- روایت تکان دهنده یک زن کارتن خواب
به سختی قبول کرده تا نخ کلاف سردرگم روزهای تاریکش را دوباره از نو باز و سرنوشتش را بیان کند. بانوی جوانی که پنج سال از عمرش را در زیر سقفهای موقت مقوایی همراه با دلهره و اضطراب، سپری کرده است.
به گزارش نامه نیوز، دستانش را در هم می فشارد، سکوت می کند و مدام به فکر فرو می رود. هر بار که می خواهد موضوعی را بیان کند، رنگ از رخسارش می رود. وقتی یاد آن روزها می افتد، همینکه می خواهد سر صحبت را باز کند، اول یک دل سیر گریه می کند و بعد می خندد و می گوید:«بنویس، روزگار من گریه و خنده است. غم هایش زیاد بود اما حالا خنده اش زیاد شده. خدا را شکر...» دو
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان