واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - مدیرعامل خانه سینما معتقد است مدیریت سینما نیازمند تسلط بر حوزه، صداقت و کاریزماست و تاکید کرد خانه سینمای منسجم قطعاً به نفع نظام است. سمیه علیپور: ابقای محمدمهدی عسگرپور، مدیرعامل پرخبر خانه سینما در نتیجه انتخابات هیئت مدیره دوازدهم خانه سینما مفاهیم بسیاری را به همراه داشت؛ مفاهیمی مهمترین آن حمایت اعضای خانه سینما از فردی است که در یکسال و سه ماه اخیر بارها و بارها با اقداماتی دور از انتظار از سوی مدیریت دولتی سینما روبرو شد. عسگرپور در گفتوگو با خبرآنلاین، همه آنچه در این مدت بر خانه سینما گذشته را از منظر خود تحلیل و بررسی کرد. ماجرای خبری که اخیراً از سوی روابط عمومی معاونت سینمایی مبنی بر تعویق جلسه دیدار هیئت مدیره خانه سینما و معاون سینمایی منتشر شده بود، چه بود؟ اصلاً چنین قراری گذاشته شده بود و تاریخ مشخصی داشت که بعد به تعویق افتاد؟به صورت طبیعی هیئت مدیره جدید خانه سینما باید با مراجع ذیربط تعامل کند، همانطور که هیئت مدیره قبل هم در ابتدای دوره این تعامل را داشت. مهمترین این مراجع معاونت امور سینمایی است. هیئت مدیره جدید نیز در جلسه دوم این نکته را مطرح و تصویب کردند که مطالبات جامعه اصناف همواره باید رصد و دستهبندی شود و به نهادهای مرتبط ارائه شود. بنابراین برای گفتوگو و تشکیل جلسه با معاونت سینمایی و یا دیگرمسئولان ارشاد باید اقدام میکردیم. بخشی از این برنامه در هیئت مدیره قبلی جلو رفته بود. یعنی هیئت مدیره قبلی مطالبات را شناسایی کرده و آنها را به شکلی قابل ارائه در آورده بود. اعضای هیئت مدیره جدید در طول ماههای اخیر این مطالبات را مطالعه کرده بود و اعضا احساس کردند میتوانند خیلی زود با معاونت سینمایی جلسه بگذارند تا همفکری و همکاری شکل بگیرد. این دیدار مصوبه دومین جلسه هیئت مدیره شد و خود آقای توحیدی مامور شدند برای تشکیل هرچه زودتر این جلسه اقدام کنند. آنچه که اخیراً در خبرها آمد، کذب بود، اصلاً از قبل وقتی نگذاشته بودند و اعلامی صورت نگرفته بود که به تعویق بیافتد. دفتر آقای شمقدری هم اصلا در جریان نبودند چنین قراری وجود داشته، اما اینکه این خبر از کجا آمده و شیطنت کی و برای چی بوده شاید بعدها معلوم شود. کلاً این رفتارهای احساسی معاونت سینمایی را چطور میبیند؟ از این قبیل برخوردها در این مدت کم ندیدیم...نگرانی من این است که در پاسخ به رفتاری که شما اسم آن را رفتار احساسی گذاشتید، من هم دچار رفتار احساسی متقابل شوم و جوابی مشابه از سر احساس بدهم. رفتار امروز ما در حوزه صنفی و مسئولان سینمایی در حوزه دولت از سابقه خودش مدد گرفته و نمیتوانیم بگوییم از تجارب پیشین استفاده نکرده است. در کشور ما به لحاظ بدآموزی از رفتار پیشینیان خیلی خوب عمل شده است. بارها به این نقطه ضعف اشاره میشود که چرا تجارب در حوزه مدیریت به نسل بعد منتقل نمیشود، اما به نظر من اتفاقاً بخش منفی خیلی خوب منتقل میشود، برعکس تجارب خوب درست منتقل نمیشود. سر کار گذاشتن و خودآزاری و دیگرآزاری که جزو آفت جامعه ما شده، همین طور ادامه پیدا کرده و متاسفانه ضریب افزایشی هم به خود گرفته است. رفتارهای ما برگرفته از یک پیشینه است. ریشههای رفتار امروز من را میتوانید در رفتارهای قبلی و نوع فیلمسازی من و مواردی از این دست ببینید. همین طور رفتار دیگران را، اما معضل جدیدتری در مقاطع اخیر به وجود آمده و تعادل روحی روانی را نه فقط از ما بلکه به طور کلی از جامعهمان گرفته است. ما در شرایطی به سر میبریم که باید امیدوار باشیم بعد از این سختی آسانی داشته باشیم. به هم خوردن تعادل روحی این نگرانی را به وجود میآورد که برخی رفتارهای حتی به دور از آموزههای دینیمان انجام دهیم. حتی جاهایی مرتکب دروغگویی شویم و فکر کنیم این کار به مصلحت نظام و کلیت کشور است. اگر خدا آن آدم را دوست داشته باشد موجبات پشیمانی را برای او در زمان حیاتش فراهم میکند. به هر حال یک روزی بعد از سالها متوجه این رفتار شود و یا چرخشی اتفاق بیافتد که این چرخش خودش درس عبرت باشد. رفتار فعلی که مشاهده می شود برگرفته از یک پیشینه است که میتوان با انطباق آن با پیشینه افراد و نهادها خیلی چیزها تعبیر و توجیه شود و دیگر شوکه نمیشویم وقتی میبینیم که میگویند امروز جلسهای بوده و وما نرفته ایم! و لغو شده است! معاونت سینمایی جایی است که می تواند سینما را مدیریت کند و سالها بحرانهای بزرگ سینما در آنجا به آرامش میرسید. از سوی دیگر همواره مدیریت سلیقهای سینما و دست باز معاونان سینمایی (به مفهوم نبود قواعد قانون) به عنوان یک آسیب جدی دراین بخش تلقی شده است.سینما و اساساً هنر در کشور ما به شکل غیرطبیعی اداره میشود و ربط چندانی هم به میزان اختیارات و سلایق دولت ها ندارد. حالا اینکه در مقطعی منتقدان یک دولت، خود مدیریت را برعهده میگیرند و بعد خود آنها نقد میشوند و دوباره خود آنان منتقد میشوند، سیستم معیوبی است که در کشورمان با آن مواجه هستیم. نباید فکر کنیم شرایطی که امروز با آن مواجه هستیم حاصل رفتار همین چند نفر آدم است. ما سابقهای داریم که تمام آن سوابق کمک کرده امروز به اینجا برسیم، اما برای حل بحران باید گروهی که مسئولیت برطرف کردن مشکلات و تنظیم برنامه پیشبردی را برعهده میگیرند، سه ویژگی داشته باشند. اولین نکته مهم داشتن تسلط بر موضوع است، به این معنا که وقتی با پدیدهای مواجه میشوند همه اجزای آن را به واقع بلد باشند و بشناسند نه اینکه فکر کنند بلد هستند. بعضیها فکر میکنند بلد هستند و دائم هم میگویند میدانید که ما بلدیم! میخواهم مثالی بزنم البته قصد توهین به اساتید محترم فیلمسازی ندارم، در خوشبینانهترین حالت برخی رفتارهای مدیریتی که شاهدش بودهایم مثل اساتید فیلمسازی است که میتوانند هر نوع سینمایی را تدریس کنند، اما به محض اینکه دست به دوربین میبرند روشن میشود اصلا فیلمساز خوبی نیستند. به همین خاطر است که هر کسی باید در جای خودش قرار بگیرد. اما بعد از اصل تسلط صداقت است یعنی هر چه را درک می کند و اعلان می کند صادقانه پای اجرایش هم باشد و اگر هم خطا رفت اعلام کند. نه اینکه امروز چیزی بگوید، اما فردا عملی دیگر انجام دهد. و نکته بسیار مهم دیگر کاریزماست. گیرایی و نفوذ یک مدیر به شدت به کمک او میآید تا مقبولیت پیدا کند. بارها در طول این سالها با مدیرانی مواجه بودیم که تسط نسبی داشتهاند، اما فاقد صداقت و کاریزما بودند و بر این اساس به موفقیت نرسیدند و مخاطبانشان دوستشان نداشتهاند. این دوست نداشتن فقط به احساس عاطفه ربط ندارد. آنچه که امروز با آن مواجه هستیم جمع همه اینهاست. متاسفانه جریانی در مدیریت فرهنگی کشور شکل میگیرد که تسلط زیادی بر موضوع مربوطه ندارد و به راحتی هم اعلان و اعمالش متناقض است و فاقد کاریزماست. به همین دلیل این رفتار بحران به وجود میآورد. معمولاً بحرانها روی هم اثر تصاعدی میگذارند و یکدفعه با انبوه بحرانها روبرو میشویم. در کنار همه اینها نباید ظرف موجود را هم فراموش کنیم. همین تیم مدیریتی سینما اگر در موقعیت دیگری بودند و وضعیت اجتماعیمان چنین نبود شاید با عملکرد و خروجی دیگری مواجه میشدیم. در حال حاضر آنقدر بحرانهای بزرگتری غیر از سینما وجود دارد که گاه میگوییم آنها در اولویت هستند. داشتن یک ظرف مناسب و مدیریت مسلط ،صادق و کاریزماتیک میتواند ما در حل بحرانها کمک کند. انتخابات خانه سینما یکی از مهمترین رخدادهای سینمایی در ماههای اخیر بود؛ انتخاباتی که برخی اتحاد اصناف را قبل از آن به عنوان یک آسیب میشناسند و گروهی این اتحاد و همبستگی را تقدیر کرده و در تاریخ فعالیت صنفی سینما بینظیر ارزیابی میکنند. تحلیل شما از این انتخابات چیست؟بعضی از رفتارها رفتار خوبی است، اما وقتی در ظرفی قرار میگیرد احساس میکنیم آن رفتار هم دچار مشکل است. اگر هشت یا 10 سال قبل از اهالی صنف میپرسیدند بهترین حالت برای برگزاری مجمع عمومی خانه سینما چیست، حتماً و به اجماع میگفتند بهترین روش این است که ماهها قبل از انتخابات اعضا در کنار هم جمع شوند تا با لابی یک ساعت قبل از انتخابات روبرو نشویم؛.لابیهایی فوری آسیبهای زیادی به پیکره هیئت مدیرههای قبل زده است. رفتاری که امسال در مجمع عمومی خانه سینما شکل گرفت خیلی نزدیک به دیدگاه کمالگرایانهای است که ممکن است در مورد مجمع عمومی داشته باشیم، اما امروز ظرف ما ظرف دیگری است و موجب میشود تئوری توطئه هم به آن وارد شود و یادمان برود که با این نوع برداشت به همکاران خودمان توهین میکنیم. انتخابات خانه سینما مثل انتخابات عادی نیست که مردم رایها را در صندوق بریزند. در اینجا 29 نفر مشخص به نمایندگی از 29 صنف نماینده اصناف خود میشوند و همانجا کاندیداها معلوم میشود و همانجا رایگیری میشود؛ بنابراین آنچه مورد نقد بعضی از همکارانمان است، اتفاقات قبل از این مجمع است، اینکه چرا این بیست و چند نفر با هم جلسه گذاشتند و همنظر شدند، چرا همه رفتار یکنواخت و یکپارچهای بروز دادند. یعنی همه آنچه میتوانست به عنوان حسن مجمععمومی مطرح شود از سوی برخی عیب نامیده میشود. البته دوستانی که این ایراد را وارد کردند گروه اندکی هستند که هر کدام هم به دلیل و انگیزهای که به وضعیت عمومی جامعه و همه اهالی سینما برمیگردد؛ این تصورات را یافتهاند. در اظهار نظر یکی دو نفر از دوستان تناقضها به وضوح وجود دارند. آنان گویا فراموش کردهاند که جستجو گری چون گوگل وجود دارد و میتوان در آن جستجو کرد و متوجه شد گفتهها و اظهار نظرهایشان در بهمن 88 در مورد یک فرد به عنوان مدیرعامل خانه سینما چه بوده و بعد در خرداد 89 چه گفتهاند...؟!! انگار در این چهار ماه این فرد مدیرعامل دچار اتفاق و دگردیسی عجیبی شده که از آن نقطه به این نقطه پرتاب شده است. من این مجمع عمومی و انتخابات اخیر خانه سینما را یک پیروزی بزرگ برای پیشبرد و حرکت صنفی مجمعهای عمومی خانه سینما میدانم که میتواند تجاربی برای مجمعهای بعدی هم داشته باشد. این مجمع عمومی چنین نبود که در طول یک روز همه لابیها انجام شود. در واقع پنج ماه مانده به مجمع عمومی هیئت مدیره با توجه به حساسیت شرایط این تصمیم را گرفت که روسای صنوف و شورای مرکزی کنار هم جمع شوند و گفتوگو کنند هدف برگزاری یک مجمع عمومی متین و همسو و صنفی بود تا در نهایت به هیئت مدیرهای برسد که همه با رای بالا انتخاب شوند تا پشتوانه بیشتری برای ابراز نظر و پیگیری مطالبات سینمایی و قانونی داشته باشند. خود این دوستان منتفد و یا نمایندگانشان در آن جلسات حضور داشتند، اما بعد از چند جلسه که دیدگاهها روشن شد و واکنشها را دیدند تغییر موضع دادند. در مقطعی نیز بعضی از صنوف لجاجت کردند و فکر کردند بین دو نفر از اعضایشان هیچ تفاوتی وجود ندارد، اگر این یکی میتواند در مجمع رای بیاورد پس دیگری هم میتواند. با وجود این معتقدم شکل پیشرفتهای از مجمع عمومی را امسال شاهد بودیم. به نظر من اگر این اتفاقات و جلسات از ماهها قبل برنامهریزی و اجرا نمیشد ممکن بود با شکل از هم گسیخته هیئت مدیره روبرو شویم که نتایج منفی آن علاوه بر خانه سینما دامن نهادهای دیگر حاکمیت از جمله معاونت سینمایی را میگرفت. یک خانه سینمای مقتدر در مجموع به نفع نظام است. 54143
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 367]