-
ديگر ز شاخ سرو سهي بلبل صبور شاعر : حافظ گلبانگ زد که چشم بد از روي گل به دور ديگر ز شاخ سرو سهي بلبل صبور با بلبلان بيدل شيدا مکن غرور اي گلبشکر آن که تويي پادشاه حسن تا نيست غيبتي نبود لذت حضور از دست غيبت تو شکايت نميکنم ما را غم نگار بود مايه سرور گر ديگران به عيش و طرب خرمند و شاد ما را شرابخانه قصور است و يار حور زاهد اگر به حور و قصور است اميدوار گويد تو را که باده