-
ياد باد آن که ز ما وقت سفر ياد نکرد شاعر : حافظ به وداعي دل غمديده ما شاد نکرد ياد باد آن که ز ما وقت سفر ياد نکرد بنده پير ندانم ز چه آزاد نکرد آن جوان بخت که ميزد رقم خير و قبول رهنمونيم به پاي علم داد نکرد کاغذين جامه به خوناب بشويم که فلک نالهها کرد در اين کوه که فرهاد نکرد دل به اميد صدايي که مگر در تو رسد آشيان در شکن طره شمشاد نکرد سايه تا بازگرفتي ز چمن