-
گل در بر و مي در کف و معشوق به کام است شاعر : حافظ سلطان جهانم به چنين روز غلام است گل در بر و مي در کف و معشوق به کام است در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است گو شمع مياريد در اين جمع که امشب بي روي تو اي سرو گل اندام حرام است در مذهب ما باده حلال است وليکن چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است گوشم همه بر قول ني و نغمه چنگ است هر لحظه