-
سرنوشت تلخ دختر جوان در آستانه ازدواج اجباری
سرش را پایین انداخته بود و حرف نمیزد. آن شب با صدای نفسهای مینا از خواب پریدم. گفتم چرا مسخره بازی در میآوری؟ او تکان نمیخورد. جلوتر رفتم، دیدم بیهوش شده و جوابم را نمیدهد. موضوع را به پدر و مادرم اطلاع دادم.
روز نو : سرش را پایین انداخته بود و حرف نمیزد. آن شب با صدای نفسهای مینا از خواب پریدم. گفتم چرا مسخره بازی در میآوری؟ او تکان نمیخورد. جلوتر رفتم، دیدم بیهوش شده و جوابم را نمیدهد. موضوع را به پدر و مادرم اطلاع دادم.
فشارهای روحی و روانی ناشی از احساس تنهایی دختر جوان
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان