زن جوان باید پاسخگوی قتل شوهرش باشد

واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان:
[تصویر: 04d8ed6fe9b554a52a31ebcd38af5d82.jpg]

پرستار جوانی كه از اتهام معاونت در قتل همسرش تبرئه شده بود، بعد از برگزاری اولین جلسه دادگاه و بازگشت پرونده به دادسرا باید پاسخگوی برخی ابهامات در این باره باشد.

به گزارش خبرنگار حوادث فارس، شامگاه ۲۴ تیر امسال مأموران كلانتری ۱۰۲ پاسداران از طریق مركز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ تهران از وقوع یك قتل باخبر شدند.

مأموران با حضور در محل حادثه واقع در حوالی میدان هروی متوجه شدند یك مرد ۴۲ ساله در خانه اش به قتل رسیده و جسدش در اتاق خواب رها شده است.

تحقیقات مأموران نشان داد یك چادر نماز به دور گردن این فرد پیچیده شده است.

همچنین آثار وارد شدن یك ضربه چاقو به ناحیه كف سر وی وجود دارد اما مشخص نیست علت اصلی مرگ وی چیست.

بررسی از اتاق خواب محل كشف جسد ادامه یافت تا اینكه مشخص شد بالای تخت وی یك كاغذ چسبانده شده است كه روی آن نوشته شده «سزای فرد خائن به ناموس دیگران مرگ است.»

همسر این مرد میانسال مدعی شد ساعت ۱۳ روز حادثه فرزند پسرشان را به آموزشگاه زبان برده سپس در ساعت ۱۶ زمانی كه به خانه رسیده است همسرش مدعی شده قرار است برای او مهمان بیاید و بهتر است وی در خانه نباشد.

همسر این فرد در ساعت ۲۰:۳۰ دقیقه چندین بار با منزل تماس گرفته اما چون شوهرش پاسخگو نبوده است به خانه بازگشته و با جسد همسرش روبه رو شده است.

تحقیق درباره صحنه جنایت نشان داد مهمانان این فرد ۳ مرد بوده اند كه البته این افراد قصد داشته اند نشان دهند یكی از آنها یك زن بوده است و نصب كاغذ در بالای تخت این فرد نیز یك مسیر انحرافی بوده است.

با توجه به پیدا شدن سرنخ هایی از موبایل مقتول و همسر وی، مشخصات متهم این پرونده كه یكی از دوستان مقتول بود، مشخص و وی توسط مأموران پلیس دستگیر شد. همسر متهم نیز با توجه به مدارك به دست آمده بازداشت شد اما مدتی بعد توسط بازپرس پرونده تبرئه شد.

متهم پرونده به نام كامبیز، به ارتكاب قتل با انگیزه اختلافات مالی اعتراف كرد و مدعی شد بعد از خروج همسر مقتول از خانه، وارد خانه شده و بعد از درگیری با رامین، با انگیزه اختلافات مالی او را به قتل رسانده است.

با اعتراف متهم به ارتكاب قتل، قرار مجرمیت وی از سوی دادسرای جنایی تهران صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه كیفری استان تهران ارسال شد كه صبح امروز در شعبه ۷۴ و به ریاست قاضی حسن تردست برگزار شد.

در ابتدای جلسه، عطار، نماینده دادستان با اشاره به كیفرخواست صادره، اتهامات منتسب به متهم مبنی بر قتل، رابطه نامشروع با همسر مقتول و سرقت خودرو، محرز دانست و خواستار مجازات وی شد. اولیای دم نیز خواسته خود را قصاص متهم عنوان كردند.

مادر مقتول خطاب به قاضی گفت: ۶ سال قبل پسرم به من گفت همسرش به او خیانت كرده است. نمی خواستم زندگی آنها از هم بپاشد به همین خاطر با عروسم حرف زدم و بعد از اینكه قبول كرد اشتباه كرده، توبه كرد.

اما بعدا مشخص شد آنها همچنان باهم در ارتباط هستد. اقرارنامه ای كه عروسم به رابطه اش اعتراف كرده در اختیار دارم.

در ادامه، متهم در جایگاه قرار گرفت و با بیان اینكه اتهام را قبول دارم، گفت: سال ۸۲ در داروخانه بیمارستانی كه كار می كردم، با همسر مقتول كه پرستار آن بیمارستان بود آشنا شدم؛ او برای بخشی كه در آن فعالیت می كرد، سفارش چند تابلو نقاشی را به همسرم داد.

مدتی بعد رابطه خانوادگی بین ما شروع شد اما هیچ وقت رابطه غیراخلاقی با همسر مقتول نداشتم.

وی افزود: مدت ها از این آشنایی گذشت و به خاطر طلبی كه از رامین داشتم بعضی اوقات باهم اختلاف پیدا می كردیم؛ چند روز قبل از قتل او به داروخانه آمد و دارو گرفت. به او گفتم پول مرا بده كه گفت جایی می روم و برمی گردم. وقتی برگشت حال خوبی نداشت و شروع به فحاشی كرد.

متهم درباره روز حادثه گفت: روز حادثه به او و همسرش زنگ زدم اما موبایل هر دو خاموش بود، ناچار به موبایل پسرش زنگ زدم و با همسرش صحبت كردم و گفتم می خواهم به خانه شما بیایم. ۲ ساعت بعد دوباره به همسر رامین زنگ زدم و او به من گفت قرار است رامین قولنامه ماشین و ۳ فقره چك را در ازای طلبت پرداخت كند.

وی ادامه داد: از این موضوع تعجب كردم زیرا رامین چند شب قبل منكر همه چیز شده بود. وقتی به خانه آنها رسیدم، همسرش در حال خروج از خانه بود و از من خواست به خانه بروم و سوئیچ ماشین را به رامین بدهم. او همچنین به من گفت رامین چند میهمان هم دارد. وقتی وارد خانه شدم، همه جا به هم ریخته بود و داخل اتاق خواب با جسد رامین رو به رو شدم.

متهم گفت: بعد از اینكه از خانه خارج شدم كارگران افغانی كه برای انتقال دارو به كار گرفته بودند با خودروی وانت از آنجا رفته بودند كه مجبور شدم با خودروی رامین از آنجا فرار كنم. ۵ روز بعد از قتل به همسر رامین زنگ زدم كه او به من گفت ماشین را نیار و خودم امضای رامین را در قولنامه می زنم تا مشكلی پیش نیاید. اما من شبانه ماشین را مقابل خانه پدرش گذاشتم.

متهم در پاسخ به سوال قاضی كه چرا با دیدن جسد موضوع را به پلیس خبر ندادی، گفت: چون من مظنون اول بودم و همسایه رامین مرا دیده بود، فرار كردم.

متهم در حالی كه قبلا اعتراف كرده بود مقتول را با چوب به قتل رسانده و صحنه را هم بازسازی كرده بود، امروز منكر اعترافات قبلی خود شد و مدعی شد كه تحت فشار اعتراف كرده است.

این در حالی است كه او در تحقیقات جزئیاتی ریزی از پرونده مانند آغشته كردن لیوان به رژ لب برای انحراف ذهن مأموران را مطرح كرده بود.

همچنین مدارك موجود در پرونده نشان می دهد كه متهم و همسر مقتول قبل، حین و بعد از قتل ده هار بار در طول روز با هم ارتباط تلفنی داشته اند.

متهم همچنین در آخرین دفاع نزد بازپرس، ادعای بی گناهی كرده بود كه بازپرس دستور پیگیری داد اما دوباره مدعی شد كه دروغ گفته و خودش قاتل است.

در ادامه جلسه مهسا، همسر مقتول كه تا مدت ها به عنوان مظنون بازداشت بود ولی تبرئه شده است، در جایگاه قرار گرفت و گفت: ۶ سال قبل در بیمارستان با كامبیز آشنا شدم و مدتی بعد از آن رابطه خانوادگی دو طرف آغاز شد.

وی افزود: مدتی بعد رامین به علت ارتكاب جرم حدود ۲۶ روز بازداشت شد كه بعد از آزادی به خاطر اعتیادی كه داشت و تحت فشار قرار گرفته بود، حال روحی بدی پیدا كرد و به شدت شكاك شد. اقرارنامه ای هم كه مادر مقتول به آن اشاره كرد، در شرایطی بود كه تی موكت بری را زیر گلوی من گذاشته بود.

مهسا با بیان اینكه سال ۸۳ ارتباط ما با فریبرز قطع شد و منزل را تغییر دادیم، گفت: ۲ سال بعد فهمیدم كه رامین بدون آنكه به من بگوید با فریبرز رابطه دارد. سال ۸۸ و بعد از آن قطع ارتباط اولین بار با فریبرز تماس گرفتم و از او خواستم برای رهایی رامین از مشكلی برایش پیش آمده به ما كمك كند اما از این موضوع به رامین چیزی نگفتم.

وی ادامه داد: تا اینكه حكم رامین صادر و وی به یك سال زندان محكوم شد باز هم بدون اطلاع رامین با فریبرز تماس گرفتم تا به ما كمك كند.

قرار بود مقداری پول تهیه كنم تا رامین به زندان نرود اما موفق به تهیه پول نشدم. رامین مقداری پول برای خرید خانه از فریبرز گرفته بود و سر همین موضوع باهم اختلاف داشتد. مدتی بعد فهمیدم كه قرار است رامین ماشین را به همراه ۳ فقره چك در قبال بدهی به فریبرز بدهد.

مهسا گفت: روز حادثه رامین گفت عصر مهمان دارم و بهتر است در خانه نباشم؛ خواستم با ماشین از خانه خارج شوم كه فریبرز به من گفت قرار است این ماشین به من تحویل داده شود، به همین دلیل سوئیچ را از من گرفت.

قاضی از مهسا سؤال كرد كه چرا بدون اطلاع شوهرت سوئیچ را به فریبرز دادی كه وی گفت نمی دانستم دارم چكار می كنم و علت دروغ گقتن هایم در مراحل تحقیقات شرایط بد روحی و روانی من بود.

مهسا همچنین ادعای فریبرز مبنی بر اینكه به همراه وانت و دو كارگر افغانی به خانه آمده است را كذب محض خواند.

مهسا در پاسخ به سؤال كه چرا بعد از قتل موضوع سرقت را عنوان نكردی و چرا در تحقیقات فریبرز را كه آخرین نفر بوده كه با شوهرت دیدار داشته، به عنوان مظنون معرفی نكردی، سكوت كرد.

وی درباره نحوه كشف خودرو گفت: چند روز بعد از قتل، فریبرز به خانه پدرم آمد و گفت شاید این ماشین مدركی علیه من باشد اما با همفكری هم قرار شد ماشین را چند كوچه پایین تر بگذارد.

مهسا همچنین در جواب این سؤال كه چرا درباره قتل با آخرین نفر كه شوهرت را دیده حرف نزدی، سكوت كرد و درباره اینكه چرا درباره كشف خودرو هم به مأموران دروغ گفته است، گفت: اشتباه كردم.

در نهایت با توجه به اینكه به اتهام همسر مقتول در زمینه معاونت در قتل و شكایت اولیای دم در این زمینه در داسرا رسیدگی نشده است و با توجه به وجود دلایلی برای ایراد این اتهام به وی و عدم ابلاغ قرار منع تعقیب همسر متهم به اولیای دم، از نظر قضات دادگاه، پرونده دارای نقص بود و برای رسیدگی بیشتر به دادسرای جنایی عودت داده شد.

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]

[مشاهده در: www.freedownload.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 222]