-یکشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۷
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - طنز روز رضا ساکی امروز در اداره غوغایی بود. همه با مشتهای گرهکرده سر کار حاضر شده بودند. خون در چشمان کارمندان موج میزد. همه خشمگین و عصبانی بودند. من البته مثل بقیه رگ گردنم بیرون نزده بود اما مجبور شدم پلاکارد بهدست در تجمع اعتراضآمیزی که دم در اداره برگزار شد شرکت کنم. راستش دقیقا هم نمیدانست