-
خيز تا از در ميخانه گشادي طلبيم شاعر : حافظ به ره دوست نشينيم و مرادي طلبيم خيز تا از در ميخانه گشادي طلبيم به گدايي ز در ميکده زادي طلبيم زاد راه حرم وصل نداريم مگر به رسالت سوي او پاک نهادي طلبيم اشک آلوده ما گر چه روان است ولي اگر از جور غم عشق تو دادي طلبيم لذت داغ غمت بر دل ما باد حرام مگر از مردمک ديده مدادي طلبيم نقطه خال تو بر لوح بصر نتوان زد به شکرخنده لبت گفت م