-یک اربعین
یک اربعین، به نیــزه ســر یـار دیده امیک اربعین، چو شمع به پایش چکیده ام یک اربعین، به ضربه ی شلّاق ساربانبر روی خــارهای مغــیلان دویده ام یک اربعین، تمام تنم درد می کندبا ضـرب تـازیانه ز جـایم پریده ام یک اربعین، رقیّه ی تو مُرد از غمتاکنون بدون او به کنارت رسیـده ام یک اربعین، به شام و به کوفه حماسه هابا خطــبه های حیــدری ام آفـریده ام یک اربعین، ز چوبه ی محمل سرم شکستهمچـون پـدر ببیـن تـو جبین دریــده ام یک اربعین