-
حاشا که من به موسم گل ترک مي کنم شاعر : حافظ من لاف عقل ميزنم اين کار کي کنم حاشا که من به موسم گل ترک مي کنم در کار چنگ و بربط و آواز ني کنم مطرب کجاست تا همه محصول زهد و علم يک چند نيز خدمت معشوق و مي کنم از قيل و قال مدرسه حالي دلم گرفت تا من حکايت جم و کاووس کي کنم کي بود در زمانه وفا جام مي بيار با فيض لطف او صد از اين نامه طي کنم از نامه سياه نترسم که روز حشر با آن