-
به سر جام جم آن گه نظر تواني کرد شاعر : حافظ که خاک ميکده کحل بصر تواني کرد به سر جام جم آن گه نظر تواني کرد بدين ترانه غم از دل به در تواني کرد مباش بي مي و مطرب که زير طاق سپهر که خدمتش چو نسيم سحر تواني کرد گل مراد تو آن گه نقاب بگشايد گر اين عمل بکني خاک زر تواني کرد گدايي در ميخانه طرفه اکسيريست که سودها کني ار اين سفر تواني کرد به عزم مرحله عشق پيش نه قدمي کج