-

دارم اميد عاطفتي از جانب دوست شاعر : حافظ کردم جنايتي و اميدم به عفو اوست دارم اميد عاطفتي از جانب دوست گر چه پريوش است وليکن فرشته خوست دانم که بگذرد ز سر جرم من که او در اشک ما چو ديد روان گفت کاين چه جوست چندان گريستم که هر کس که برگذشت موي است آن ميان و ندانم که آن چه موست هيچ است آن دهان و نبينم از او نشان از ديدهام که دم به دمش ک