-
رسيد مژده که آمد بهار و سبزه دميد شاعر : حافظ وظيفه گر برسد مصرفش گل است و نبيد رسيد مژده که آمد بهار و سبزه دميد فغان فتاد به بلبل نقاب گل که کشيد صفير مرغ برآمد بط شراب کجاست هر آن که سيب زنخدان شاهدي نگزيد ز ميوههاي بهشتي چه ذوق دريابد به راحتي نرسيد آن که زحمتي نکشيد مکن ز غصه شکايت که در طريق طلب که گرد عارض بستان خط بنفشه دميد ز روي ساقي مه وش گلي بچين امروز که با کس