-خوابی که فرزند شهید دید فرزند شهیدی تا دقایقی پیش کنارم بود تعریف می کرد ، می گفت: مزار پدر شهیدم در راه مدرسه ام بودهر روز که از مدرسه بر می گشتم یک سری به بابام می زدم و بعد چند مزاری که بالای سر او بود و شاید زائر هر روزه نداشتچند قبر برای چند شهید گمنام
فاتحه و صلوات و شاید چند جمله درد دلیک روز مادرم به مدرسه زنگ زد و پیغام داد امروز کار واجب دارم ،بعد از زنگ مدرسه سریع بیا خانه .از طرفی دلم برای بابا تنگ می شد و از طرفی مادرم خواسته بود زود بروم خانهخیلی سریع رفتم فاتحه کوت