-
داستان کوتاه؛
سه زن و پسرهایشان!
سه نفر زن می خواستند از سر چاه آب بیاورند.
به گزارش سرویس خانواده جام نیوز، سه نفر زن می خواستند از سر چاه آب بیاورند. در فاصله ای نه چندان دور از آن ها پیر مرد دنیا دیده ای نشسته بود و می شنید که هریک از زن ها چه طور از پسرانشان تعریف می کنند. زن اول گفت : پسرم چنان در حرکات اکروباتی ماهر است که هیچ کس به پای او نمی رسد. دومی گفت : پسر من مثل بلبل اواز می خواند