-فرمانده ای که بی سر به دیدار فرزندانش رفت
مریم یوشی زاده، 18 اسفند 93
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۲۷
اسفند ۱۳۶۲، تخت فلزی را از دل کشوی سردخانه بیرون کشیدند. تو با لب هایی که نداشتی لبخند زدی و نور چراغهای سردخانه، چشم هایی را که نداشتی، اذیت کرد و بعد رو برگرداندی که همسرت را ببینی، با صورتی که نداشتی و خواستی با دستت، دست سرد همسرت را بگیری ، با دستی که نداشتی و اسمت را که فریاد می زد شنیدی ، با گوش هایی که نداشتی و بعد زمزمه کردی «گریه نکن ....» اما او صدایت را نشنید. از پا افتاد،ضجه زد و با چادرش، چهره غمگینش را پوشاند تا غریبه
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان