تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دلى كه در آن حكمت نيست، مانند خانه ويران است، پس بياموزيد و تعليم دهيد، بفهميد و ن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804270273




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

زندگي تاريک کودکان زيرزميني روماني


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: زندگي تاريک کودکان زيرزميني روماني "برش های کوتاه" اعتماد زندگي تاريک کودکان زيرزميني روماني  در خيابان هاي شهري شلوغ که کارمندان با عجله در راه بازگشت به خانه هاي خود هستند يک حفره که دست کودکي از آن نمايان است توجهم را به خودش جلب مي کند و من را به کشف تاريکي آن حفره مي کشاند. داخل حفره مي شوم و با تونلي به عرض 20/1 متر که مملو از لوله است مواجه مي شوم. زماني که چشمانم به تاريکي عادت مي کند دوباره آن دست را مي بينم. يک پسربچه 11 ساله با نام ولاد من را به دنياي زيرزميني صدها کودکي که آن را خانه خود مي دانند دعوت مي کند. گرماي اين حفره است که کودکان را به آن کشانده است. در حالي که دماي هواي بيرون به زير صفر مي رسد تونل آنقدر گرم است که مي توان کت خود را درآورد. اما رطوبت آن غيرقابل تحمل و بوي تعفن آشغال ها آزاردهنده است. ولاد به کابل هاي برق که در ديوار تونل نصب شده اشاره مي کند و مي گويد در صورت تماس با آنها خطر مرگ وجود دارد. تاريکي و موش هايي که به اين طرف و آن طرف در حال حرکتند واقعاً وحشتناک است. ديميتريو دوست ولاد که بيش از 14 سال ندارد، مي گويد؛ «تقريباً نيم ساعت طول مي کشد که ما به مکان خوابمان برسيم. ما از يک چراغ قوه براي پيدا کردن راهمان استفاده مي کنيم.» بچه هاي اين تونل موافقت کردند پناهگاهشان را به من نشان دهند. در اين تونل پليس و مردم ديگر مزاحم آنها نمي شوند و آنها مي توانند پس از يک روز پرسه زدن در خيابان ها و گدايي کردن لااقل بخوابند اما نه در جايي راحت. همه جاي اين تونل شمع هايي قرار گرفته تا حداقل روشنايي را براي اين افراد بي خانمان فراهم کند. اکثر ساکنان اين تونل افراد نوجوان هستند و جوان ترين ساکن اين مکان بچه يي 11 ماهه است که يک دختر بسيار جوان سرپرستي او را تقبل کرده اما در ميان سوسک ها و موش ها معلوم نيست چه آينده يي در انتظار اين کودک است. زندگي در تونل هاي فاضلاب و خدمات شهري در امريکاي لاتين و بخشي از آسيا و آفريقا امري متداول بوده اما اينجا پايتخت روماني است و روماني هم عضو اتحاديه اروپا است. امروزه تعداد بسياري از بچه هاي رومانيايي که به بچه هاي تونل مشهورند با دزدي و گدايي در اين کشور اروپايي گذران عمر مي کنند. ماريا کاپريل رئيس يک موسسه خيريه براي کودکان خياباني مي گويد؛ «اين بچه ها به هيچ کس تعلق ندارند، هيچ کس در قبال آنها مسوول نيست.» تعداد بچه هاي تونل که از سوي سازمان هاي غيردولتي اعلام شده بين 500 تا 2000 نفر است. اين در حالي است که مقامات شهرداري روماني يک مرکز نگهداري براي اين کودکان که 750 نفر ظرفيت دارد احداث کرده اند اما يونيسف معتقد است اين مرکز براي سروسامان دادن به اين کودکان کافي نيست. با وجود اين مقامات شهري و دولتي معتقدند اين مشکل چندان بزرگ و بحراني نيست. اين در حالي است که کودکاني چون ولاد ترجيح مي دهند جانوران موذي شب تا صبح بر روي بدنشان حرکت کنند اما آزادي خود را از دست ندهند. دريافتن اين مساله که اين کودکان چگونه بي خانمان شده اند بسيار دشوار است. بچه ها از افرادي که به دنبال کشف هويت آنها هستند متنفرند و حاضر نيستند چيزي به آنها بگويند. داوطلبان کارهاي خير مي گويند وضعيت خانوادگي بسياري از کودکان خياباني آنقدر بد است که آنها زندگي در خيابان ها را به بازگشت به خانه ترجيح مي دهند، بنابراين حاضر نيستند اطلاعاتي به ما بدهند. روماني براي مقابله با اين مساله کار دشواري پيش رو دارد. بسياري از اين بچه هاي خياباني در ميان خود ازدواج مي کنند. هورموس 17 ساله با آگوستين 21 ساله که هر دو بچه هاي خيابان بوده اند، ازدواج کرده و تولد اولين بچه خود را هم جشن گرفته اند. خانه آنها آلونکي 30 متري است که آن را با 9 نوجوان ديگر تقسيم کرده اند. خانه آنها متشکل از يک ميز و يک صندلي و چند تشک است و هورموس ديوارهاي خانه را با وسايلي تزيين کرده است اما او شناسنامه ندارد که با آن بتواند از خدمات اجتماعي بهره مند شود. با فشارهاي اتحاديه اروپا قبل از ورود روماني به اين اتحاديه اين کشور خانه هاي بيشتري را به اين قبيل بچه ها اختصاص داد. تا قبل از سال 2005 دولت اقدامات اندکي براي اين کودکان انجام داد اما با اقدامات بوگدان پانايت وضعيت اين کودکان نسبت به قبل بهتر شده است. کاسمينا سيمين يک مقام ارشد اذعان مي دارد در دولت قبلي اهمال هاي فراواني در اين زمينه صورت گرفته اما اکنون تنها 100 کودک خياباني در بخارست زندگي مي کنند. او مي گويد؛ «تعداد خانه ها براي اين کودکان کافي است اما بسياري از اين کودکان براي حفظ استقلالشان حاضر نيستند در اين خانه ها زندگي کنند.» به اعتقاد وي فقر بيشتر در شهرها به معناي افزايش کودکان خياباني است. او مي گويد؛ «آنچه ما امروز در خيابان ها با آن مواجه هستيم مساله مهمي نيست اما با شرايط اقتصادي کنوني مان مطمئناً راه دشواري پيش رو خواهيم داشت.» زندگي کورنيا که در 12 سالگي مورد آزار قرار گرفت و سپس مجبور شد به زندگي تونلي روي بياورد مي تواند اميدي براي ساير کودکان باشد. او عاشق تحصيل بود و در همين تونل درس خواند و توانست از دبيرستان فارغ التحصيل شود. او اکنون در دانشگاه در رشته حقوق تحصيل مي کند و اميدوار است يک شغل خوب پيدا کند. اما آينده ولاد 11 ساله و دوستانش چندان اميدوارکننده نيست. کاپريل مي گويد؛ «آنها به آينده فکر نمي کنند و فقط در زمان حال زندگي مي کنند.»   تمرين زندگي مشترک براي زوج هاي مسن ژاپني  ميستوتوشي نوکاتسو سه دهه است با همسرش زندگي مي کند، اما عملاً «زندگي مشترکي» در کار نيست. نوکاتسو که رئيس يک ايستگاه پرمشغله در يکي از شهرهاي مرکزي ژاپن است، معمولاً تنها براي غذا خوردن، حمام کردن و خواب به خانه مي آيد.اما حالا در آستانه بازنشستگي، اين مرد شصت ساله تازه شروع به شناخت همسرش و زندگي مشترک شان کرده است. او برخلاف گذشته ديگر با حالت نهيب همسرش را صدا نمي زند بلکه اسم او، «ستسکو» را به زبان مي آورد و به تازگي عبارت «دوستت دارم» را هم ياد گرفته است.نوکاتسو جزء گروه کوچک ولي رو به رشدي از مردان است که در دومين گردهمايي سالانه «همسران محبوب» شرکت کردند به اين اميد که با انجام برخوردي متفاوت - توجه کردن به همسرانشان - زندگي هاي مشترک شان را از نابودي نجات دهند.نوکاتسو مي گويد؛ «الان يک سال است که من در کارهاي خانه به همسرم کمک مي کنم. من فهميده ام که نمي توانم براي هميشه در محل کارم زندگي کنم. من بالاخره بايد به خانه برگردم، پس بايد براي خودم جايگاهي داشته باشم - چيزي که الان حس مي کنم ندارم.»سال گذشته گروهي از مردان ژاپني براي نجات زندگي خانوادگي شان به صورت داوطلبانه گردهم آمدند و يک روز را تعيين کردند که در آن مردان زودتر از ساير روزها، در ساعت هشت عصر به خانه برگردند، به چشم همسرانشان نگاه کنند و بگويند «متشکرم،» بخشي از مردان 50 تا 60 ساله ژاپن متعلق به نسلي هستند که براي شرکت ها و مشاغل شان اهميتي بسيار بيشتر از همسران شان قائل هستند و دليل اين اراده جمعي براي تحکيم کانون خانواده ريشه در آمار و ارقام سرشماري ها دارد.در سال جاري نخستين نسل کودکان متولد دوره بيش زايي پس از جنگ جهاني به سن 60 سالگي مي رسند و دوران بازنشستگي را تجربه مي کنند به اين ترتيب مردان متعلق به اين نسل زندگي خارج از خانه و کار تمام وقت خود را به ناچار رها مي کنند و پس از آن طبيعتاً زمان بيشتري را در خانه و در کنار همسران شان مي گذرانند.در عين حال، تغييرات روزافزون قوانين به همسران خانه دار، حقوق بيشتري مي دهد که مي تواند باعث شود زناني که طي زندگي مشترک با همسران شان همواره مورد بي اعتنايي قرار گرفته اند با استفاده از ثروتي که به موجب قانون به دست مي آورند عطاي زندگي خانوادگي را به لقايش ببخشند و تقاضاي طلاق کنند.براساس آمارهاي دولتي، نرخ طلاق در ژاپن نسبتاً پايين است؛ رقمي معادل 08/2 مورد از هر 1000 زوج. اما اين آمار از سال 1985 تا سال 2005 با افزايشي 60 درصدي به 261917 مورد رسيده است. آمار طلاق بين زوج هايي که بيش از بيست سال از ازدواج شان مي گذرد، بالاترين رشد را دارد و از سال 1986 تا 2005 دو برابر شده است و در اغلب اين موارد تقاضاي طلاق از طرف زن بوده است. بالا رفتن آمار طلاق در ميان اين نسل به اين معنا است که اين مردان ناچارند در کشوري که بالاترين طول عمر مردان (به طور متوسط 78 سال) را دارد سنين پيري خود را در تنهايي بگذرانند.آتسوکو اوکانا يکي از مشاوران طلاق در توکيو در وب سايتش مي نويسد؛ «وقتي کودکان مستقل مي شوند و زنان زمان خالي بيشتري در خانه پيدا مي کنند، ناگهان شروع مي کنند به فکر کردن به اينکه آيا در زندگي ام خوشبختم؟،»بسياري از مردان ژاپني در اين سنين آرزو مي کنند کاش نسبت به همسران شان حساسيت بيشتري به خرج مي دادند و در بسياري از موارد حتي فرزندان هم پدرشان را بابت اين بي توجهي و طلاق ناشي از آن سرزنش مي کنند.  فسخ ازدواج به خاطر رفتار بچگانه شوهر مردي پس از اينکه بارها سعي کرد همسرش را مجاب کند دست از سيگار کشيدن بردارد، در نهايت به کليساي کاتوليک مراجعه کرد و خواست ازدواجش فسخ شود.اين تنها يکي از پرونده هاي تقاضاي فسخ ازدواج است که به دادگاه عالي «ساکرا رماناروتا»ي واتيکان تقديم مي شود.در ميان دادخواست هاي رسيده، پرونده هايي به چشم مي خورد که طي آن زنان درخواست فسخ ازدواج داده اند به اين دليل که شوهرانشان به رغم سي - چهل ساله بودن به شدت به مادرانشان وابسته اند و توانايي قطع اين ارتباط رواني بيمارگونه و زندگي مستقل را ندارند.داستان پرونده هاي اينچنيني به تازگي به رسانه هاي ايتاليا کشيده شده است به طوري که پاپ بنديکت طي نامه يي از قضات اين دادگاه خواست دقت نظر بيشتري در مورد تقاضاهاي فسخ ازدواج اعمال کنند. فسخ ازدواج حکمي قانوني است که توسط کليساي کاتوليک صادر مي شود و به اين معنا است که اين ازدواج از ابتدا معتبر و قانوني نبوده و چنين عقدي هرگز رخ نداده است. دلايل چنين حکمي مي تواند عدم بلوغ فکري يک يا هر دو نفر در هنگام ازدواج، مشکلي پنهاني (مانند بيماري) که در آغاز يکي از طرفين از آن بي خبر بوده، عدم رضايت، مشکلات جنسي و وجود اجبار در ازدواج باشد.در پرونده يي که مربوط به خانم معتاد به سيگار مي شد، داستان از اين قرار بود که پيش از ازدواج نامزد اين خانم از او خواست که متعهد شود بعد از ازدواج به تدريج سيگار را ترک کند.اما به رغم اينکه در آن زمان بر روي اين موضوع توافق شد، پس از ازدواج با اينکه خانم مذکور خيلي تلاش کرد موفق نشد سيگار را کنار بگذارد.اسقف منطقه تقاضاي فسخ ازدواج را پذيرفت، اما دادگاه ثانويه آن را رد کرد. اين زوج از ديد کليسا همچنان در عقد يکديگر و منتظر راي دادگاه عالي واتيکان هستند.پرونده هاي عجيبي که به دادگاه مذهبي واتيکان ارائه مي شوند در گزارشي سالانه توسط قضات به پاپ تقديم مي شوند. بسياري از اين پرونده ها در مورد زوج هايي است که يکي از آنها، خصوصاً مردان وابستگي مفرط و بيمارگونه به والدين شان دارند - اتفاقي که در مورد مردان ايتاليايي چندان غيرمعمول نيست - بسياري از آنها به رغم اينکه مي توانند درآمد بالايي داشته باشند، ترجيح مي دهند پيش از ازدواج در خانه والدين شان بمانند.در يک پرونده ديگر يک مرد از دادگاه عالي تقاضاي فسخ ازدواجش را کرد زيرا همسرش پس از ازدواج نسبت به ظاهر خود بي توجه شده است. اين مرد مدعي شد با تصور اينکه همسرش شخصيت متفاوتي دارد با او ازدواج کرده و حالا «فريب» خورده است.دليل اينکه مردم ايتاليا به جاي طلاق (که 35 سال است در اين کشور قانوني است) تقاضاي فسخ ازدواج شان را مي کنند اين است که طلاق همچنان به لحاظ اجتماعي به نوعي تابو محسوب مي شود و افراد ترجيح مي دهند با فسخ ازدواج شان اين فرصت را بيابند که دوباره بتوانند در کليسا ازدواج کنند.  سياهپوستان بيشتر از سفيدپوستان از سرطان مي ميرند  به رغم آنکه ميزان مرگ ناشي از ابتلا به سرطان در امريکا کاهش يافته (چه در ميان افراد سفيدپوست و چه در ميان سياهپوستان) اما هنوز هم ميزان مرگ ناشي از اين بيماري در سياهپوستان بيشتر از سفيدپوستان است.براساس آماري که موسسه ملي سرطان امريکا اعلام کرده است ميزان کلي ابتلا به سرطان هاي مختلف در سال 2003 در مردان سياهپوست 35 درصد شايع تر از مردان سفيدپوست و در زنان سياهپوست 18 درصد شايع تر از زنان سفيدپوست بوده است. براساس اين گزارش پيش بيني مي شود که در سال 2007 از مجموع 4/1 ميليون نفري که تشخيص بيماري سرطان براي آنها داده مي شود احتمالاً 153 هزار نفر سياهپوست خواهند بود و از تعداد 560 هزار نفري که به علت سرطان فوت شوند، 63 هزار نفر آنها سياهپوست خواهند بود.در گزارش اين موسسه آمده است؛ «اگرچه هميشه ميزان ابتلا به سرطان هاي مختلف و ميزان مرگ ناشي از اين بيماري در سياهپوستان بيشتر از سفيدپوستان بوده است، اما در سال هاي اخير اين آمار در حال کاهش يافتن است و تفاوت نسبت ها تا حدودي کاهش يافته است.» براساس اين آمار در سال 2003 ميزان کلي مرگ و مير بر اثر سرطان در کل امريکا 7/1 درصد نسبت به سال 1995 کاهش داشته است، در مورد سياهپوستان هم اين کاهش 1/1 درصد بوده است.»براساس اين آمار بيشترين تفاوت در مرگ و مير ناشي از سرطان ها در سرطان پروستات بوده است که مرگ و مير سياهپوستان در اثر اين سرطان 4/2 برابر مردان سفيدپوست بوده است.  داروي فشار خون عليه تخريب عضلاني  محققان انگليسي و امريکايي در تحقيقي مشترک به اين نتيجه رسيدند که تجويز داروي لوزارتان که يک داروي شايع درمان بيماري فشار خون است در موش ها مي تواند موجب بازپروري و احياي عضلات آسيب ديده اين حيوان در اثر بيماري آتروفي عضلاني دوشن (بيماري يي که به ضعف و سپس تحليل و در نهايت نابودي عضلات مي انجامد) مي شود. بيماري هاي آتروفي (از بين رفتن) عضلات دوشن و مارفان هر دو در موش ها به وسيله تجويز داروي لوزارتان تا حدودي درمان شدند و اين موضوع دانشمندان را به کشف داروهاي جديد براي برطرف کردن اين بيماري ها در انسان اميدوار کرده است. در اين مطالعه که پزشکان مرکز ملي بيماري هاي روماتيسمي امريکا و مرکز بيماري هاي اسکلتي - عضلاني انگلستان در آن شرکت داشتند، مشخص شد که بايد مطالعات بيشتر به خصوص در مورد الگوهاي انساني در اين باره صورت بگيرد.دکتر هاري دانيز که نويسنده مقاله اين گروه در مجله «Nature» است مي گويد که بيماري سندرم مارفان که يک بيماري غيرشايع اما بسيار خطرناک است به وسيله افزايش فعاليت يک نوع ماده رشد موسوم به TGF-beta در بدن فرد ايجاد مي شود. او مي گويد؛ «با افزايش ميزان اين ماده و افزايش فعاليت آن، ضعف عضلاني در افراد به وجود مي آيد و بافت عضلاني ابتدا تضعيف و سپس تخريب مي شود. در اين حالت سلول هايي که وظيفه بازسازي بافت عضلاني را دارند هم از کار مي افتند، اما در مطالعه ما در مورد موش ها مشخص شد که داروي لوزارتان تا حدود زيادي مانع از فعالعيت TGF-beta مي شود و اين باعث مي شود که سلول هاي عضلاني بتوانند به کار دوباره سازي و احياي بافت هاي صدمه ديده بپردازند و خود را تقويت کنند.»البته مطالعه روي موش ها در مقطعي کوتاه انجام گرفته است و يکي از سوالاتي که گروه حتماً بايد در تحقيقات خود به آن پاسخ بدهد اين است که آيا اين دارو خواهد توانست به صورت طولاني مدت هم مانع از بروز تضعيف و تخريب عضلاني گسترده در اين بيماري ها شود يا نه.  کاربردهاي عجيب تلفن همراه   هيات منصفه دادگاه مردي را به دليل وادار کردن نامزدش به قورت دادن يک گوشي تلفن همراه محکوم کرد. طبق شواهد ارائه شده مارلون براندوگيل 25ساله، اهل کانزاس سيتي، در حين دعوا و مشاجره تلفن همراه نامزدش را به زور به داخل گلوي او فشار داده است و باعث شده که او گوشي را ببلعد. البته آقاي گيل با محکوميتش مخالف است و مدعي است نامزدش مليندا مي خواست با قورت دادن گوشي مانع از اين بشود که او بفهمد با چه کسي در حال حرف زدن بوده است. به هر حال مليندا با عجله خود را به بيمارستان رساند و پزشکان او را که در آستانه خفگي و مرگ بود نجات دادند. همسر اين مرد در شکايتي که عليه او تنظيم کرد نوشت؛ «به نظر من بدبيني او باعث شد دست به اين کار بزند. ولي اگر من واقعاً مي خواستم هويت شخصي که در حال صحبت با او بودم پنهان کنم مي توانستم تلفن را از پنجره آپارتمان بيرون پرت کنم و مطمئن باشم از کار خواهد افتاد.» اين دومين دادگاهي است که پيرامون اين مساله برپا مي شود. در دادگاه اول هيات منصفه براي محکوميت مارلون براندو به خشونت خانگي از نوع درجه اول (که مجازاتش حبس ابد است) به توافق نرسيدند و در نهايت نوع جرم واقعه را خشونت خانگي درجه دوم تشخيص دادند، اما باز هم بر سر نوع مجازات گيل به نتيجه واحدي نرسيدند. به اين معنا که تصميم گيري به قاضي واگذار شد. پرونده هاي خشونت خانگي مي توانند مجازاتي حتي تا 7 سال زندان داشته باشند. هر چند معمولاً يک تا دو سال زندان براي آنها در نظر گرفته مي شود.  جراحي همسر دوم براي شبيه شدن به همسر اول  يک مرد چيني که پس از از دست دادن همسر محبوبش در يک تصادف رانندگي دوباره ازدواج کرده است، همسر دومش را وادار کرد براي شبيه شدن به همسر اولش تن به جراحي پلاستيک بدهد. پس از تصادف رانندگي ژائو گانگ 32 ساله 6 ماه در بيمارستان بستري شد تا در نهايت سلامتي اش را به دست آورد. او در آن زمان گفت؛ «من ترجيح مي دادم مي توانستم همراه همسرم لو بميرم.» در هر حال بعد از گذشت سه سال از تصادف، ژائو گانگ تحت فشار روزافزون والدينش ناچار شد دوباره ازدواج کند؛ «من به اين دليل با ساي ازدواج کردم که کمي به همسر اولم شبيه بود و مي توانستم اشتباهاتي را که در مورد لو انجام دادم، با او جبران کنم.»اما حالا ساي از طرف شوهرش تحت فشار قرار گرفته که براي شبيه تر شدن به همسر اول او تن به جراحي پلاستيک صورت بدهد. ژائو اعتراف مي کند که اين درخواست ممکن است کمي غيرمنصفانه باشد، اما در صورتي که ساي با آن موافقت کند؛ «من همه عشقم را نثار او خواهم کرد.» ساي در حالي که سعي مي کند به نيمه پر ليوان نگاه کند، مي گويد؛ «من دچار تناقض شده ام. از يک طرف نمي خواهم تبديل به شبح يک شخص ديگر بشوم و از طرف ديگر نمي خواهم همسرم و خانواده ام را از دست بدهم. تنها آرزو مي کنم با اين عمل جراحي چهره ام زشت نشود.»گروه پزشکان جراح پلاستيک مصرند بايد تحقيقات و ارزيابي هاي رواني کاملي پيش از اين عمل انجام شود. رئيس تيم جراحي معتقد است راه هايي بهتر از جراحي پلاستيک هم براي حفظ يک ارتباط وجود دارد.    80 درصد نوجوانان امريکايي ورزش کافي و رژيم غذايي مناسبي ندارند  براساس يک تحقيق بيش از هشتاد درصد نوجوانان امريکايي ورزش کافي و رژيم غذايي مناسب ندارند. در مطالعه يي که در آن ميزان ورزش کردن 878 نوجوان بين سنين يازده تا پانزده سال مورد بررسي قرار گرفت مشخص شد که حدود 80 درصد از اين نوجوانان شيوه ورزش کردن منظم و مناسبي ندارند و رژيم هاي غذايي آنها هم وضعيت مناسبي ندارد. در اين مطالعه چهار فاکتور اصلي در نظر گرفته شد؛ فعاليت فيزيکي منظم، زمان نشستن مقابل تلويزيون، ميزان چربي رژيم هاي غذايي و ميزان سبزيجات و ميوه هاي رژيم غذايي. در نهايت مشخص شد که حدود 55 درصد اين نوجوانان از حد مناسب ورزش براي اين سن (شصت دقيقه در روز) کمتر ورزش مي کنند. اين نسبت در پسران کمتر از دختران است (حدود 60 درصد پسران ورزش مناسب داشتند در حالي که تنها 35 درصد دختران اين گونه بودند) و جالب اينکه حدود 30 درصد از اين افراد - به نسبت مساوي ميان پسران و دختران - در طول روز بيش از دو ساعت مقابل تلويزيون مي نشستند. در مورد رژيم غذايي هم الگوهاي ارائه شده بسيار کم مورد توجه قرار مي گرفت مثلاً فقط 12 درصد از اين افراد روزانه پنج واحد ميوه و سبزي لازم براي اين سن (شيوه پيشنهادي وزارت بهداشت امريکا) را مي خورند و تنها 30 درصد اين افراد هم محور اصلي چربي غذاي خود را از چربي هاي غيراشباع شده تامين مي کنند و جالب اينکه تنها 2 درصد اين نوجوانان راهنماي رشد و نکات ضروري رشد را که در اختيار همه نوجوانان قرار مي گيرد، دريافت مي کنند. در اين مطالعه رابطه نزديکي ميان خلق و خوي افراد و نوع رفتار فرزندان آنها ديده شده است. براي مثال افرادي که والدين آنها منظم ورزش مي کنند بيشتر به ورزش کردن گرايش داشتند و افرادي که والدين آنها بيشتر مقابل تلويزيون مي نشستند هم بيشتر به اين کار تمايل داشتند.    




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 503]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن