-
دختر13 ساله؛
زندگی خفت بار دختر فراری
انگار زلزلهای ۱۰ ریشتری در خانه و خانوادهام اتفاق افتاده بود، دیگر پدر و مادرم از من حرفی نمیزدند و همه چیزشان تنها تک پسرشان بود، حتی مادرم اجازه نمیداد من نزدیک شهاب بروم، دیگر حواسم برای درس خواندن متمرکز نمیشد.
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل ازخبر گزاری دانشجو، تا قبل از تولد برادرم، همه چیز خوب بود، پدر و مادرم هر چه که طالب آن بودم برایم فراهم