگونه نسبت به موضوع واكنش نشان بدهد:« سرمربي سايپا اگر به حضور اميد شريفينسب در اين ديدار اعتراض دارد، ميتواند به قوانين فيفا رجوع كند.» کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند در ساير بازيها شايد تنها اكبر ميثاقيان بود كه منطقيترين كنفرانس مطبوعاتي را نسبت به ساير مربيان بازنده پشت سر گذاشت. او پس از شكست 3 - يك شهرداري تبريز مقابل نفت تهران در اظهارنظري مدرن تنها به گفته يك جمله اكتفا كرد: «اسير تيم حريف شديم، شكست خورديم و حرفي براي گفتن ندارم.» هرچند خود ميثاقيان هم به گفتن جملات بيمنطق پس از شكست شهرت دارد اما او استثنائا در اين هفته ترك عادت كرد و كنفرانس خبري مدرني را پشت سر گذاشت! علي دايي با انتقاد از بازي دفاعي صبا و محمد احمدزاده با انتقاد از داوري شاهين حاجبابايي و گفتن اين جمله كه:« اين داور نميخواست براي ما پنالتي بگيرد و مانند هاوارد وب انگليسي در جامجهاني اعتقادي به پنالتي نداشت.» به اعتراض بيمنطق مربيان شكستخورده ايراني پس از بازيهاي تيمشان دامن زدند. Rainyboy20003rd August 2010, 11:17 AMواکنش مايلي کهن و مبعلي به متلک پرانيهاي مزدک ميرزايي تو فقط يک گزارشگري کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند مزدك ميرزايي، گزارشگر بازي استقلال- فولاد خوزستان كه طي گزارش اين بازي از ادبيات تند و تيزي استفاده کرد و از خيليها انتقاد كرد، حالا با هجمهاي از واكنشها مواجه شده است. او كه به نظر ميرسد در اين زمينه پا جاي پاي عادل فردوسيپو گذاشته در حين گزارش اين بازي و پس از قطعي شدن شكست سايپا مقابل نفت آبادان خطاب به محمد مايليكهن گفت: حالا اين مربي حتما انتظار دارد تمام حرفهايش در كنفرانس مطبوعاتي پخش شود. جملهاي كه واكنش سرمربي حاشيه دوست سايپا را در پيداشت:«اي كاش مزدك ميرزايي اين مسابقه را از نزديك ميديد تا شاهد باشد كه بنده بعد از اتمام ديدار، اين پيروزي را به تمام عوامل باشگاه صنعتنفت تبريك گفتم. ميرزايي بايد بداند كه ما چكيده فوتبال هستيم و خودمان را به آن نميچسبانيم. » اما اظهارنظرهاي ميرزايي در جريان گزارش بازي استقلال و فولاد فقط به مايليكهن ختم نشد. او در طول مسابقه بارها نسبت به عملكرد ضعيف ايمان مبعلي هم واكنش نشان داد و حتي با گفتن اين جمله كه: « به نظر ميرسد مبعلي به كل فوتبال بازي كردن را فراموش كرده» انتقاداتش را از اين بازيكن به اوج رساند. مبعلي درباره گزارش ميرزايي ميگويد: «پنج سال در فوتبال ايران نبودم و نميتوانم با دو بازي معجزه کنم و به شرايط ايدهآل برسم. با اين حال به جرات ميگويم از عملکردم در اين دو بازي راضي نبودم اما خيلي هم بد کار نکردم که مستحق اين انتقادات باشم. اميدوارم چند کارشناس بدون قصد و غرض بنشينند و بازيهاي من را تحليل کنند. واقعا نميدانم چه مسائلي پشت پرده وجود دارد که گزارشگري به اين شکل از بازيکن انتقاد ميکند.» Rainyboy20004th August 2010, 11:07 AMادامه روند ناكاميهاي مرفاوي در مس كرمان در لیگ دهم كويرصمد را ميبلعد؟ کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند حمايتهاي بيچون و چراي زمانينژاد كه در مراسم معارفه صمد مرفاوي به عنوان سرمربي جديد، عموم جامعه فوتبال و محافل رسانهاي را به اين باور رسانده بود كه مرد عصبي و تندمزاج فوتبال ايران كه پس از سپري كردن چهار فصل پرماجرا در استقلال، ميتواند حقانيتش را در شهر كوير به رخ بكشد و در قامت سرمربي مس كرمان دستكم يك فصل در اين تيم ماندگار شود، هر چند پيش از اين مربيان غيربومي از اقبال اهالي فوتبال كرمان و هواداران متعصب مس برخوردار نبودند و كلنجار رفتن با حاشيههاي پايانناپذير مس يكي از چالشهاي ذهني امير قلعهنويي و پرويز مظلومي بود اما مرفاوي در شرايط ويژه و متفاوتي فصل تازه مربيگرياش را آغاز كرد. او از همان اولين روزهاي سفرش به كرمان اين شانس را داشت كه مثل فصل پيش به كارت سبزي مثل حمايت قاطعانه مديرعامل باشگاه بسيار بيشتر از حد انتظار روي نيمكت مس دوام بياورد. برخلاف انتظار اما اولين اصطكاك از همان هفته اول ايجاد شد. مرفاوي پس از خارج شدن ساكت الهامي از دايره كادرفني به نشانه اعتراض عذر حميد حاج اسماعيلي، مربي و آناليزور بومي مس را خواست تا نشان بدهد كوچكترين تغييري در رفتارش ايجاد نشده. پس از اين ماجراها و درگيري با بازيكنان بومي، مرفاوي مثل فصل گذشته، پايگاه مستحكمي بين بازيكنان مس ندارد و صبح روز يكشنبه با حالت قهرآميزي كرمان را به مقصد تهران ترك كرده است. ظهور ستارههايي مثل خسرو حيدري، مجتبي جباري، آندرانيك تيموريان و پيروز قرباني محصول دوراني است كه مرفاوي به عنوان سرمربي تيمهاي جوانان و اميد استقلال روزهاي آرام و موفقيتآميزي را سپري ميكرد. رسيدن به نيمكت مربيگري تيم بزرگسالان استقلال البته سرآغاز دوران سقوط مرفاوي در عرصه مربيگري و كش و قوسهاي گاه و بيگاه او با مربيان و بازيكنان اين تيم بود. آغاز پرتنش در ليگ ششم چند هفته پيش از آغاز ليگ ششم حرفهاي، درخواست امير قلعهنويي كه پس از رسيدن به نيمكت سرمربيگري تيمملي عنوان نمادين و در عين حال تاثيرگذار رئيس سازمان فوتبال استقلال را يدك ميكشيد، قريب مديرعامل وقت آبيها حكم سرمربيگري صمد مرفاوي را امضا كرد. چند روز بعد اما قريب استعفانامهاش را تقديم مديران سازمان تربيتبدني كرد؛ دوران نزول و هرج و مرج در باشگاه استقلال اين بار با مديريت مقداد نجفنژاد وارد فاز جديتري شد. در آن مقطع تصور غالب اين بود كه با رفتن قريب دوران همكاري مرفاوي و قلعهنويي مختل نميشود اما اولين تنش بين طرفين پس از اضافه شدن يونگ به كادر فني استقلال ايجاد شد. مرفاوي با صراحت مدعي شد، مربي هلندي بدون اطلاع قبلي به كادر فني اضافه شده و بازيكنان منتسب به قلعهنويي از او حرفشنوي ندارند. هر چه زمان به جلوتر رفت بازيكنان كليدي گرايش بيشتري به قلعهنويي پيدا كردند و كار به جايي رسيد كه در يكي از جلسات تمرين كار مرفاوي با حسين كاظمي و اصغر طالبنسب به درگيري فيزيكي كشيد. فصل كابوسوار مرفاوي با عدم ارسال فهرست بازيكنان استقلال به كنفدراسيون فوتبال آسيا و كنار گذاشتن آبيها از ليگ قهرمانان آسيا تكميل شد و با استعفاي نجفنژاد در هفتههاي پاياني اوضاع به كلي از كنترل مرفاوي خارج شد. چنانكه استقلال در چهار هفته پاياني تنها يك امتياز گرفت و پايينتر از پرسپوليس كه تا پنج هفته قبل 11 امتياز كمتر داشت، در سكوي چهارم ليگ ششم ايستاد. مرفاوي تمام ناكاميها را به ضعف مديريت باشگاه نسبت داد و اين پايان تاريكترين فصل دوران مربيگري او بود. اصطكاك با حجازي در ليگ هفتم در ليگ هفتم حرفهاي، علي فتحاللهزاده سرمست از بازگشت دوبارهاش به استقلال، پس از انتخاب ناصر حجازي به عنوان سرمربي، به صرافت افتاد تا از صمد مرفاوي هم دلجويي كند. فتحاللهزاده با خوش خيالي مرفاوي را كنار دست حجازي نشاند غافل از اينكه عمر همكاري اين دو نفر به يك فصل هم نميرسد. اواسط فصل، زماني كه حجازي به واسطه نتايج فاجعهبار در كانون انتقاد قرارگرفته � سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 484]
-
گوناگون
پربازدیدترینها