واضح آرشیو وب فارسی:شبكه خبر دانشجو: سوريه و منشاء شناسي تحولات سياسي
همزماني تحولات سوريه با رخدادهاي انقلابي كشورهاي منطقه زمينهساز اين پرسش شده است كه آيا تحولات اين كشور مانند ساير قيامهاي مردمي منطقه به طور طبيعي رخ داده يا حركتي شبيهسازي شده از سوي قدرتهاي خارجي به همراه برخي از كشورها و رژيمهاي منطقهاي است؟
![](http://www.snn.ir/pic/13910117071_201298011e.jpg)
گروه بينالملل «خبرگزاري دانشجو»؛ بطور اجمال اين نكته مبرهن است كه آمريكا، عربستان و ساير بازيگران متضرر در تحولات منطقه اي، سعي دارند تا از يك سو قيام ها و حركت هاي مردمي در كشورهايي مانند يمن، بحرين، اردن و كويت به نتيجه نرسد و از سوي ديگر كشورهاي تونس، مصر و ليبي نتواند در نظام سازي جديدشان مدل و الگوي اسلامي، بويژه الگوي جمهوري اسلامي ايران را برگزينند.
موضوع ديگري كه قابل توجه مي باشد اين است كه آمريكا به كمك برخي كشورهاي منطقه در تلاش است تا با تجهيز و توانمند سازي برخي جريانات سوري يكسري اقدامات ديپلماتيك تحولاتي مانند كشورهاي تونس، مصر، بحرين، يمن و ليبي را در كشور سوريه ايجاد كند.
به بيان ديگر آمريكا همانگونه كه تلاش مي كند تا با كمك همه ابزارها و فشارها، جنبش هاي انقلابي در منطقه مهار، خنثي و يا منحرف شوند در فضاي سوريه نيز سعي مي شود تا حركت هاي اغتشاش گرايانه، آشوب طلبانه و جو ترور و ناامني تشديد و دولت سوريه قادر به مهار و مديريت آن نگردد.
بررسي سياست هاي آمريكا در خصوص سوريه در دو دهه اخير به ويژه پس از 11 سپتامبر نشان مي دهد كه تحولات داخلي سوريه كه تا حدودي پس از پايان يافتن بحران ليبي آشكارتر شده، بيش از اينكه منشا كاملا داخلي داشته باشد، ريشه در برنامه ها و طراحي هاي محور واشنگتن – تل آويو دارد. اگر مطالبات و تهديدات گذشته رژيم صهيونيستي ضد سوريه مورد بررسي قرار گيرد، نشان مي دهد كه مطالبات غرب از دمشق همان خواسته ها و انتظاراتي است كه رژيم صهيونيستي از سوريه داشته و حاضر است براي آنها با دمشق وارد جنگ شود.
بر اين اساس، آنچه انگيزه اساسي طراحي هاي محور واشنگتن – تل آويو را جهت براندازي رژيم سوريه تشكيل داد، جايگاه سوريه در تحولات و معادلات قدرت در خاورميانه و نوع سياسيت هايي كه تا كنون اين كشور نسبت به برنامه هاي خاورميانه اي آمريكا و بويژه در خصوص رژيم صهيونيسيتي اتخاذ كرده و همچنين نوع رابطه اي كه با جمهوري اسلامي داشته است.
بطور كلي سوريه به خاطر واقع شدن در منطقه استراتژيك خاورميانه، قرار گرفتن بر كناره شرقي درياي مديترانه و برخورداري از 186 كيلومتر ساحل و همسايگي با فلسطين اشغالي، لبنان، تركيه و عراق در راهبردهاي منطقه اي بسيار پر اهميت است. به همين دليل سوريه در اكثر مسائل خاورميانه داراي نقش كليدي است.
عدم حمايت از رژيم بعثي صدام در جنگ تحميلي عليه ايران و ممانعت از عربي – فارسي شدن جنگ، حمايت از مقاومت اسلامي لبنان و فلسطين در جنگ هاي 33 روزه و 22 روزه و مخالفت با روند سازش و به رسميت شناخته شدن رژيم صهيونيستي از جمله اين موارد است.
سوريه به جهت همين ماهيت همواره در راهبردهاي دولت آمريكا بويژه در دوره بوش و اوباما به عنوان يكي از اهداف براندازي از طريق گزينه هاي مختلف از جمله نظامي بوده است و در اين راستا پس از حادثه 11 سپتامبر سوريه يكي از هفت كشور مورد هدف پنتاگون قرار گرفت.
اما با توجه به ناكامي ها در عراق و فشارهاي داخل آمريكا بر كاخ سفيد سياست هاي اوباما بجاي تغيير رژيم، رويكرد تغيير رفتار را مورد توجه خود قرار داد، لذا وي از ابتداي روي كار آمدن سياست نسبتا متفاوتي را درباره سوريه اتخاذ كرد كه منجر به برگرداندن سفير آمريكا به دمشق شد كه از سال 2005 و در دوره بوش فرخوانده شده بود.
سياست تعامل به دلايل مختلف دوام پيدا نكرد و از اين رو اوباما مجددا براي تغيير رفتار سوريه سياست فشار و ايجاد ائتلاف را پي گرفت. آمريكا و اسرائيل در چند سال اخير تلاش بسياري در جهت سرنگوني سوريه داشته اند و اوج اين تلاش ها به بعد از ترور رفيق حريري و پرونده سازي عليه سوريه در شوراي امنيت سازمان ملل برمي گردد، اما باز شرايط منطقه اي به اقدامات آمريكا اجازه ايجاد چنين ائتلافي را عليه سوريه نداد.
با شروع قيام هاي مردمي در منطقه، كاخ سفيد رويكرد جديدي درباره سوريه پيدا كرد. در واقع قيام هاي منطقه اي اگر چه براي كاخ سفيد به عنوان كابوس تلقي مي شد، اما از درون اين تهديد كابوس گونه تلاش كردند تا با توجه به شرايط جديد منطقه اي فرصت ها را شكار كنند؛ از جمله اين فرصت ها اين بود كه استراتژيست هاي صهيونيستي و آمريكايي مدل هاي شبيه سازي قيام هاي منطقه در سوريه را به كاخ سفيد پيشنهاد دادند.
در ابتداي امر، اميد آمريكا و صهيونيست ها از طراحي جديد براندازي سوريه به حدي بود كه آنها بدون توجه به طرح ها بشار اسد، هيچ اعتنايي نكرده و سخن از پايان عمر سياسي اسد به ميان آوردند.در تاريخ 21/4/90 رئيس جمهور امريكا در سخنراني خود حكومت بشار اسد در سوريه را فاقد مشروعيت رعلام كرد و گفت : «امريكا تلاش مي كند كه از طريق بين المللي فشار بر حكومت بشار اسد را افزايش دهد تا تغييرات واقعي در سوريه محقق شود.»
بنابراين، تحولات واقعي سوريه را نمي توان بدون انگيزه ها و اهداف بازيگران اصلي آن تحليل كرد. در واقع بازيگران اصلي تحولات منطقه نه بازيگران داخلي يعني گروه ها و سازمان ها آشوب در داخل سوريه و نه عربستان، تركيه و ساير كشورهاي خليج فارس بلكه محور واشنگتن – تل آويو مي باشد.
با اين توصيف تغيير رژيم سوريه در چهارچوب راهبردي صورت مي گيرد كه محور اصلي آن را آمريكا – رژيم صهيونيستي تشكيل داده و ساير بازيگران داراي نقش هاي نيابتي مي باشند.
شنبه|ا|19|ا|فروردين|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبكه خبر دانشجو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 363]