-
گلعذاري ز گلستان جهان ما را بس شاعر : حافظ زين چمن سايه آن سرو روان ما را بس گلعذاري ز گلستان جهان ما را بس از گرانان جهان رطل گران ما را بس من و همصحبتي اهل ريا دورم باد ما که رنديم و گدا دير مغان ما را بس قصر فردوس به پاداش عمل ميبخشند کاين اشارت ز جهان گذران ما را بس بنشين بر لب جوي و گذر عمر ببين گر شما را نه بس اين سود و زيان ما را بس نقد بازار جهان بنگر و آزار جهان