- آدم ها، مداد رنگی روزگار
صحنه زندگی قصه عجیبی دارد، با فرازو نشیب هایش از آدم های صحنه اش داستانهای مختلفی می سازد. قصه گوی داستانها، نخ زندگی را در دست گرفته و سعی می کند آدم های بی چهره قصه، با خوبیها و بدیهای زندگی بسازند و ساز ناکوک نزنند.
آدم ها در کنار هم زندگی می کنند، از هم خسته می شوند گاهی با هم شاد می شوند. صحنه زندگی که به آنها سخت می گیرد به زمین و زمان بد وبیراه می گ