-
بعد از اين دست من و دامن آن سرو بلند شاعر : حافظ که به بالاي چمان از بن و بيخم برکند بعد از اين دست من و دامن آن سرو بلند که به رقص آوردم آتش رويت چو سپند حاجت مطرب و مي نيست تو برقع بگشا مگر آن روي که مالند در آن سم سمند هيچ رويي نشود آينه حجله بخت صبر از اين بيش ندارم چه کنم تا کي و چند گفتم اسرار غمت هر چه بود گو ميباش شرم از آن چشم سيه دار و مبندش به کمند مکش آن آهوي مشک