-روباه شدیم و پای زاغک ماندیمچند رباعی از مجموعه رباعیات «دو واو» سروده داوود ملکزاده
دندان خبیث گرگ را میشکنیم جادوی شب سترگ را میشکنیم این بار اگر مدد کند ابراهیم تابوی بت بزرگ را میشکنیم* حالا که بهار در قُرُق آمده است باران و بنفشه از افق آمده است با دامنی از ستاره و سبزه و گل نوروز برای مشتلق آمده است* این هدهد ما که هدهدی هُد هُد هُد زد شانه به سر ولی قُدا قُد قُد قُد ای کاش کسی بود که می گفت به او پروازش تا به خاکد